البيضاوي مفسراً
البيضاوي مفسراً | |
---|---|
پدیدآوران | حاجي، عبدالعزيز (نويسنده) |
ناشر | دار الحسنين |
مکان نشر | سوريه - دمشق |
چاپ | 1 |
موضوع | احاديث اهل سنت - قرن 7ق.
بيضاوي، عبدالله بن عمر، - 685ق. - سرگذشتنامه و کتابشناسی تفاسير اهل سنت - قرن 7ق. مفسران اهل سنت - سرگذشتنامه |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 92/8 /ح2ب9* |
البيضاوي مفسراً نوشته عبدالعزیز حاجی، کتابی است به زبان عربی و با زندگینامه و کتابشناسی. نویسنده در این اثر به معرفی یکی از مفسرین قرن هفتم به نام بیضاوی و آثار علمیاش بهویژه تفسیر و شخصیت تفسیری او میپردازد.
ساختار
کتاب، دارای مقدمه و چهار باب و یک خاتمه است. نویسنده در این اثر، بهجز قرآن کریم از 198 اثر عربی بهره جسته که برخی از آنها از این قرارند: الإتقان في علوم القرآن سیوطی، أحکام القرآن محمد بن ادریس شافعی، البرهان في علوم القرآن زرکشی، الأحکام في أصول الأحکام ابوالحسن آمدی، أساس البلاغة زمخشری، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين خيرالدين زركلی، الأنساب سمعانی، البداية و النهاية ابن کثیر، التفسير العلمی للآیات الكونية في القرآن احمد حنفی، تفسير القرآن العظيم ابن کثیر، جامع البيان في تفسير القرآن طبری و....[۱]
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه درباره اهمیت قرآن مینویسد و مهمترین چیزی که بتوان برای اهمیت قرآن به آن استدلال کرد آیه 29 سوره صاست؛ که خداوند میفرماید «كِتٰابٌ أَنْزَلْنٰاهُ إِلَيْكَ مُبٰارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيٰاتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبٰاب؛ این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کردهایم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند!» وی سپس به روایتی از پیامبر(ص) که در آن میفرماید: اخبار پیشینیان و هر آنچه به آن نیاز دارید در قرآن هست، استناد میکند و مینویسد ازاینروست که عده زیادی از علمای اسلامی به نوشتن تفسیر قرآن روی آوردهاند. یکی از این افراد بیضاوی است. او تفسیرش را در قرن هفتم هجری نوشت و عالمان تفسیر پس از او، از این کتاب اثر پذیرفته و بهره بردهاند.[۲]
نویسنده علل گزینش بیضاوی و تفسیرش برای نوشتن را اینگونه گزارش میکند:
- گرایش و رغبت به تخصص در تفسیر قرآن کریم و علوم قرآنی، استفادههای فراوانی که پیشازاین در دوران حیات علمیاش از تفسیر بیضاوی داشته است.
- مقبولیت تفسیر بیضاوی نزد جمهور مسلمانان به دلیل اعتمادش بر اصول عامه و پرهیزش از پرداختن به مسائل تفرقهآمیز و اختلافی.
- عدم وجود نوشتههای زیاد درباره بیضاوی با وجود شهرت او در میان اهل علم.[۳]
بحث از زندگی بیضاوی و آثار علمی او و مطالعه تفسیرش و روشش در این کار، اقتضا میکرد که این کتاب در چهار باب و یک خاتمه مطرح شود. نویسنده مباحث باب اول را به زندگی بیضاوی و آثار علمی او اختصاص داده و این امر را در یک مقدمه و دو فصل بیان کرده است. در مقدمه، توصیفی کلی، از دوران و محیط زندگی بیضاوی دارد تا نشان دهد، آرای یک شخصیت علمی با تاریخ و جغرافیایش ارتباط دارد. او در فصل اول به بررسی زندگینامه شخصی بیضاوی پرداخته و در آن محل تولد و سفرها و خانواده و جایگاه علمی و وفات و... او را بیان کرده است. عبدالعزیز حاجی، در فصل دوم، مؤلفات بیضاوی در علوم و فنون مختلف را ذکر میکند و از برخی شروح و تعلیقاتی که بر آن نوشته شده نام میبرد و همچنین مکان وجود این آثار در کتابخانهها و... را بیان میکند.[۴]
عبدالعزیز حاجی مینویسد: طبیعی است که پس از صحبت درباره زندگی و آثار علمی بیضاوی، به بحث از تفسیر بیضاوی بپردازیم. او این امر را در باب دوم کتاب مورد بررسی قرار میدهد. این باب دارای یک مقدمه و دو فصل است. در مقدمه، بهصورت مختصر درباره شروع تفسیر از ابتدای آن تا عصر بیضاوی صحبت میکند و به بعضی از قضایای تاریخ تفسیر و آنچه دراینباره نوشته شده اشاره مینماید. در فصل اول این باب، تعریفی اجمالی از تفسیر بیضاوی شامل حجم کتاب و تاریخ کتابت و شیوه عام مؤلف در نگارش تفسیر و... ارائه میشود و در فصل دوم مهمترین مصادری که او در تفسیرش به آنها اعتماد کرده، بیان میشوند؛ این مصادر و نویسندگان آن بهصورت مختصر توصیف میشوند. نویسنده برای هر موردی که تعریفی ارائه داده مثالی هم زده است. [۵]
باب سوم تکملهای بر باب قبلی است یعنی در آن، روش تفصیلی بیضاوی در آیات قرآن بیان میشود. نویسنده این امر را در چهار فصل انجام میدهد. در فصل اول از خاستگاه تفسیر صحبت میکند و اعتماد بسیار او بر منابع قدیمی از قرآن و سنت و اقوال صحابه را نشان میدهد. در فصل دوم متعرض تفسیر لغوی نزد بیضاوی شده و مهمترین مباحث لغویای را که او در تفسیرش وارد کرده و طریقه ورودش به این مباحث را نشان میدهد. در ضمن، اشارهای به مباحث بلاغی و قراءات و مصادر استشهاد در هرکدام نیز میکند. این فصل طولانیترین فصل کتاب است. فصل سوم به روش کلامی بیضاوی در تفسیرش اختصاص دارد. نویسنده در آن برخی مباحث کلامی را که بیضاوی در تفسیرش متعرضشان شده، بیان میدارد و روش او در این مباحث و رد ادله مخالفان، بهویژه معتزله را روشن میسازد. فصل چهارم این باب، شامل مباحث فقهی و اصولی و دیگر اموری است که تفسیر بیضاوی آنها را شامل میشود. وی شیوه ورود بیضاوی به این مباحث و طریقه استنباطات فقهی او را نشان میدهد و این فصل را با طرح مباحث دیگری مانند مناسبات بین آیات و سورهها، تفسیر اشاری، وقوف در قصه قرآنی، تفسیر بیضاوی در آیات تحدی و اعجاز و... به پایان میبرد.[۶]
باب چهارم کتاب، حاوی دو فصل است که در فصل اول آن ارزش علمی تفسیر بیضاوی مشخص میشود. نویسنده میزان اهتمام علما به این کتاب و اندازه تأثیرگذاری آن بر مفسرین پس از بیضاوی را مشخص میکند و برخی از تفسیرهایی که این تفسیر از مهمترین مصادر آن بوده را ذکر میکند. او سپس بر مهمترین حواشی و تعلیقات بر این کتاب اشاره کرده و مثالهایی از حواشی بر آن میزند تا تصویری واضح از آن را به ما نشان دهد. در فصل دوم هم نظریات علما و موضع آنان در قبال این تفسیر بیان میشود. نویسنده در این بخش اقوال سه تن از آنان را بر اساس ترتیب زمانی مورد بررسی قرار میدهد و این فصل را با اشاره به مهمترین ملاحظاتی که ممکن است متوجه تفسیر بیضاوی شود، به پایان میبرد. عبدالعزیز حاجی در خاتمه، خلاصه نتایج آنچه در بابهای کتاب، درباره زندگی و تفسیر بیضاوی مطرح شده را ذکر میکند. [۷]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب و فهارس فنی (مصادر و مراجع، موضوعات، واژهنامه تفصیلی موضوعات) در انتهای کتاب ذکر شده است. نویسنده در مقدمه از دکتر عبدالسلام محمود ابوناجی که استاد راهنمایش در این رساله بوده و دکتر عبدالله حمید و علی جوان بهعنوان داورهای آن، تشکر کرده است.[۸]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب.