عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر

    از ویکی‌نور
    عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر
    نام عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر
    نام های دیگر ع‍راق‍ی‌، ف‍خ‍رال‍دی‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م‌

    ع‍راق‍ی‌ ه‍م‍دان‍ی‌، ف‍خ‍رال‍دی‍ن‌ اب‍راه‍ی‍م‌

    ف‍خ‍رال‍دی‍ن‌ ع‍راق‍ی‌

    فراهانی، ابراهیم بزرجمهر

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 688 ق
    اساتید
    برخی آثار دیوان عراقی: مقدمه دیوان - غزلیات - رباعیات - قصاید - ترجیعات - ترکیبات - مقطعات - مثلثات - عشاق‏نامه - لمعات - اصطلاحات

    لمعات؛ بانضمام سه شرح از شروع قرن هشتم هجری

    کد مؤلف AUTHORCODE2569AUTHORCODE


    شيخ فخرالدين ابراهيم بن بزرجمهر بن عبدالغفار همدانى فراهانى و مشهور به عراقى از بزرگان تصوّف و شاعران بلند پايهى ايران در قرن هفتم هجرى است. در مأخذها به تاريخ ولادتش اشاره نشده است؛ امّا ظاهراً ولادت وى به سال 610ق در «كومجان» و يا «كُمجان» از توابع اراك كنونى اتّفاق افتاد. خاندان عراقى اهل علم بوده‌اند، درباره‌ى كرامت‌هاى او روايت‌هاى مختلف ديده مى‌شود كه مولودِ اعتقاد پيروان و مريدان اوست؛ از آن جمله در احوال او نوشته‌اند كه چون به هفده سالگى رسيد، «بر جمله‌ى دانش‌ها از معقول و منقول مطّلع شده بود و مستفيد گشته تا چنان شد كه در شهر همدان در مدرسه‌ى شهرستان به افادت و ديگران در خدمتش به استفادت مشغول بودند.» امّا گمان نمى‌رود كه عراقى به چنين جامعيّتى در علوم و فنون رسيده بوده باشد. آنچه درباره‌ى كيفيّت خروج عراقى از دنياى قيل و قال و ورود او به عالم حال و تجرّد در غالب مأخذها آمده است و به هفده سالگى او برمى‌گردد نيز بايد افسانه‌اى باشد كه بعدها به وسيله‌ى مريدان و پيروان او ساخته شده است. امّا به هر حال اين گونه افسانه‌ها كه در احوال كسانى از قبيل سنائى و عطّار و مولوى و نظيرهاى آنان مى‌بينيم ما را به يك حقيقت راهبرى مى‌كند و آن اينكه عراقى در آغاز امر سرگرم تعليم و تعلّم علوم بود و سپس رخت از مدرسه به خانقاه كشيد. اين تغيير حال در اوان شباب به او دست داد و بعد از آن به هندوستان رفت و در مولتان به خانقاه شيخ بهاءالدين زكرياى مولتانى، موسّس سلسله سهرورديان مولتان راه جست. بعضى از تذكره نويسان عراقى را مريد مستقيم شهاب‌الدين عمر سهروردى شمرده‌اند؛ امّا جامع ديوان عراقى و نويسنده‌ى مقدمه‌اى آن كه دوران زندگانيش نزديك به عهد زندگانى عراقى بود، به اين امر اشاره‌اى نكرده است. عراقى خرقه از بهاءالدّين زكريا گرفت و بدين طريق در جزو مشايخ سلسله‌ى سهرورديّه (شعبهى هند) درآمد و چندى در مولتان به سر برد و از آنجا از راه دريا به ديار روم رفت و در قونيه به خدمت شيخ صدرالدين قونوى و جلال‌الدين مولوى و جمعى ديگر از بزرگان صوفيّه رسيد و شيخ خانقاه توقات شد و تا سال 675ق كه پروانه به دستور آباقا به گونه‌اى دلخراش به قتل رسيد. فخرالدين در توقات ماند و پس از آن به مصر و از آنجا به شام رفت. وفات عراقى را در محرّم 686 يا ذى‌القعده‌ى 688 نوشته‌اند و ظاهراً او را پشت مزار محى‌الدين ابن عربى واقع در دامنه‌ى جبل صالحيّه در دمشق به خاک سپردند؛ ولى اكنون اثرى از مرقد او باقى نيست.


    وابسته‌ها