المعالم الأثيرة في السنة و السيرة
نام کتاب | المعالم الأثيرة فی السنة و السیرة |
---|---|
نامهای دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | شراب، محمد محمدحسن (نويسنده)
محمد، علی جمعه (مقدمهنويس) |
زبان | عربی |
کد کنگره | G 103/5 /ش4م6 |
موضوع | کشورهای اسلامی - جغرافیا
کشورهای اسلامی - فرهنگ جغرافیایی |
ناشر | دار الشامیة |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1411 ق یا 1991 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE2269AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
المعالم الأثيرة في السنة و السيرة، از تأليفات محمد محمدحسن شراب، به زبان عربى است كه فرهنگ جغرافيايى تخصصى (حديثى) مىباشد و به قصد كمك به پژوهشگران عرصه حديث تدوين گشته است.
نويسنده، با مراجعه به منابع و متون كهن اسلامى و برخى از كتب معاصرين، اعم از حديثى، جغرافيايى و تاريخى، كوشيده است اماكن و مناطق جغرافيايى و غيره را كه در حديث و سنت و سيره گرامى نبوى از آنها سخن به ميان آمده (به ترتيب حروف الفباء) توضيح دهد و محل و ويژگىهاى جغرافيايى و وضعيت تاريخى و فعلى آنها را بهاجمال مشخص سازد.[۱]
مؤلف خود، درباره انگيزه و شيوه تأليف كتاب چنين گفته است:
«يكى از انگيزههاى من در نوشتن اين فرهنگنامه اين بود كه متوجه شدم پژوهشگران در زمينه حديث شريف، نياز شديد به شناختى اجمالى از اعلام جغرافيايى حديث و سيره دارند كه در لابهلاى كتب مشروح و فرهنگهاى جغرافيايى پراكندهاند.
علاوه براين، بارها ديدهام كه پژوهشگران عصر ما، وقتى مىخواهند جايى و اثرى از آثار جغرافيايى مذكور در سيره نبوى را بشناسند، به كتابهاى قديمى مراجعه مىكنند و آنچه را آنها ثبت و ضبط كردهاند، نقل مىنمايند، بدون در نظر گرفتن تغييرات و دگرگونىهاى جغرافيايى جديدى كه در مناطقى شاهد حوادث سيره نبوى بودهاند... بنابراين، لازم است كه هر روستا يا مكانى را به منطقه آن، بر حسب نام جديدش نسبت داد.
موضوع ديگرى كه در اينجا بايد به آن اشاره كنيم، مسئله مقياس مسافتهاست. منابع قديمى، مسافتها را با مقياسهاى فرسخ، ميل و شبانهروز مىسنجند؛ درحالىكه امروزه اين مقياسها براى ما مفهوم نيستند؛ بنابراين، لازم است كه مسافتها با مقياسهاى جديد (كيلومتر) تعيين شوند. موضوع ديگر اينكه جاىها و مكانهايى هستند كه به مرور زمان از بين رفتهاند و جاهايى هستند كه همچنان باقى مانده و مردم در آنها زندگى مىكنند؛ در طبقهبندى جديد، به اين نكته نيز بايد اشاره شود.
ساختار و گزارش محتوا
مؤلف خود مىگويد:
روش كار من در اين فرهنگ، عبارت است از:
ضبط نام محل، تعيين موقعيت آن با قياس به يكى از مراكز بزرگ و ثابت، تعيين مسافتها با كيلومتر - تا آنجا كه برايم امكانپذير بوده - در صورت تغيير نام، ذكر نام جديد هر مكان و توضيح اين نكته كه مكان يادشده آيا امروزه نيز وجود دارد يا از ميان رفته است.
براى تدوين اعلام جغرافيايى، به بيشتر كتابهاى چاپشده حديثى و كتب سيره نبوى مراجعه كردهام و هر جا و مكانى را كه در اين كتابها از آن نام برده شده، خواه به زندگى پيامبر خدا(ص) مربوط باشد يا نباشد، معرفى كردهام.
در تأليف اين كتاب، بنا نداشتهام احاديث و حوادثى را كه نام مكان و اثر جغرافيايى در متن آنها آمده است بازگويم؛ زيرا اولا: اين كارى است كه بررسى همهجانبه آن به درازا مىكشد و با دشوارى همراه است؛ ثانيا: من اين فرهنگ را براى كسانى كه مىخواهند درباره تاريخ مكان و احاديث و حوادثى كه در آن به وقوع پيوسته است شناخت و اطلاعات داشته باشند، تدوين نكردهام، بلكه آن را براى پژوهشگر در كتب احاديث و سيره نبوى پديد آوردهام تا چنانچه به نام جا و مكانى در حديث و سيره برخورد كرد و خواست شناخت مختصرى از آن به دست آورد، به اين اثر مراجعه كند.
من ادعا نمىكنم هر نقطه يا مكانى را كه در هر حديث يا خبر نبوى ذكرى از آن به ميان آمده، استيفا كردهام؛ چه آنكه كتابهاى احاديث و سيره، از حدّ شمار فزونند؛ بهطورىكه ممكن است انسان عمرى را صرف خواندن آنها كند و باز به سرانجامى نرسد. اما از آنجا كه اين آثار و اماكن در بسيارى از كتابها، تقريبا تكرارى هستند، ولو با اختلاف روايت، لهذا اطلاع از بيشتر اين كتابها احتمالا مىتواند كافى باشد و ما را از مراجعه و اطلاعيابى از همه آنها بىنياز كند.
بنابراين، به امّهات كتابهاى مشهور بسنده كرده، از ميان كتابهاى حديث، اين كتب را برگزيدهام:
الف)- صحيح بخارى، صحيح مسلم، مسند امام احمد حنبل، مسند ابىيعلى، سنن ابن ماجه، سنن ابىداود، سنن نسائى و منتخب كنز العمّال.
از ميان كتابهاى سيره نبوى، به اين آثار اكتفا كردهام:
ب)- سيره ابن هشام، جلد اول أنساب الأشراف بلاذرى، سيرة الرسول ابن كثير و كتاب زاد المعاد.
ج)- به فرهنگهاى جغرافيايى قديمى، نظير معجم البلدان، معجم ما استعجم و مراصد الاطلاع مراجعه كردهام.
د)- از ميان كتابهاى خاص، كتاب وفاء الوفاى سمهودى، المغانم المطابة فيروزآبادى و تاريخ مكّه را برگزيدهام.
ه)- از كتابهايى كه معاصران درباره اماكن جغرافيايى حجاز نوشتهاند، بهره بردهام كه مشهورترين آنها كتاب معالم الحجاز عاتق بن غيث بلادى و معالم الجغرافية في السيرة النبوية مىباشند. البته كتاب اخير، به اعلامى كه در سيره ابن هشام نام برده شدهاند، بسنده كرده است. همچنين از تحقيقات حمد الجاسر در كتابش به نام بلاد ينبع و نيز از كتاب المناسك حربى بهره گرفتهام.
نكتهاى كه در اينجا لازم است بدان اشاره شود اين است كه در ذكر آثار جغرافيايى، به آثارى كه در احاديث و اخبار صحيح وارد شدهاند، اكتفا نكردهام، بلكه هرجا و مكانى را كه به اخبار و اقوال پيامبر خدا(ص) ارتباطى داشته و بلكه هر جايى را كه در حديثى يا خبرى نام آن آمده، بدون توجه به درجه سنديتش، ذكر كردهام؛ چراكه بحث از درجه سند و متن، در تخصص من نيست، بلكه كار متخصّصان اين علم مىباشد.
در اين فرهنگ، با اقتباس از ديگران، تصاوير و نقشههايى چند آوردهام كه بيشتر آنها از پژوهنده توانا، عاتق بن غيث بلادى است؛ زيرا اين امكان به او دست داده تا در سراسر جزيرة العرب به سير و سفر بپردازد و نقشههايى از مناطق سفركردهاش ترسيم كند كه در باب خود سودمندند».[۲]
پانويس
منابع مقاله
حميدرضا شيخى (مترجم)، فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيرة في السنة و السيرة)، چاپ اول، تهران، مشعر، 1383ش.