جوامع حديثی اهل سنت
نام کتاب | جوامع حديثی اهل سنت |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | معارف، مجید (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 115 /م6ج9 |
موضوع | احادیث اهل سنت
حدیث - تاریخ محدثان اهل سنت |
ناشر | دانشکده علوم حديث |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1383 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE22124AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«جوامع حديثى اهل سنت» اثر مجيد معارف، سير و تفحصى در منابع حديثى اهل سنت، به ويژه جوامع روايى اين مكتب است كه به زبان فارسى نوشته شده است.
اثر حاضر در راستاى معرفى اهم جوامع حديثى اهل سنت در دورههاى مختلف و نيز به منظور تهيه متن آموزشى جهت درس «جوامع حديثى متقدم و متأخر اهل سنت» تأليف گشته است [۱].
ساختار
كتاب با پيشگفتار نويسنده آغاز و مطالب در يك بخش مقدماتى -مشتمل بر سه فصل - و دو بخش ديگر كه هر كدام از آنها نيز مشتمل بر فصولى هستند، تنظيم شده است.
اين كتاب، متكفل جمع و تدوين احاديث و سنن بهجا مانده از پيامبر(ص) است كه از اواخر قرن دوم به رشته تأليف درآمده و بعضاً اين تأليفات تا به عصر حاضر، امتداد يافته است [۲].
گزارش محتوا
در پيشگفتار، به محتواى بخشهاى كتاب، اشاره شده است [۳].
در بخش مقدماتى كتاب، اهم مسائل حديث اهل سنت در قرن نخست و مشخصاً تا قبل از تدوين كتب حديثى، مورد بحث قرار گرفته است. از آنجا كه مطالب اين بخش، ارتباط مستقيمى با عنوان كتاب ندارد، نويسنده تلاش نموده تا ضمن مرورى سريع بر حوادث مهم تاريخ اهل سنت در نخستين سده، پايهاى جهت ورود به مطالب اصلى، فراهم آورد [۴].
اين بخش داراى سه فصل مىباشد:
در فصل اول، به بررسى وضعيت حديث در قرن نخست پرداخته شده است. ارزش حديث در منابع دينى و نقل و نگارش حديث در زمان پيامبر(ص) و پس از آن، از عناوين مطرح شده در اين فصل مىباشد [۵].
بخش اول، ويژه معرفى جوامع حديثى اهل سنت در دوره متقدمان و به عبارتى تا اواخر قرن پنجم هجرى است. در معرفى جوامع حديثى اين دوره، هشت كتاب يعنى «موطّأ مالك بن انس، مسند احمد بن حنبل و صحاح سته، به تفصيل مورد بررسى قرار گرفتهاند؛ زيرا اين كتب، اساس حديث اهل سنت را دربر دارند، از همينرو در معرفى ساير كتب، طريق اختصار و گزارش اجمالى مد نظر قرار گرفته است [۶].
از اواخر قرن دوم، محدثان اهل سنت به فكر تدوين حديث در كتاب و بهويژه جوامع افتادند. در اين خصوص، كتب متعددى به رشته تدوين كشيده شد كه روش تدوين حديث در آنها يكسان نبوده است. دانشمندان در تصنيف و گردآورى حديث، دو روش دارند: الف) تأليف بر اساس ابواب فقهى؛ در اين روش روايات بر حسب احكام فقهى و غيره دستهبندى شده و احاديث هر مجموعه نيز به انواع و بابهاى مختلف مىآيد. ب) تصنيف بر مبناى مسانيد؛ به اين صورت كه به دنبال نام هر صحابى، تمام مرويات او، اگرچه از نظر صحت و ضعف مختلف باشد، آورده مىشود.
هر يك از اين دو روش، اقسامى از كتب حديث را به خود اختصاص مىدهد. به عنوان مثال كتابهاى جوامع، سنن، مصنفات، مستدركات و مستخرجات، مطابق روش نخست و كتابهاى مسانيد و در برخى از موارد كتابهاى معاجم، بر مبناى روش دوم تدوين شدهاند. به نظر نويسنده، از اين دو روش، نمىتوان تقدم يكى را بر ديگرى از نظر تاريخى اثبات نمود، بلكه در هر عصر و زمان، اين دو روش كم و بيش مورد توجه محدثان بوده است. البته در كتب مصنفات، سنن و صحاح، تدوين حديث بيشتر بر مبناى ابواب و موضوعات و در كتب مسانيد و معاجم، تدوين حديث بيشتر بر مبناى اشخاص، رواج داشته است. سپس به بررسى مصنفات و مستندات حديثى پرداخته شده است [۷].
به نظر نويسنده، از آنجا كه روايات در كتب مسانيد، فاقد طبقهبندى موضوعى بود، به همين جهت جز براى حفّاظ حديث، استفاده از مسندها با دشوارى فراوان همراه بود. از طرف ديگر، در مسندها هرگونه حديث اعم از صحيح، ضعيف و حتى موضوع وارد شده بود كه تميز اين روايات براى مبتديان و محدثان نوپا به راحتى ممكن نبود. در اين شرايط بود كه برخى از بزرگان حديث تصميم گرفتند به پالايش روايات پرداخته، منتخبات خود را بر حسب موضوعات اعتقادى، فقهى و... تدوين كنند. در اين راستا كتب مختلفى به ظهور رسيد كه در صدر آنها مىتوان از «جوامع» و «سنن» نام برد [۸].
«جوامع» جمع جامع است و جامع در اصطلاح محدثان كتابى است كه در آن روايات در همه موضوعات دينى حسب ابواب مختلف گردآورى شده باشد. اين موضوعات از نظر محدثان به هشت قسم با عناوين: عقايد، احكام، سير، آداب، تفسير، فتن، اشراطالساعة و مناقب تقسيم شده بود. كتب جوامع بسيار است كه مشهورترين آنها جامع «صحيح بخارى» و «صحيح مسلم» و جامع ترمذى، مشهور به «سنن ترمذى» است [۹].
«سنن» نيز در اصطلاح محدثان، كتابى است كه در آن احاديث مربوط به احكام، بر حسب ابواب فقهى مرتب و مدون شده باشد. كتب سنن نيز متعدد است كه معروفترين آنها «سنن اربعه يا سنن ابوداود»، «سنن يا جامع ترمذى»، «سنن نسايى» و «سنن ابن ماجه» است. گاه از باب تسامح به كتابهاى سنن جامع گويند، زيرا احاديث آن، جامع ابواب مختلف فقه است [۱۰].
اين فصل نيز داراى سه فصل مىباشد كه به ترتيب، كتب و جوامع مهم حديثى در قرن دوم و قرن سوم و ديگر آثار مهم حديثى در دوره متقدمان بررسى شده است [۱۱].
بخش آخر، به معرفى جوامع و آثار مهم حديثى در دوره متأخران، اختصاص يافته است. از آنجا كه كتب حديثى اين دروه متأثر از آثار دوره متقدمان است، نويسنده در معرفى آنها نيازى به بررسى مفصل نديده و لذا بيشتر توجه وى، به مشخص ساختن نسبت اين كتب به كتب قدماى اهل سنت و نيز بيان ويژگىهاى هر كتاب، معطوف گرديده است [۱۲].
از جمله كارهايى كه در دوره متأخران اهل سنت به وقوع پيوست، تهيه مجموعههايى بود كه دربرگيرنده روايات تعدادى از كتب حديثى باشد. اين مجموعهها را در اصطلاح «مجامع حديثى» نيز مىگويند. مجامع حديثى در جاى خود از تنوع بسيارى برخوردار است، بهاينصورت كه برخى به جمع روايات صحيحين اختصاص پيدا كردند كه در اصطلاح به كتب «الجمع بين الصحيحين» ناميده شدهاند و برخى از روايات صحاح سته و كتب هم عرض آنها شكل گرفتند. برخى جامع روايات صحاح و مسانيد شدند و برخى ديگر، روايات كتب خارج از صحاح و سنن را به يكديگر منضم نمودند و گونههاى ديگر [۱۳].
در اين مجامع نيز حديث به چند گونه تدوين شد: روش نخست، تنظيم روايات بر اساس كتب و ابواب مستقل- اعتقادى، فقهى، سيره و...- بود، آنچنان كه در صحاح و سنن مرسوم بوده است كه از اين دست كتب مىتوان به «مصابيح السنة» و «جامع الأصول» اشاره كرد. روش ديگر، تنظيم روايات بر حسب نخستين كلمه حديث بود كه از اين قسم كتب مىتوان از «الجامع الكبير» و «الجامع الصغير» هر دو از سيوطى اشاره كرد و ديگر آنكه برخى از اين مجامع به شيوه معمول در مسانيد بر حسب صحابه يا راويان تدوين شد كه «جامع المسانيد» ابن كثير نمونهاى از اين كتب است. نويسنده در اين بخش، به اختصار به معرفى اهم مجامع حديثى پرداخته است [۱۴].
اين بخش داراى چهار فصل به شرح زير مىباشد:
در فصل اول، به معرفى كتابهاى تأليفى كه در جمع صحيحين نوشته شدهاند، پرداخته شده است. تعداد اين كتب، نسبتاً زياد است و هر يك از خصوصيتى برخوردار است. نويسنده در ابتدا به معرفى مهمترين مدونان اين كتب پرداخته و سپس نگاهى به برخى از آثار آنان افكنده است. برخى از نويسندگان اين كتب عبارتند از: جوزقى نيشابورى؛ ابومسعود ابراهيم بن محمد بن عبيد دمشقى؛ اسماعيل بن احمد معروف به ابن فرات سرخسى هروى و ابوبكر احمد بن محمد برقانى [۱۵].
عدهاى از محدثان اهل سنت، به تدوين جوامعى از كتب ششگانه خود دست زدند و روايات اين كتب را به شكل ناقص يا كامل، در قالب كتاب بزرگترى جمعآورى كردند. نويسنده معتقد است فايده اين كار، برطرف كردن نياز طالبان حديث از مراجعه به كتابهاى مختلف و سهولت بيشتر در پيدا كردن روايات يك موضوع بوده است. در فصل دوم، اهم اين كتب، به ترتيب پيدايش تاريخى معرفى شدهاند [۱۶].
در فصل سوم، به معرفى جوامع فراگير حديثى در اهل سنت پرداخته شده است. مقصود نويسنده از جوامع فراگير حديثى، كتبى است كه با استفاده از صحاح سته، مسندها و ديگر كتب حديثى تدوين شده است [۱۷].
در فصل چهارم، معروفترين جوامع و كتب احاديث فقهى، پس از تدوين منابع اوليه، معرفى شده است. از جمله اين آثار عبارتند از: «شرح معاني الآثار» طحاوى؛ «الاحكام الصغرى» اشبيلى؛ «السنن الكبرى» و «معرفة السنن و الآثار» بيهقى [۱۸].
فصل پنجم، به معرفى جوامع و كتب مهم در زوائدالحديث اختصاص يافته است.عدهاى از متأخران اهل سنت، به تأليف كتبى با عنوان «زوائد» دست زده و در اين راستا، آثار مختصر يا مفصلى به وجود آوردند. زوائدنويسى نخست با تأليف كتبى چون مستخرجات، مستدركات و ديگر كتابهاى تكميلى كه نسبت به صحيحين صورت پذيرفت، مدنظر دانشمندان اهل سنت قرار گرفت. اما در دوره متأخران بهصورت فن رايج و مستقلى درآمد و در نتيجه به احياء بسيارى از آثار حديثى قديمى و توسعه دائره حديث انجاميد [۱۹].
در پايان مىتوان چنين گفت كه مهمترين ويژگى اين اثر آن است كه نويسنده سعى وافر داشته تا اثر حاضر به نحوى منعكس كننده تلاشهاى محدثان اهل سنت در به وجود آوردن آثار حديثى در دورههاى مختلف باشد و تا حدى نيز از عهده اين مهم، برآمده است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نويسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها به ذكر منابع، ارجاع به ديگر منابع و توضيح برخى عبارات اختصاص يافته است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.