شرفکندی، عبدالرحمن

    از ویکی‌نور
    شرفکندی، عبدالرحمن
    نام شرفکندی، عبدالرحمن
    نام های دیگر ه‍ه‌ ژار، ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌ بن ملا محمد
    نام پدر
    متولد 1300 هـ.ش
    محل تولد
    رحلت 1369 هـ.ش
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE10228AUTHORCODE

    ولادت

    «عبدالرحمن شرفكندى» از نويسندگان و شاعران كرد ايران ملقب به هَژار، فرزند حاجى ملا محمد بود و در سال 1300ش در كردستان ايران زاده شد. دوران كودكى و جوانى را در مهاباد سپرى نمود و هنگامى كه 17 سال سن داشت پدرش درگذشت. هژار ناچار درس و تحصيل را بعد از مرگ پدر، رها كرد و به كسب و كار روى آورد و به دليل تحصيل برادران با همه مشكلات شهرنشينى، به مهاباد نقل مكان كرد. نياز به امكانات بيشتر موجب شد كه كسب و كارش را رونق بيشترى دهد. هنگام برداشت محصول، از كشاورزان بوكان و روستاهاى اطراف گندم و... مى‌خريد و به تبريز مى‌برد و مى‌فروخت. همچنين گاو و گوسفند معامله مى‌كرد و به كار كشاورزيش هم مى‌رسيد.

    ناگفته نماند كه با همه گرفتارى‌ها، علاقه شديد عبدالرحمن جوان به زبان و ادبيات كردى چنان بود كه تا سالها بسيارى از دواوين شعرا را خوانده بود و بيشتر آنها را از حفظ داشت.

    او تخلص هژار «به معنى بينوا و درويش» را براى خود برگزيد و با خود عهد كرد كه هيچگاه به خاطر مال و مقام، دست به قلم نبرد. اشعار دل‌انگيز هژار به زودى به دلها راه يافت و ورد زبان خاص و عام شد. نخستين ديوان اشعارش كه ئاله كوك نام داشت چاپ و منتشر گرديد و به زبان آذرى نيز ترجمه و انتشار يافت. هژار به دليل مسائل سياسى پس از دو ماه حبس در سقز، در حاليكه مى‌خواستند او را به مهاباد منتقل كنند در فرصتى موفق به فرار شد و پس از روزها پياده‌روى در برف و سرما، وارد خاك عراق شد. با وجود مشكلات فراوان در آنجا، دست از مطالعه نكشيد و همواره بخشى از مختصر دستمزدش را به خريد كتاب اختصاص ميداد. كار طاقت فرسا و سوء تغذيه مسمومش كرد و توسط جمعى از دوستدارانش به بيمارستانى در جبل لبنان انتقال يافت. اين بيمارستان كتابخانه بزرگى داشت حاوى كتاب‌هاى ارزشمند بسيار به زبان عربى. هژار دو سال و چند ماه در آنجا بسر برد و در اين مدت بيشتر اوقاتش را به مطالعه گذراند و اطلاعاتش را در زمينه زبان و ادبيات عرب تكميل كرد؛ بطورى كه وقتى به عراق بازگشت به عضويت در مجمع علمى آن كشور درآمد و مجال يافت كه به مطالعه و تحقيق بيشتر بپردازد. و به‌علاوه برخى از اشعار و مقالاتش را منتشر نمايد. هژار سه سال نيز در سوريه اقامت گزيد. سرانجام هژار بعد از 17 سال به ايران بازگشت. دولت ايران او را در عظيميه كرج سكنى داد و بدين ترتيب او بار ديگر چندمين بار و در سرپيرى، باز زندگى را از صفر شروع كرد. در دانشگاه تهران ترجمه قانون در طب، تأليف ابوعلى سينا را به او پيشنهاد دادند در ازاى دستمزد مختصرى، و با ترجمه اولين كتاب از اين اثر، در محافل علمى و ادبى راه پيدا كرد و به عضويت فرهنگستان زبان فارسى درآمد. با تلاش سخت و خستگى‌ناپذير بيشتر ساعات شبانه روز را به تحقيق و تألیف و ترجمه مشغول بود و در سايه اين كار پى‌گير آثار ارزشمند و كم نظيرى را در زمينه‌هاى مختلف علمى و ادبى و فرهنگى از خود به يادگار گذاشت.


    آثار

    از جمله آثار اوست:

    1. شرح ديوان اشعار شيخ احمد جزيرى؛
    2. ترجمه دوره كامل قانون ابن سينا؛
    3. فرهنگ جامع لغات كردى به كردى و فارسى؛
    4. ترجمه كامل قرآن كريم به زبان كردى.

    وفات

    سرانجام در روز پنجشنبه دوم اسفند ماه سال 1369 در تهران بر اثر بيمارى به جوار يار شتافت و بدرود حيات گفت. جنازه استاد را به مهاباد منتقل كردند و در حاليكه شهر در ماتم نشسته بود و جمعيت انبوهى از دور و نزديك براى وداع با وى گرد آمده بودند، با تجليل بسيار تا گورستان بداق سلطان مشايعت شد و در كنار هيمن و ملا غفور به خاك سپرده شد.


    وابسته‌ها