غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)
نام کتاب | غلو (درآمدی برافکار و عقاید غالیان در دین) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | صالحی نجفآبادی، نعمت الله (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 241 /ص2غ8 |
موضوع | بدعت و بدعت گذاران
غلاة شیعه غلو |
ناشر | کوير |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1384 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE13299AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
غلوّ (درآمدى بر افكار و عقايد غاليان در دين) اثر نعمت الله صالحى نجف آبادى كتابى است كه به زبان فارسى، غلوّ در دين و عوامل پيدايش آن را مورد بررسى قرار داده است.
ساختار
كتاب مشتمل بر يك مقدمه و دو فصل بدينترتيب است: در فصل اول به تعريف غلو و نمونههايى از غلو درباره شخصيتها و كتب مىپردازد؛ در فصل دوم عوامل پيدايش غلو درباره ائمه(ع)را مورد بررسى قرار مىدهد.
گزارش محتوا
مؤلف خاطر نشان مىكند كه در نيمه دوّم قرن دوّم هجرى جمعى از غاليان افراطى از قبيل مغيرة بن سعيد و ابوالخطّاب و همفكرانشان چون مفضّل بن صالح ابوجميله و عبداللّه بن قاسم حضرمى و ديگران، مكتب غلوّ را تأسيس كردند و براى ترويج مسلك خود رواياتى ساختند و به ائمه اهل بيت(ع) نسبت دادند تا مردم سخنشان را قبول كنند و با اينكه ائمه(ع) شديداً با اين غاليان مبارزه مىكردند آنان توانستند تا حدّ زيادى مسلك خود را ترويج كنند و جا بيندازند. اين گروه منحرف افكار خود را در قالب حديث مىريختند و به ائمه(ع)نسبت مىدادند و عدّهاى را مأمور كرده بودند تا به صورت عوامل نفوذى خود را طرفدار ائمه معرفى كنند و بعد از آنكه اطمينان اصحاب ائمه را جلب كردند كتابهاى اصحاب ائمه را بگيرند به نام اينكه مىخواهند اخبار آنها را رونويس كنند آنگاه اخبار جعلى را وارد كتابهاى رونويس شده مىكردند و اصل كتابها را به صاحبان آنها برمىگرداندند[۱]
اين كتابهاى رونويسشده تكثير مىشد و بين مردم منتشر مىگشت در حالىكه كسى نمىدانست اين اخبار جعلى كه در اين كتابها هست به دست صاحبان اصلى اين كتابها نوشته نشده و از مجعولات غاليان است و بدينگونه كتابهايى كه مشتمل بر روايات جعلى و غلوّآميز بود همهجا منتشر مىشد و به شهرهاى ديگر مىرفت و در همه دنياى اسلام رواج مىيافت. آنگاه مرحوم كلينى كه فرضاً مىخواست روايات را از كتابهاى اصحاب ائمّه بگيرد و در كتاب كافى بنويسد از كتابهايى كه به نام اصحاب ائمّه بود و در بازار و نزد ورّاقان وجود داشت اين اخبار را مىگرفت و در كتاب كافى مىآورد[۲]
نويسنده در فصل اول تعريفى از غلو كرده و مىگويد: «خطّ غلوّ يك جريان فكرى انحرافى است كه در تاريخ طولانى بشر هميشه وجود داشته است و معناى غلوّ اين است كه انسان چيزى يا كسى را از آن حدّى كه هست بالاتر بداند». سپس براى غلو چند مثال ذكر مىكند[۳]
در ادامه، غلو درباره بعضى از شخصيتهاى علمى را ذكر مىكند؛ اشخاصى مانند: ابوحنيفه، مالك، شافعى، احمد بن حنبل، عبدالله بن زيبر، خلفا، و همچنين غلو درباره كتابهايى چون صحيح بخارى و كتاب كافى[۴]
نويسنده درباره كتاب كافى مىنويسد بعضى قائلند كه كتاب كافى به امام زمان(عج) عرضه شده است و حضرت فرمودهاند كتاب كافى، «كاف لشيعتنا» براى شيعيان ما كفايت مىكند. كنايه از اينكه همه احاديث آن صحيح است و معارضتى با قرآن ندارد. بعد مؤلف براى اثبات خلاف اين مطلب شواهدى را نقل مىكند و مىگويد اين خبر كذب است و در كتاب كافى خطاهاى فراوان و احاديث معارض با قرآن ديده مىشود[۵]
مؤلف در مورد علت غلو پيرامون سه خليفه چنين مىگويد: اين غلوّى كه درباره سه خليفه كرده و ثبت نام آنان را همراه با القابشان بر عرش خدا از قول رسول خدا(ص) نقل كردهاند براى اين بوده است كه كسى در مشروعيّت خلافت آنان ترديد نداشته باشد[۶]
وى اضافه مىكند: «اينكه از قتل عثمان و اينكه مظلوم كشته شده سخن گفتهاند ولى از قتل خليفه دوم چيزى نگفتهاند براى اينست كه درباره قتل عثمان و اينكه مظلوم كشته شد يا نه هميشه بحث بوده و حادثه جمل و صفّين در همين رابطه به وجود آمده است، مخترعان حديث نامبرده خواستهاند از قول رسول اكرم ثبت مظلوميّت عثمان را بر عرش خدا اثبات كنند تا روشن شود كه خدا به مظلوميّت خليفه شهادت داده و آن را به قلم تكوين بر عرش نوشته است، پس نبايد كسى در آن ترديد كند». سپس در نكته ديگرى مىافزايد: «اينكه اين حديث را از قول امام جعفر صادق(ع) نقل كردهاند براى اينست كه جماعت شيعه نيز وقتى آن را از رئيس مذهب خود مىشنوند باور كند و ديگر نه درباره مشروعيّت خلافت خلفا بحث و ترديد كنند و نه درباره مظلوميت عثمان شك نمايند»[۷]
مؤلف در انتهاى فصل اول، ده حديث را ذكر مىكند كه در مذمت غلو و غاليان ذكر شده است[۸]
نويسنده در فصل دوم سه عامل را باعث پيدايش غلو درباره ائمه(ع) دانسته است: 1. دشمنان ائمه(ع)براى منزوى كردن آنان و لكّهدار نمودن پيروانشان اخبارى را كه مشتمل بر غلوّ درباره ائمه(ع)بود جعل كردند؛ 2. گروه عشرتطلبى كه مىخواستند هرگونه كامجويى و هرزگى را با توجيه دينى انجام دهند يك پيغمبر جعلى مثل ابوالخطّاب مىساختند كه مىگفت: من پيغمبر خدا هستم و امام جعفر صادق(ع) خداست و مرا مبعوث كرده تا همه گناهان را مباح كنم و بار واجبات را از دوش مردم بردارم؛ 3. بعضى از دوستان دلباخته ائمه(ع)اخبارى مشتمل بر غلوّ در فضيلت ائمه(ع)جعل كردند تا بدينوسيله افكار غلوّآميز خود را رواج دهند. اين سه عامل مجموعاً مثلّثى تشكيل مىدهند كه مؤلف آن را مثلّث شوم مىنامد زيرا آثار زيانآور و ضدّ اسلام آن براى جهان اسلام شكننده و تلخ بوده است[۹]
وضعيت كتاب
فهرست محتويات كتاب در ابتداى آن و فهرست اعلام و منابع و مدارك در پايان آن ذكر شده است.
شرح حال برخى اعلام و توضيحاتى پيرامون برخى عبارات در پاورقىهاى كتاب ذكر شده است.
پانويس
منبع مقاله
مقدمه و متن كتاب.