معجم المصطلحات الصوفية
نام کتاب | معجم المصطلحات الصوفیة (مستخرج من أمهات الكتب الینبوعیة) |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | ابو خزام، انور فؤاد (نويسنده)
عبدالمسیح، جورج متری (محقق) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 274/3 /الف2م6 |
موضوع | استدلال
تصوف - اصطلاحها و تعبیرها |
ناشر | مکتبة لبنان ناشرون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | |
کد اتوماسیون | 10446 |
معرفى اجمالى
«معجم المصطلحات الصوفية» از آثار «انور فؤاد ابىخزام»، عبارت از فرهنگنامهاى الفبايى و به زبان عربى است كه در آن، نويسنده واژهها و اصطلاحات ذكر شده در آثار صوفيان را با دقت مشخص كرده است.
اين واژگان و اصطلاحات كه در مجموع، شامل صدها مورد مىشود، يا لغاتى عامّ و يا اصطلاحى وابسته به علوم مختلف اسلامى مانند عرفان، اخلاق، منطق، كلام، فقه، فلسفه و... است.
نويسنده همه مطالب ملا عبدالرزاق كاشانى در كتاب اصطلاحات الصوفية و اصطلاحات پانصدگانه او را در اثر حاضر بدون دخل و تصرف آورده و البته مطالبى از كتابهاى ديگر صوفيه به آن افزوده است.
ساختار
اين كتاب از يك تقدير و تشكر، مقدمه، علائم اختصارى، ملحقات (شامل: ملحق شماره يك: منابع معجم؛ ملحق شماره دو: نويسندگان اصطلاحات صوفيه و ملحق شماره سه: سخنى عمومى درباره تصوف اسلامى) و منابع تحقيق و متن معجم تشكيل شده است.
مؤلف همه اصطلاحات را از الف تا ياء بهصورت مستند شرح داده و نام پديدآور و شماره جلد و صفحه آثار مورد استفاده از نويسندگان و صوفيان را بهصورت درونمتنى مشخص كرده است.
توضيحات مؤلف، بهصورت استنادى و به اين معناست كه از متن عبارات صوفيه در آثارشان، قطعات و عباراتى را انتخاب كرده كه كلمه مورد نظر در آن استفاده شده و مىتواند معناى واژه يا اصطلاح مورد نظر را روشن سازد.
زبان و ادبيات كتاب حاضر، دوگانه است؛ به اين ترتيب كه بخش مقدمه، با استفاده از زبان عربى معاصر نوشته شده، ولى در بخش متن اصلى كتاب، مطالب و عبارات بدون دخل و تصرف از مجموعه آثار صوفيه انتخاب و بهطور مستقيم نقل شده كه به شيوه زبان عربى قديم فراهم آمده است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر، چند نكته گفتنى است:
1. نويسنده در مقدمه، يادآور شده است: «براى به دست آوردن اصطلاحات صوفيه، تعداد سيزده منبع از منابع اصلى تصوف را انتخاب كرده» و با ذكر اسامى آن آثار، افزوده است: «براى استفاده از مطالب اين منابع، سه ويژگى وضوح، دقت و ايجاز را ملاحظه كرده و بر اساس آن مطالب را برگزيده است...».
نويسنده اضافه كرده است كه: «معناى لغوى را حذف كرديم و به معناى اصطلاحى اكتفا كرديم؛ زيرا ما در صدد انجام فعاليتى تخصصى هستيم. همچنين تسلسل الفبايى را بدون برگشت به اشتقاق لغوى مراعات كرديم و البته در اين مسير نوآورى نكرده و از ملا عبدالرزاق كاشانى در اصطلاحات الصوفية پيروى كردهايم» (مقدمه كتاب، ص13).
نويسنده اختصارات بهكاررفته در اين كتاب را مشخص كرده است (همان، ص14). همچنين نويسنده در مورد نسخههاى مورد استفاده از منابع اصلى سيزدهگانه مذكور توضيحاتى بيان كرده است (همان، ص15-19). او گزارش و شرح حال مختصرى براى هركدام از نويسندگان منابع مذكور آورده است (همان، ص20-27).
2. نويسنده، بحثى كلى در مورد تصوف مطرح كرده و در آن به بررسى منزلت تصوف در اسلام و انواع مخالفتها و موافقتها با آن پرداخته و تأكيد كرده است كه نگاه طبيب به مريض، غير از نگاه مهاجم به دشمن خودش و همچنين جداى از نگاه مدافعى است كه تعصبش چشمش را كور كرده است و... (همان، ص28-32).
3. نويسنده تأكيد كرده است كه همه مطالب ملا عبدالرزاق كاشانى در كتاب اصطلاحات الصوفية را در اثر حاضر بدون تعديل يا اختصار آورده كه در حدود 510 اصطلاح است و بنابراين، كتاب مذكور، ستون فقرات اصطلاحات كتاب حاضر را تشكيل مىدهد. البته او مطالبى از كتابهاى ديگر صوفيه نيز به آن افزوده است (همان، ص17).
4. نويسنده مباحث كتاب را با واژههاى «الآدم»، «الآلية»، «الآن»، «الآن الدائم»، «الآية» و «الأبد» (متن كتاب، ص37) و... شروع كرده و آنگاه با واژههاى ديگرى همانند «الحاكم» و «الحال» (همان، ص72) و... ادامه داده و با «يوم الجمعة» (همان، ص191) به پايان رسانده است.
5. هرچند اين اثر به زبان عربى تنظيم شده است، ولى گاه مطالبى در پاورقى به زبان فارسى هم در آن ديده مىشود (بهطور مثال ر.ك: همان، ص112، پاورقى 2 و 3 و 5 و 9؛ ص114، پاورقى 3؛ ص146، پاورقى 1 و 3؛ ص175، پاورقى 1؛ ص180، پاورقى 1؛ ص183، پاورقى 1؛ ص184، پاورقى 1 و 2؛ ص186، پاورقى 1 و ص190، پاورقى 1 و 2).
6. نويسنده به نقل از بعضى از آثار صوفيه در مورد الحاكم چنين نوشته است: «حاكم در نزد اصوليان و فقيهان عبارت از خداى تعالى است»، آنگاه در پاورقى نوشته است: «در نزد صوفيان موحد دروزى نيز مطلب همينگونه است» (همان، ص72).
7. همچنين نويسنده براى توضيح معناى «ذوالعقل و العين»، چنين نوشته است: او كسى است كه حقّ را در خلق و خلق را در حقّ مىبيند و هيچكدام مانع او از ديدن ديگرى نمىشود... (همان، ص86).
8. همچنين نويسنده براى توضيح معناى «واسطة الفيض و واسطة المدد» چنين نوشته است: واسطه فيض و واسطه مدد، عبارت از انسان كاملى است كه واسطه بين حقّ و خلق است به سبب مناسبتى كه با هر دو طرف دارد... (همان، ص181).
9. عنوان «معجم المصطلحات الصوفية»، چنين القا مىكند كه در اين اثر، فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاصّ صوفيان است؛ درحالىكه چنين نيست و همه واژههاى بحثشده در اين اثر، اصطلاح به معنى دقيق كلمه نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عامّ هستند و لغتى بيش نيستند كه در نوشتههاى دانشمندان و همچنين در آثار صوفيان هم مطرح شدهاند و هيچ معناى اصطلاحى ويژهاى در علوم اسلامى ندارند؛ بهطور مثال، «الكاهن» كه در اين كتاب آمده (همان، ص146) اصطلاح نيست.
10. شايان ذكر است نويسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار دانشمندان تصوف بهصورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمعبندى و نتيجهگيرى از مطالب نپرداخته است؛ در نتيجه اثر حاضر را نمىتوان، كتابى پژوهشى به معناى دقيق كلمه دانست، بلكه شايد بتوان آن را تتبع و مقدمهاى سودمند براى نگارش و توليد آثار علمى بشمار آورد.
11. به نظر مىرسد مطالب ذكرشده در اين اثر، هرچند از نظر شكلى منظم است و به ترتيب الفبايى ذكر شده است و تعداد مطالب ذكرشده قابل توجه است، ولى از نظر محتوايى چنين نيست و بلكه گاه خيلى بلند و گاه خيلى كوتاه و گاه آشفته و ناهماهنگ است و گاهى اطلاعات مطرحشده كافى نيست؛ بهعنوان مثال در مورد روز جمعه فقط اين مطلب آمده است: «روز جمعه، روز ديدار و روز رسيدن به «عين الجمع» است» (همان، ص191) و هيچ توضيح و تكميل ديگرى نيامده است.
وضعيت كتاب
نويسنده، افزون بر فهرست اجمالى مطالب، فهرست منابع مناسبى (شامل كتابهاى مرجع تصوف، منابع جديد، مراجع عمومى، نسخههاى خطى و مراجع بيگانه) نيز براى كتاب حاضر تنظيم كرده است (همان، 33-36).
نويسنده در مقدمه و متن كتاب پاورقىهايى آورده، ولى در متن كتاب افزون بر آن، ارجاعات درونمتنى نيز نوشته است.
نويسنده در پاورقىها گاه متن اصلى عبارات صوفيه به زبان فارسى را آورده (همان، ص147، 148 و 149) و گاه نام و نشان سوره و آيه مورد نظر را نوشته (همان، ص105، پاورقى 1) و گاهى آدرس حديث مورد استفاده را ذكر كرده است (ر.ك: همان، ص108، پاورقى 1 و 2) و...
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.
پیوندها