وقاية الأذهان
نام کتاب | وقایة الأذهان |
---|---|
نام های دیگر کتاب | اماطه الغین عن استعمال العین فی معنیین
سمطا اللال فی مسالتی الوضع و الاستعمال وقایة الأذهان و الألباب و لباب أصول السنة و الکتاب |
پدیدآورندگان | ابوالمجد، محمدرضا (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | BP 159/8 /الف2و7 |
موضوع | اصول فقه شیعه - قرن 14 |
ناشر | موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1413 هـ.ق |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE2775AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
كتاب «وقاية الأذهان و الالباب و لباب أصول السنة و الكتاب»، به زبان عربى، نوشته ابوالمجد، محمد رضا بن محمد حسين بن محمد باقر بن محمد تقى اصفهانى(متوفاى 1362ق)، است.
اين كتاب، يكى از مهمترين آثار اصولى است كه در دورههاى اخير در علم اصول نگاشته شده است و شامل تحقيقات بديع و ابتكاراتى است كه در بسيارى از كتابهاى اصولى ديده نمىشود و خلاصه و نتيجه افكار و ابداعات شيخ محمد رضا اصفهانى در اين كتاب متجلى شده است.
مؤلف، پس از تدريس مطالب اصولى، آنها را بهصورت متفرق و جدا جدا مىنوشته، زيرا قصد تأليف كتاب نداشته است، ولى بعضى از شاگردان فاضل ايشان، از وى خواستند كه ضمن بازنگرى در آنها، زوايد را حذف و آنها را مرتب و مدون نمايد و مؤلف، به احترام آنان و به اين اميد كه همگان از اين نوشتهها استفاده كنند، به خواسته آنها جواب مثبت داده و اين كتاب را تأليف نموده است.
قسمتهاى مختلف كتاب، در زمانهاى متفاوتى تأليف شده است: بحث نواهى، در سال 1350ق و مبحث قطع، در سال 1337ق، به اتمام رسيده و در پايان قسمت دوم آمده است كه در سال 1346 پايان يافته و قسمت پايانى كتاب؛ يعنى اماطة الغين... در سال 1359ق، به انجام رسيده است.
ساختار
كتاب، از سه قسمت تشكيل شده است: 1. سمطا اللئال في مسئلتى الوضع و الاستعمال كه به عنوان مقدمه براى قسمت دوم نگاشته شده است. 2. وقاية الأذهان و الالباب و لباب أصول السنة و الكتاب. 3. اماطة الغين عن استعمال العين فى معنيين.
گزارش محتوا
همانطور كه قبلا گذشت كتاب، از سه قسمت تشكيل شده است كه قسمت اوّل، به عنوان مقدمه و مدخل مىباشد و سمطا اللئال في مسئلتي الوضع و الاستعمال ناميده شده است و قسمت دوم، از دو قسمت اصلى مباحث الفاظ و مباحث ادله عقلى تشكيل شده است و در آخر كتاب، نيز رساله كوچك اماطة الغين... آورده شده است.
مدخل يا مقدمه كتاب، شامل مباحث حقيقت وضع، استعمال، اشتراك، حقيقت و مجاز و انواع مجاز مىباشد.
در مباحث الفاظ، حقيقت شرعى، مشتق، اوامر، طلب و اراده، إجزاء، مقدمه واجب، تقسيمات واجب(تعبدى و توصلى، نفسى و غيرى، اصلى و تبعى)، مقدمه موصله، مسئله ضد، نواهى، اجتماع امر و نهى، دلالت نهى بر فساد، مفاهيم و دليل انسداد آورده شده است.
در مباحث ادله عقلى، از حالات سهگانه مكلف در هنگام توجه به حكم شرعى، مباحث قطع و مباحث ظن سخن به ميان آمده است.
در رساله اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين نيز بحث استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا مطرح شده است.
ويژگىهاىهاى كتاب
1. از آنجايى كه مصنف، از بزرگترين اديبان زمان خود بوده است، مباحث الفاظ آن پر است از تحقيقات اساسى كه در ساير كتابها كمتر ديده مىشود و از طرفى اگر چه مؤلف آن، ايرانى است، اما قلم و نگارش او عربى است و كتاب، مملو از استشهاد به شواهد شعرى عربى مىباشد.
2. خلاصه نظريات علامه، سيد محمد فشاركى در كتاب آورده شده است و اگر چه علامه فشاركى قدس سره از خود اثرى در علم اصول باقى نگذاشته است، اما از اين كتاب مىتوان به بسيارى از نظريات او پى برد.
علاقه مؤلف، به استادش، سيد محمد فشاركى به حدى بوده است كه در صفحات 143 تا 146، بر خلاف متعارف كتابهاى اصولى، به ترجمه زندگى ايشان پرداخته است.
نوآورىها:
كتاب، پر از نكات بديع و نوآورىهايى است كه در ساير كتابهاى اصولى ديده نمىشود كه به چند نمونه از آنها اشاره مىشود:
1. از جمله نظريات جديد مؤلف، پذيرفتن جواز استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا است كه پس از اينكه آقا ضياء الدين عراقى (متوفاى 1361ق)، در كتاب «مقالات الأصول» نظريه او را نپذيرفت و آن را رد كرد، مؤلف، رساله «اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين» را در جواب او تأليف نمود و يك نسخه آن را براى شيخ عبدالكريم حائرى قدس سره فرستاد كه او نيز در كتاب «درر الفوائد» اين نظريه را پذيرفته است و مؤلف نيز به پذيرش شيخ عبدالكريم حائرى اشاره كرده است.(ص 607 كتاب)
2. همه استعمالات الفاظ، حتى مجازها را استعمال در ما وضع له مىداند. وى، اين نظريه را كه مجاز، در غير ما وضع له استعمال مىشود، رد نموده و براى اثبات نظريهاش كتاب «جلية الحال في معرفة الوضع و الاستعمال» را نگاشته است.
بعدها افرادى همچون آيتالله آقا حسين بروجردى (متوفاى 1381ق) و امام خمينى قدس سره نيز اين نظريه را پذيرفتهاند.
رموز و كنايات:
در كتاب، از بعضى از اساتيد مؤلف، به وصف و كنايه تعبير شده است كه به بعضى از آنها اشاره مىشود: از استادش، سيد محمد فشاركى به «سيدنا الأستاذ» يا «سيد الأستاذ» و از محقق خراسانى(قدس سره)، به «شيخ الأستاذ» و گاهی «صاحب الكفاية» و از ميرزاى شيرازى بزرگ، به «سيد مشايخنا» و از استادش، سيد محمد كاظم طباطبايى، به «بعض أساتيذنا» و از حاج شيخ عبدالكريم حائرى (قدس سره)، به «صاحبنا العلامة» و از شيخ محمد تقى اصفهانى، صاحب هداية المسترشدين ، به «صاحب الهداية» تعبير مىكند.
وضعيت كتاب
كتاب موجود، توسط مؤسّسة آل البيت(ع) لإحياء التراث، در سال 1413ق و در انتشارات مهر، در قم چاپ شده است.
بايد توجه داشت كه مبحث مفاهيم در چاپ سنگى كتاب، موجود نيست و بعدها اضافه شده است.
به علت ارزش مطالب كتاب و عمق نظريات مؤلف، كتاب، از همان ابتداى انتشار، مورد توجه محققين و بزرگان حوزهها قرار گرفت و بزرگانى همچون حاج شيخ مجد الدين(مجد العلماء)(متوفاى 1403ق) و علامه، شيخ يحيى هرندى مشهور به فاضل هرندى(متوفاى 1369ق) و شيخ على قديرى(متوفاى 1407ق) و فرزند ايشان، شيخ محمد حسن قديرى از بزرگان معاصر حوزه علميّه قم، بر كتاب مذكور تعليقه زده و به تحقيق نظريات ايشان پرداختهاند و در كتابهاى اصولى بزرگان از معاصرين نيز به نظريات ايشان توجه خاصى شده است.