تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری
نام کتاب | تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری |
---|---|
نام های دیگر کتاب | تاریخ مفصل ایران: از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت
پژوهشی درباره اصطلاحات: آق - قرا - گوی - قزل از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری |
پدیدآورندگان | اقبال آشتیانی، عباس (نويسنده)
منصوری، فیروز (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | DSR 952 /الف7ت2 |
موضوع | ایران - تاریخ - مغولان و ایلخانان، 616 - 756ق. |
ناشر | امير کبير |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1384 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE10058AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
تاريخ مغول از حمله چنگيز تا تشكيل دولت تيمورى اثر تحقيقى عباس اقبال آشتيانى، شامل تاريخ ايران از ابتداى استيلاى چنگيز (اوايل قرن هفتم) تا تأسيس دولت تيمورى (نيمه دوم قرن نهم) است كه در سال 1364ش به زبان فارسى منتشر شده است.
چاپ اول تا چهارم(1312-1356) اين اثر، به عنوان جلد اول كتاب و تحت عنوان «تاريخ مفصل ايران: از استيلاى مغول تا اعلان مشروطيت» منتشر شد ولى جلدهاى بعدى، ادامه پيدا نكرد.
كتاب براى تدريس در مقطع دوم متوسطه، به زبانى شيوا، فصيح، به دور از عبارت پردازىهاى پيچيده و به نثرى امروزى، تأليف شده است.
ساختار
مقدمه مؤلف در بيان شيوههاى تاريخ نويسى به همراه پژوهشى درباره برخى اصطلاحات، به قلم فيروز منصورى آغازگر مباحث مىباشد.
مطالب، در چهار موضوع كلى، در قالب نه فصل، بعد از بيان خصوصيات جغرافيايى آسياى مركزى، به شرح و بررسى دوره سلطنت ايلخانان مغول بر ايران، فترت بين دوره ايلخانى و دوره تيمورى و سلسلههاى جزيى كه در فاصله اين دو قرن و نيم بر بعضى قسمتهاى مملكت ايران سلطنت و امارت داشتهاند، از جمله چوپانيان، آل جلاير، آل مظفر، خاندانان ايلجو و سربداران، اتابكان فارس، لرستان و يزد، ملوك شبانكاره، قراختاييان کرمان و آل كرت، مىپردازد.
در پايان به معرفى تمدن، معارف و صنايع عصر استيلاى مغول در ايران پرداخته مىشود.
مهمترين هدف مؤلف، روشن ساختن روش علمى تاريخ نويسى و سعى در تأليف منطقى مسائل موضوع تاريخ ايران در عهد مغول بوده و مخصوصاً اهتمام به عمل آمده است تا تاريخ ايران، در اين ايام، كه در كتب جميع مورخين آن دوران با تاريخ عمومى تمام ملل مغلوب مغول مخلوط ذكر مىشده، جداگانه نوشته شود و به زيبايى از عهده اين امر برآمده و كتابى بىنظير و پراهميت در باب تاريخ مغول در ايران ارائه، كرده است.
از وقايع زندگانى ملل ديگر نيز امورى كه با تاريخ ايران ارتباط پيدا مىكرده، در اين كتاب به تناسب ايراد گرديده است.
در ابتدا، نظر نگارنده اين بوده كه اين اثر را در حدود مواد لازم براى دور متوسط تهيه كند، ولى درضمن عمل معلوم شده كه گذشتن از بسيارى از مسائل به اجمال ممكن نيست و منظور اصلى كه روشن ساختن پارهاى از كليات و نمودن روح تاريخ باشد، با ذكر رؤوس وقايع و مسائل نمىسازد و لذا در پارهاى از قسمتها راه تفصيل پيش گرفته شده است. در عوض قسمتهايى نيز به خطى خفىتر طبع گرديده تا محصلين در ياد گرفتن آنها مختار باشند و اين قسمتها كه اكثر آنها اقتباس از مورخين و نويسندگان دوره مغول و تيمورى و غالباً به عين انشاى ايشان است، حكم قرائت تاريخى را دارد و مخصوصاً براى نمودن طرز تاريخ نگارى و سبك انشاى ايشان انتخاب شده است.
كتاب، مزين به نقشه و تصاوير است.
گزارش محتوا
مقدمه، ضمن ارائه نكاتى در مورد كتاب، به بررسى شيوههاى تاريخ نويسى پرداخته و بيان مىدارد در نوشتن تاريخ و به خصوص، تاريخ ادبيات و تمدن، دو شيوه معمول است:1- تحقيق در جزء جزء مسائل يا در قسمت قسمت دورهها، 2- نگارش تاريخ عمومى تمام دورهها يا تاريخ زمان يك سلسله يا يك موضوع بالنسبه مبسوط مرتبط.
در شيوه نخست، محققين غالباً متخصص در معرفت يك دوره يا يك موضوع خاص مىشوند و تحقيقات ايشان صورت رسالههاى مفرد، در باب يك مطلب محدود معين پيدا مىكند در صورتى كه در شيوه دوم، نويسندگان بايد به نظرى عام در جميع مسائل و ادوار بنگرند و از لحاظ كليت و حفظ ربط منطقى بين كليه امور موضوع تاريخ و استنباط قوانين عمومى، تأليفات خود را به رشته تحرير درآورند و اين امرى بسيار مشكل و انجام صورت كامل آن در حد عادى از قدرت يك نفر خارج است.
پژوهش منصورى، به دليل اينكه مطالعه متون قديمى به ويژه كتابهاى تاريخى، هر خواننده را با مقاديرى لغات ديوانى و اصطلاحات تركى مواجه مىكند كه پارهاى از آنها با پيشوندهايى از قبيل: آق، قرا، گگ يا گوى و قزل تركيب يافته و اعلام جغرافيايى و اسماء خاص تاريخى را تشكيل دادهاند، مانند: آققويونلو، قراعثمان، قزلارسلان، گويمسجد و...، لذا به بررسى و ريشهيابى چنين اصطلاحاتى مىپردازد.
فصل اول: به بررسى اوضاع طبيعى و جغرافيايى آسياى مركزى- شرقى و طوايف ترك و مغولى كه مقارن استيلاى مغول در اين نواحى زندگى مىكردند اختصاص دارد.
آسياى مركزى و شرقى، از درياى اُختُسك تا بحر خزر ناحيه وسيعى است كه داراى عوارض جغرافيايى مختلفى است. در شمال اين ناحيه، دشت وسيع سيبرى است كه به واسطه پهناورى، سرماى سخت، قلت جمعيت و عدم آبادى، هيچ وقت مورد توجه اقوام مهاجر آسيايى قرار نگرفته و در سمت جنوب آن، نجد وسيع و مرتفع تبت و جبال عظيم و جسيم هيماليا است كه على رغم وجود بعضى معابر، به هيچ وجه براى سير و عبور مساعد نيست.
نتيجه اين وضع اين شده است كه مهاجرت و هجومهاى سكنه اين قسمت از آسياى مركزى، غالباً در جهت عرض جغرافيايى بلاد خود بوده و اين جماعت همه وقت محتاج و آرزومند دست يافتن بر نواحى آباد پرنعمت دو جانب مسكن خويش، يعنى چين و ايران بودهاند.
فصل دوم تا هفتم: به نحوه ظهور و خصوصيات شخصى چنگيز، كه در كمتر شخصى امثال آن را مىتوان يافت، قضاوت تاريخ در مورد سياست و اثرات حمله او و اين كه او يكى از خونخوارترين و بىرحمترين جهانگشايانى است كه تاريخ به ياد دارد، پرداخته و بعد از آن، به ترتيب به تشريح و بررسى وقايع سلطنت جانشينان وى تا ايام فرماندهى هلاكو اقدام مىكند كه عبارتند از: اوگتايقاآن پسر سوم چنگيز، شيرامون پسر كوچو پسر قاآن كه طفلى خردسال بوده و مادرش به نيابت از او سلطنت را در دست داشت، گيوكخان پسر بزرگتر قاآن كه درسال فوت پدر در مغولستان نبود، منگوقاآن و قوبيلايخان كه در زمان او، تجارت چين رونق بسيار گرفت و در عهد او بود كه دو برادر معروف ونيزى مافيوپولو و نيكوپولو به دربار او آمدند و پسر دومى يعنى ماركوپولو است كه طرف محبت قوبيلاى قرار گرفته و مدت بيست سال از جانب اين پادشاه مصدر مشاغل مهم از حكومت ايالات چين و ادارات امور گمرك شده و در نتيجه آشنايى عميق با احوال ممالك قوبيلاى، پس از مراجعت به اروپا، شرح سفر خود را براى يكى از دوستان خود نقل كرده و او آنها را كه حاوى اطلاعات نفيسى راجع به احوال كلى ممالك مغول در آن عصر است جمع و منتشر ساخت.
بعد از مرگ ابوسعيد بهادرخان، ممالك ايلخانى به دست امراى بزرگ به قطعات چند مجزا گرديد و در بيست سالى كه بين مرگ او و نابود شدن آخرين نامزدهاى ايلخانى فاصله شده است، در نقاط مختلف ايران، پنج سلسله: امراى ايلكانى، چوپانى، آل مظفر، خاندان اينجو و سربداران، به ترتيب روى كار آمدند. غير از اين پنج سلسله عدهاى از امراى ديگر هم در هرات، فارس، کرمان، يزد و لرستان، قبل از استيلاى مغول، حكومتهاى محلى نيمه مستقلى داشتند كه چون نسبت به ايلخانان از در اطاعت درآمدند، مغول ايشان را از ميان بر نداشت و از اين سلسلهها برخى تا دور فترت بعد از ابوسعيد باقى ماندند كه مشهورترين آنها بدين قرارند: اتابكان فارس، لرستان و يزد، قراختاييان کرمان و آل كرت در هرات.
فصل هشتم به اجمال به ذكر اين سلسلهها پرداخته و فترتى كه در اين ايام بين دوره ايلخانى و دوره تيمورى در تاريخ ايران رخ داده است را بيان مىكند.
فصل نهم: دوره دويست سالهاى كه شرح وقايع آن در هشت فصل نخست، مورد بررسى قرار گرفته است، با اين كه يكى از ناگوارترين ادوار تاريخى ممالك اسلامى خصوصاً مملكت ايران محسوب مىشود، باز چون دنبال قرون درخشان نهضت علمى و ادبى دوران عباسى است و هنوز چنان كه بايد اثرات شوم سيطره مغول ظاهر نشده بود، در تاريخ علم، حكمت و ادبيات ايران يكى از معتبرترين دورههاست و از بسيارى جهات مخصوصاً از لحاظ تعدد نمايندگان درجه اولى كه در اين دوره مىزيسته و در آن ايام تيره و سرد مشعلدار علوم، ادبيات و نظم و نثر فارسى بودهاند، ممتاز است و يك عده از بزرگترين شعرا و حكماى ايران مثل مولانا، سعدى، حافظ، عطاء الملك جوينى، خواجه طوسى و... معاصر اين دوره بودهاند و مىتوان گفت كه پس از گذشتن عصر اين بزرگان كه ذيل آن تا اواخر دوره تيمورى امتداد يافته، دوره انحطاط علوم و ادبيات در ايران شروع شده و در ايام صفوى و افشاريه به منتهاى ضعف خود رسيده است و در اين دورههاى اخير است كه اثر استيلاى مخرب مغول و تيموريان ظاهر مىشود و لذا مؤلف، قبل از آنكه داخل در شرح اوضاع تمدن، علوم، معارف و صنايع ايران در عصر مغول ازجمله:1- آثارعلمايى چون سكاكى، سهروردى، سيد بن طاوس و...2- مورخين: ابونصر فراهى، محمد عوفى ، فخر بناكتى و...3- شعرا: عطار ، فخر الدين عراقى ، امير خسرو دهلوى و...4- صنايع و ابنيه و... بشود، به اختصار به منابعى كه تاريخ اين دوره از آن استخراج مىشود، اشاره و آنها را تحليل مىكند مانند: ياقوت حموى، الكامل فى التاريخ ابن اثير، تاريخ جهانگشاى جوينى و...
با اين كه قيد درسى بودن كتاب، فراهم نبودن نمونهها يا راهنمايى در اين زمينه و نداشتن دسترسى به منابع لازمه، تحقيق عموم مسائل جزء به جزء، به دست دادن اقوال مختلفه و بحث در صحت و سقم روايات را مشكل كرده و على رغم اعتراف مؤلف به وجود برخى اشكالات و كاستىها در كتاب، بيان منصفانه وقايع و تحليل و بررسى عالمانه امور، باعث شده است تا اثرى گران بها و بىنظير در زمينه تاريخ مغول در ايران در دسترس دانشپژوهان قرار بگيرد.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست اسامى اشخاص، اماكن و كتبى كه در متن از آنها نام برده شده، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها به توضيح كلمات متن اختصاص دارد.
منابع
مقدمه و متن كتاب
تركمنى آذر، پروين «كتاب شناسى گزيده توصيفى تاريخ ايران دوره اسلامى (تا پايان دوره قاجار)»، (سمت)- 1378.
پیوندها
مطالعه کتاب تاریخ مغول: از حمله چنگیز تا تشکیل دولت تیموری در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور