خلیل بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۶۸: خط ۶۸:
خليل بن احمد فراهيدى از علماى بزرگ شهر بصره و مورد احترام مردم و علما بود.  
خليل بن احمد فراهيدى از علماى بزرگ شهر بصره و مورد احترام مردم و علما بود.  


او ظاهرى ساده داشت و مانند مردم زندگى مى‌كرد. شاگردان فراوانى نزد او درس خوانده و به مقامات دنيوى رسيده بودند، اما او زندگى ساده خود را حفظ كرده بود.  
او ظاهرى ساده داشت و مانند مردم زندگى مى‌كرد. شاگردان فراوانى نزد او درس خوانده و به مقامات دنيوى رسيده بودند، اما او زندگى ساده خود را حفظ كرده بود.  


حكام و پادشاهان از او دعوت به عمل مى‌آوردند، اما او نمى‌پذيرفت و با نشان دادن قطعه نانى خشك به آنان، بى‌نيازى خود را اعلام مى‌كرد.  
حكام و پادشاهان از او دعوت به عمل مى‌آوردند، اما او نمى‌پذيرفت و با نشان دادن قطعه نانى خشك به آنان، بى‌نيازى خود را اعلام مى‌كرد.  


روزى او قصد سفر به خراسان كرد. بيش از سه هزار نفر از مردم بصره به مشايعت او رفتند كه در ميان آنان علماى فراوانى نيز حاضر بودند.  
روزى او قصد سفر به خراسان كرد. بيش از سه هزار نفر از مردم بصره به مشايعت او رفتند كه در ميان آنان علماى فراوانى نيز حاضر بودند.  


==مذهب==
==مذهب==
خط ۷۹: خط ۷۹:
بسيارى از علما مذهب او را شيعه دانسته‌اند مانند:علامۀ حلى، ابن ادريس، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، علامۀ مجلسى و علامه ميرزا عبدالله افندى صاحب رياض العلما.  
بسيارى از علما مذهب او را شيعه دانسته‌اند مانند:علامۀ حلى، ابن ادريس، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، علامۀ مجلسى و علامه ميرزا عبدالله افندى صاحب رياض العلما.  


در كتاب‌هاى روايى شيعه نيز از او روايت نقل مى‌شود. [[شيخ صدوق]] در كتاب «الأمالي» و «علل الشرايع» روايتى از او آورده است. او مى‌گويد: روزى سعيد بن اوس انصارى از خليل بن احمد عروضى مى‌پرسد: چرا مردم از دور حضرت على عليه السلام پراكنده شدند، با وجود آنكه همه مقام و منزلت آن حضرت را در اسلام و نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‌دانستند؟
در كتاب‌هاى روايى شيعه نيز از او روايت نقل مى‌شود. [[شيخ صدوق]] در كتاب «الأمالي» و «علل الشرايع» روايتى از او آورده است. او مى‌گويد: روزى سعيد بن اوس انصارى از خليل بن احمد عروضى مى‌پرسد: چرا مردم از دور حضرت على عليه السلام پراكنده شدند، با وجود آنكه همه مقام و منزلت آن حضرت را در اسلام و نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله مى‌دانستند؟


خليل پاسخ مى‌دهد: به خدا سوگند نورانيت حضرت على عليه السلام همه را مبهوت ساخته بود و آن حضرت از همه برگزيدگان مردم بالاتر بود، ولى مردم به كسانى مايل‌ترند كه به آنها شبيه‌تر باشد.  
خليل پاسخ مى‌دهد: به خدا سوگند نورانيت حضرت على عليه السلام همه را مبهوت ساخته بود و آن حضرت از همه برگزيدگان مردم بالاتر بود، ولى مردم به كسانى مايل‌ترند كه به آنها شبيه‌تر باشد.  
خط ۹۷: خط ۹۷:
سخنان حكمت آميزى از خليل نقل شده است كه اينك به برخى از آنها اشاره مى‌شود:
سخنان حكمت آميزى از خليل نقل شده است كه اينك به برخى از آنها اشاره مى‌شود:


1 - او در شأن حضرت على عليه السلام گفته است: «استغناؤه عن الكل و احتياج الكل إليه دليل أنه إمام الكل». يعنى بى‌نيازى او از همه و نياز همه به او، دليل بر اين است كه او امام همه است.  
1 - او در شأن حضرت على عليه السلام گفته است: «استغناؤه عن الكل و احتياج الكل إليه دليل أنه إمام الكل». يعنى بى‌نيازى او از همه و نياز همه به او، دليل بر اين است كه او امام همه است.  


2 - با كسى كه با تو مساوى نيست، راه نرو و با كسى كه او را دوست ندارى، همنشين نشو و درباره چيزى كه فايده‌اى براى تو ندارد، سخن نگو.  
2 - با كسى كه با تو مساوى نيست، راه نرو و با كسى كه او را دوست ندارى، همنشين نشو و درباره چيزى كه فايده‌اى براى تو ندارد، سخن نگو.  
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:




خليل مناظراتى نيز با علما داشته است. آورده‌اند روزى خليل و عبدالله بن مقفع با هم گفتگو مى‌كردند. پس از آن ديدار، از خليل پرسيدند [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] را چگونه يافتى ؟ او پاسخ داد علم او را بيش از عقلش يافتم. از [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] پرسيدند تو خليل را چگونه يافتى ؟ او پاسخ داد عقلش را بيش از علمش يافتم.  
خليل مناظراتى نيز با علما داشته است. آورده‌اند روزى خليل و عبدالله بن مقفع با هم گفتگو مى‌كردند. پس از آن ديدار، از خليل پرسيدند [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] را چگونه يافتى ؟ او پاسخ داد علم او را بيش از عقلش يافتم. از [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] پرسيدند تو خليل را چگونه يافتى ؟ او پاسخ داد عقلش را بيش از علمش يافتم.  


==علوم ابتكارى==
==علوم ابتكارى==
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
1 - علم لغت
1 - علم لغت


وى با نگارش كتاب «[[العين]]» در علم لغت، اولين كتاب را در اين علم نگاشته است. وى با جمع آورى حدود دو هزار ريشه لغت، يكى از ارزشمندترين و معتبرترين كتاب‌هاى لغت را نگاشته است كه پيوسته مورد استفاده و استناد علماى اسلام قرار داشته و دارد.  
وى با نگارش كتاب «[[العين]]» در علم لغت، اولين كتاب را در اين علم نگاشته است. وى با جمع آورى حدود دو هزار ريشه لغت، يكى از ارزشمندترين و معتبرترين كتاب‌هاى لغت را نگاشته است كه پيوسته مورد استفاده و استناد علماى اسلام قرار داشته و دارد.  


2 - علم عروض
2 - علم عروض


اولين كسى كه اين علم را به صورت منظم مطرح نموده و قواعدى براى آن تنظيم كرده، خليل بن احمد است. گفته شده، او مقدمات اين علم را از يكى از ياران امام محمد باقر عليه السلام فرا گرفته است.  
اولين كسى كه اين علم را به صورت منظم مطرح نموده و قواعدى براى آن تنظيم كرده، خليل بن احمد است. گفته شده، او مقدمات اين علم را از يكى از ياران امام محمد باقر عليه السلام فرا گرفته است.  


وى علم عروض را به پنج دائره كه از آنها پانزده بحر به دست مى‌آيد تقسيم كرده است.  
وى علم عروض را به پنج دائره كه از آنها پانزده بحر به دست مى‌آيد تقسيم كرده است.  
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
قبل از زمان خليل، حركات حروف توسط نقطه‌ها مشخص مى‌شد كه ابتكار ابوالاسود دوئلى (در گذشت 69 هجرى)، از ياران حضرت على عليه السلام بوده است.  
قبل از زمان خليل، حركات حروف توسط نقطه‌ها مشخص مى‌شد كه ابتكار ابوالاسود دوئلى (در گذشت 69 هجرى)، از ياران حضرت على عليه السلام بوده است.  


زمانى كه نصر بن عاصم و يحيى بن يعمر به دستور حجاج، حروف را نقطه‌گذارى كردند، تشخيص حركات حروف مشكل شد و خليل در اينجا حركات جديد حروف را مطرح ساخت. اين حركات با دقت و هماهنگى خاص انتخاب شده بود و به همين جهت مورد پذيرش همگان قرار گرفت.  
زمانى كه نصر بن عاصم و يحيى بن يعمر به دستور حجاج، حروف را نقطه‌گذارى كردند، تشخيص حركات حروف مشكل شد و خليل در اينجا حركات جديد حروف را مطرح ساخت. اين حركات با دقت و هماهنگى خاص انتخاب شده بود و به همين جهت مورد پذيرش همگان قرار گرفت.  


5 - قواعد رياضى
5 - قواعد رياضى
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:
خليل بن احمد فراهيدى در علم رياضيات نيز صاحب نظر بود و از اين علم بهره‌هاى فراوان برده بود.  
خليل بن احمد فراهيدى در علم رياضيات نيز صاحب نظر بود و از اين علم بهره‌هاى فراوان برده بود.  


برخى از قواعد رياضى نيز از ابتكارات اوست.
برخى از قواعد رياضى نيز از ابتكارات اوست.  


6 - قواعد صرف و نحو
6 - قواعد صرف و نحو


خليل از اساتيد بزرگ علم ادبيات به شمار مى‌آيد. او در قواعد صرف و نحو استادى چيره دست و صاحب نظر است.  
خليل از اساتيد بزرگ علم ادبيات به شمار مى‌آيد. او در قواعد صرف و نحو استادى چيره دست و صاحب نظر است.  


شاگردان بزرگى نزد او به درس مشغول بودند كه هر يك از چهره‌هاى درخشان اين علم مى‌باشند مانند سيبويه، [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، يونس و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]].  
شاگردان بزرگى نزد او به درس مشغول بودند كه هر يك از چهره‌هاى درخشان اين علم مى‌باشند مانند سيبويه، [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، يونس و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]].  


راوى روايت مشهور امير مؤمنان حضرت على عليه السلام نيز خليل بن احمد فراهيدى است. همان روايتى كه مى‌فرمايد: «الكلام ثلاثة أشياء، اسم و فعل و حرف جاء لمعنى، فالاسم ما أنبأ عن المسمى و الفعل ما أنبأ عن حركة المسمى و الحرف ما أوجد معنى في غيره»، يعنى كلام سه بخش است، اسم و فعل و حرف كه براى معنايى آمده باشد. اسم از چيزى خبر مى‌دهد كه نام اوست و فعل از حركت آن چيز خبر مى‌دهد و حرف معنايى در غير خود ايجاد مى‌كند.  
راوى روايت مشهور امير مؤمنان حضرت على عليه السلام نيز خليل بن احمد فراهيدى است. همان روايتى كه مى‌فرمايد: «الكلام ثلاثة أشياء، اسم و فعل و حرف جاء لمعنى، فالاسم ما أنبأ عن المسمى و الفعل ما أنبأ عن حركة المسمى و الحرف ما أوجد معنى في غيره»، يعنى كلام سه بخش است، اسم و فعل و حرف كه براى معنايى آمده باشد. اسم از چيزى خبر مى‌دهد كه نام اوست و فعل از حركت آن چيز خبر مى‌دهد و حرف معنايى در غير خود ايجاد مى‌كند.  


==فرزند==
==فرزند==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش