انحطاط و سقوط امپراطوری روم: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۹ دسامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - ' .' به '. '
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')')
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ')
خط ۵۰: خط ۵۰:




اين اثر شش جلدى به همت دى. ام .لو و به انگيزه اين‌كه خوانندگان بيش‌ترى بدان بپردازند، در سه جلد چكيده شده است. بزرگ‌ترين ناقدان هم روزگار گيبون، اثر او را نمونه كمال هنر در نويسندگى و تاريخ‌نگارى دانسته‌اند. اكنون نيز پس از گذشت دو قرن، منتقدان كتاب وى را ارج مى‌نهند و مهم مى‌شمرند. هنر گيبون در آراستگى نثر و ظرافت طبع و نيش طنز و نيروى داستان‌سرايى اوست؛ چنان‌كه خواننده كتابش از خواندن روى‌دادهاى روزگاران گذشته و شرح حال شخصيت‌هاى تاريخى در آن، تأثير مى‌پذيرد و كسانى را از امپراطوران بزرگ، نمونه جوان‌مردى و پرهيزكارى و فضيلت مى‌پندارد.
اين اثر شش جلدى به همت دى. ام. لو و به انگيزه اين‌كه خوانندگان بيش‌ترى بدان بپردازند، در سه جلد چكيده شده است. بزرگ‌ترين ناقدان هم روزگار گيبون، اثر او را نمونه كمال هنر در نويسندگى و تاريخ‌نگارى دانسته‌اند. اكنون نيز پس از گذشت دو قرن، منتقدان كتاب وى را ارج مى‌نهند و مهم مى‌شمرند. هنر گيبون در آراستگى نثر و ظرافت طبع و نيش طنز و نيروى داستان‌سرايى اوست؛ چنان‌كه خواننده كتابش از خواندن روى‌دادهاى روزگاران گذشته و شرح حال شخصيت‌هاى تاريخى در آن، تأثير مى‌پذيرد و كسانى را از امپراطوران بزرگ، نمونه جوان‌مردى و پرهيزكارى و فضيلت مى‌پندارد.


افزون بر اين، گستردگى دانش وى درباره انحطاط و سقوط امپراطورى روم، كتاب او را به اثرى نسخ‌ناپذير بدل ساخته است؛ چنان‌كه نشانى دقت و كوشش و مطالعه بسيار او را در آراستگى نثر كتابش و تناسب اجزاى آن مى‌توان ديد. البته او به‌رغم ديگر مورخان از حشونويسى (مترادف‌نويسى) در افعال باك نداشت. براى نمونه، مى‌گفت: «گراسيان پدر خود را دوست مى‌داشت و محترم مى‌شمرد» يا «نصيحت نمى‌پذيرد و نفس گرم من در آهن سردش نمى‌گيرد» و مقصودش از اين كار، فراهم آوردن زمينه‌اى براى درنگ بيش‌تر خواننده در محتواى كتاب بود. به گفته ام.لو، گيبون چنان مى‌نوشت كه گويى خود از سناتورهاى با فرهنگ روم در روزگار بهروزى‌اش بود؛ يعنى سناتور با فرهنگ رومى درباره انحطاط و سقوط امپراطورى، همچون گيبون مى‌انديشيد. فصل‌هاى چكيده بر پايه نظم كتاب اصلى سامان يافته‌اند و تنها بخشى از پايان فصل سوم با عنوان «ديباچه» در آغاز آمده است.
افزون بر اين، گستردگى دانش وى درباره انحطاط و سقوط امپراطورى روم، كتاب او را به اثرى نسخ‌ناپذير بدل ساخته است؛ چنان‌كه نشانى دقت و كوشش و مطالعه بسيار او را در آراستگى نثر كتابش و تناسب اجزاى آن مى‌توان ديد. البته او به‌رغم ديگر مورخان از حشونويسى (مترادف‌نويسى) در افعال باك نداشت. براى نمونه، مى‌گفت: «گراسيان پدر خود را دوست مى‌داشت و محترم مى‌شمرد» يا «نصيحت نمى‌پذيرد و نفس گرم من در آهن سردش نمى‌گيرد» و مقصودش از اين كار، فراهم آوردن زمينه‌اى براى درنگ بيش‌تر خواننده در محتواى كتاب بود. به گفته ام.لو، گيبون چنان مى‌نوشت كه گويى خود از سناتورهاى با فرهنگ روم در روزگار بهروزى‌اش بود؛ يعنى سناتور با فرهنگ رومى درباره انحطاط و سقوط امپراطورى، همچون گيبون مى‌انديشيد. فصل‌هاى چكيده بر پايه نظم كتاب اصلى سامان يافته‌اند و تنها بخشى از پايان فصل سوم با عنوان «ديباچه» در آغاز آمده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش