۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
(ذيقعدۀ 410-4 محرم /485مارس 1020-15 فوريۀ 1092)، شاعر،كاتب،اديب و لغوى.«ناقيا»(نك:ابن خلكان،99/3؛ابن حجر، 384/3)يا«باقيا»(ياقوت،165/5؛ابن ابى الوفاء،391/2)نام نياى بزرگ اوست(قس: 684/I,S,LAG).او خود به«ابن بندار»،«بندار»نيز معروف بوده است([[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]،472/17؛ابن ابى الوفاء.283/1). | (ذيقعدۀ 410-4 محرم /485مارس 1020-15 فوريۀ 1092)، شاعر،كاتب،اديب و لغوى.«ناقيا»(نك:ابن خلكان،99/3؛ابن حجر، 384/3)يا«باقيا»(ياقوت،165/5؛ابن ابى الوفاء،391/2)نام نياى بزرگ اوست(قس: 684/I,S,LAG).او خود به«ابن بندار»،«بندار»نيز معروف بوده است([[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]،472/17؛ابن ابى الوفاء.283/1). | ||
ابن ناقيا در بغداد،در حريم طاهرى(محلهاى كه سابقا كاخهاى طاهريان در آن واقع شده بود)چشم به جهان گشود(ابن خلكان،98/3) و دوران كودكى خود را در آنجا گذرانيد و به همين جهت،او را «حريمى»نيز خواندهاند(جواد،120).وى مقدمات دانش و ادب را نزد پدر و ديگر دانشمندان و اديبان آن سامان فراگرفت([[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]، 68/9؛فروخ،199/3).چنين مىنمايد كه ابن ناقيا،در كسب دانش، بيش از همه مرهون تعليمات استادش | ابن ناقيا در بغداد،در حريم طاهرى(محلهاى كه سابقا كاخهاى طاهريان در آن واقع شده بود)چشم به جهان گشود(ابن خلكان،98/3) و دوران كودكى خود را در آنجا گذرانيد و به همين جهت،او را «حريمى»نيز خواندهاند(جواد،120).وى مقدمات دانش و ادب را نزد پدر و ديگر دانشمندان و اديبان آن سامان فراگرفت([[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]، 68/9؛فروخ،199/3).چنين مىنمايد كه ابن ناقيا،در كسب دانش، بيش از همه مرهون تعليمات استادش ابواسحاق شيرازى(393- | ||
476 ق1003/-1083 م)بوده است( 2LE).ابو اسحاق از علماى بزرگ مذهب شافعى و مردى بسيار پارسا بود و در 415 ق وارد بغداد شد و به گفتۀ ابن نجار،بيشتر دانشمندان آن روزگار شاگردان وى بودند(ابن خلكان،29/1-30). | 476 ق1003/-1083 م)بوده است( 2LE).ابو اسحاق از علماى بزرگ مذهب شافعى و مردى بسيار پارسا بود و در 415 ق وارد بغداد شد و به گفتۀ ابن نجار،بيشتر دانشمندان آن روزگار شاگردان وى بودند(ابن خلكان،29/1-30). | ||
| خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
چنانكه از مقدمۀ مقامات او برمىآيد،وى شوخطبعى و طنزگويى و فكاههسرايى را شيوۀ ادبى كهنى به شمار مىآورده و ميان وارستگى و پارسايى و هزل و مطايبه منافاتى نمىديده است(مطلوب،23-24). | چنانكه از مقدمۀ مقامات او برمىآيد،وى شوخطبعى و طنزگويى و فكاههسرايى را شيوۀ ادبى كهنى به شمار مىآورده و ميان وارستگى و پارسايى و هزل و مطايبه منافاتى نمىديده است(مطلوب،23-24). | ||
ابن ناقيا بسيار شعر مىسرود و طبعى روان داشت.صاحبنظران شعر وى را به زيبايى،شيوايى و ظرافت ستودهاند و ديوان شعرى بزرگ به او نسبت دادهاند(ابن ايبك،همانجا؛ابن خلكان،98/3- 99؛ابن ابى الوفاء،همانجا؛سيوطى؛بغية،67/2).اما از آنهمه شعر جز اندكى(حدود 71 بيت)پراكنده در منابع،برجاى نمانده و از آن جمله است:بخشى از قصيدهاى در مدح امير | ابن ناقيا بسيار شعر مىسرود و طبعى روان داشت.صاحبنظران شعر وى را به زيبايى،شيوايى و ظرافت ستودهاند و ديوان شعرى بزرگ به او نسبت دادهاند(ابن ايبك،همانجا؛ابن خلكان،98/3- 99؛ابن ابى الوفاء،همانجا؛سيوطى؛بغية،67/2).اما از آنهمه شعر جز اندكى(حدود 71 بيت)پراكنده در منابع،برجاى نمانده و از آن جمله است:بخشى از قصيدهاى در مدح امير ابوالحارث مهارش بن على ([[ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد|ابن فوطى]] ،4(3)422/-423)و ابياتى از قصيدهاى ديگر در رثاى ابواسحاق شيرازى(ابن خلكان،30/1)و قطعاتى در هزل و لغز و خمريات و حكمت و زهديات(نك:ابن ايبك،145-146؛مطلوب، 12-20). | ||
ابن ناقيا خطى خوش و خوانا داشت(ابن ابى الوفاء،284/1؛ ابن قطلوبغا،32)و كاتبى ماهر و نويسندهاى چيرهدست بود. | ابن ناقيا خطى خوش و خوانا داشت(ابن ابى الوفاء،284/1؛ ابن قطلوبغا،32)و كاتبى ماهر و نويسندهاى چيرهدست بود. | ||
| خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
ابن ناقيا از دانشهاى متنوع زمان خود،آنچنانكه شايستۀ يك كاتب اديب است،برخوردار بوده و اين تبحّر و تتبّع،در نوشتههاى او به خوبى جلوه كرده و به نوشتهها و تأليفاتش استوارى و ملاحتى درخور تحسين بخشيده است(قفطى،ابن خلكان،همانجاها؛ابن ابى الوفاء، 283/1؛فروخ،199/3). | ابن ناقيا از دانشهاى متنوع زمان خود،آنچنانكه شايستۀ يك كاتب اديب است،برخوردار بوده و اين تبحّر و تتبّع،در نوشتههاى او به خوبى جلوه كرده و به نوشتهها و تأليفاتش استوارى و ملاحتى درخور تحسين بخشيده است(قفطى،ابن خلكان،همانجاها؛ابن ابى الوفاء، 283/1؛فروخ،199/3). | ||
ابن ناقيا در زمرۀ راويان حديث و شعر و ادب نيز بوده است.پدرش اهل تتبّع در اشعار و اخبار،و از جملۀ مشايخ وى بوده است(نك: ابن ناقيا،108،117،جم).ابو القاسم عبدالرحمن بن عبيد الله خرقى (حرفى)،ابو طالب محمد بن على عشارى،امير | ابن ناقيا در زمرۀ راويان حديث و شعر و ادب نيز بوده است.پدرش اهل تتبّع در اشعار و اخبار،و از جملۀ مشايخ وى بوده است(نك: ابن ناقيا،108،117،جم).ابو القاسم عبدالرحمن بن عبيد الله خرقى (حرفى)،ابو طالب محمد بن على عشارى،امير ابومحمد حسن بن عيسى بن مقتدر،ابو القاسم على بن محمد تنوخى،ابو الحسين بن احمد بن نقور،ابو الخطاب محمد بن على دجيلى،ابو القاسم عبدالواحد بن محمد مطرّز و ابوالحسين محمد بن محمد بصرى از جمله كسانى هستند كه ابن ناقيا از آنان شعر و ادب روايت كرده است([[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]،68/9؛ ابن ايبك،145؛ابن ابى الوفاء،همانجا).كسانى چون عبدالوهاب | ||
انماطى و ديگر شيوخ [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]،رئيس | انماطى و ديگر شيوخ [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]،رئيس ابوالمظفر،شجاع بن فارس ذهلى،هبة الله بن على بن محلى،محمد بن ناصر سلامى از او روايت كردهاند([[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]]،همانجا؛ياقوت،98/14؛ابن ايبك،ابن ابى الوفاء،همانجاها). | ||
==آثار چاپى:== | ==آثار چاپى:== | ||
1.الجمان فى تشبيهات القرآن،در فن بلاغت.اين اثر از يك سو کتابى در رديف کتابهاى التشبيهات تأليف ابن ابى عون(ه م)و ابن كتّانى(ه م)است(نك:فروخ،459/3؛مطلوب،33-35)و از سوى ديگر در زمرۀ کتابهاى بلاغت و اعجاز قرآن چون مجاز القرآن | 1.الجمان فى تشبيهات القرآن،در فن بلاغت.اين اثر از يك سو کتابى در رديف کتابهاى التشبيهات تأليف ابن ابى عون(ه م)و ابن كتّانى(ه م)است(نك:فروخ،459/3؛مطلوب،33-35)و از سوى ديگر در زمرۀ کتابهاى بلاغت و اعجاز قرآن چون مجاز القرآن ابوعبيده معمر بن مثنى(ه م)و تلخيص البيان عن مجازات القرآن شريف رضى(ه م)جاى دارد.مؤلف کتاب خود را به شيوۀ همين دو کتاب اخير،به ترتيب سورههاى قرآن تدوين كرده است.زركشى | ||
(414/3)و سيوطى(الاتقان،42/1)از ابن ناقيا به عنوان دانشمند و مفسّرى كه تشبيهات قرآن را موضوع تأليف مستقلى قرار داده،ياد | (414/3)و سيوطى(الاتقان،42/1)از ابن ناقيا به عنوان دانشمند و مفسّرى كه تشبيهات قرآن را موضوع تأليف مستقلى قرار داده،ياد | ||
كردهاند.کتاب الجمان تفسير ارزندهاى است كه توضيح 226 آيه از قرآن مجيد را دربر دارد و از آنجا كه مؤلف در همۀ فصول آن در پى | كردهاند.کتاب الجمان تفسير ارزندهاى است كه توضيح 226 آيه از قرآن مجيد را دربر دارد و از آنجا كه مؤلف در همۀ فصول آن در پى | ||
ویرایش