علم الحديث: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ نوامبر ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كاظم مديرشانه‌چى' به 'كاظم مديرشانه‌چى ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:


== معرفى اجمالى ==
== معرفى اجمالى ==
'''علم الحديث''' اثر [[مدیرشانه‌چی، کاظم|كاظم مديرشانه‌چى]] ، كتابى است پيرامون علم حديث، تشخيص احاديث مجعول و اصطلاحات رايج در حديث‌شناسى، كه به زبان فارسى نگارش شده است. نويسنده، اولين مقدمه را در سال 1344ش بر كتاب نوشته است.
'''علم الحديث''' اثر كاظم مديرشانه‌چى، كتابى است پيرامون علم حديث، تشخيص احاديث مجعول و اصطلاحات رايج در حديث‌شناسى، كه به زبان فارسى نگارش شده است. نويسنده، اولين مقدمه را در سال 1344ش بر كتاب نوشته است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۶۵: خط ۶۵:
از جمله مهمترين موجبات و اسباب جعل حديث كه نويسنده به توضيح آن پرداخته است، عبارتند از:
از جمله مهمترين موجبات و اسباب جعل حديث كه نويسنده به توضيح آن پرداخته است، عبارتند از:


1- موضوع خلافت و جانشينى پيامبر(ص) كه جمعى آن را به نص پيامبر و گروهى به حسب شورا مى‌دانستند.
#موضوع خلافت و جانشينى پيامبر(ص) كه جمعى آن را به نص پيامبر و گروهى به حسب شورا مى‌دانستند.
 
#روى كار آمدن معاويه، به دست‌آويز خونخواهى از كشندگان خليفه سوم؛ وى براى استحكام فرمانروايى خود، اقدام به دو امر نمود:
2- روى كار آمدن معاويه، به دست‌آويز خونخواهى از كشندگان خليفه سوم؛ وى براى استحكام فرمانروايى خود، اقدام به دو امر نمود:
#:الف- تبليغات و جعل حديث در فضايل بنى‌اميه و مظلوميت عثمان و قلمداد نمودن على(ع) از مسببين قتل وى.
 
#:ب- سركوبى و نابودى مخالفين بنى‌اميه و اخفا و اضمحلال فضايل بنى‌هاشم و خاصه على(ع) و تبديل فضايل آن جناب به بديها.
الف- تبليغات و جعل حديث در فضايل بنى‌اميه و مظلوميت عثمان و قلمداد نمودن على(ع) از مسببين قتل وى.
#موضوع خوارج و تشكيل اصول اعتقادى به خلاف مبانى عامه كه براى تشييد مبانى اعتقادى خويش، دست به جعل حديث زده و احياناً كسانى نيز عليه آنان حديث جعل مى‌كردند؛ چنانكه مهلب بن ابى صفره، براى تضعيف ساختن خوارج، به جعل حديث عليه آنان دست زد.
 
#تشعبات مذهبى و آرا و معتقدات فرق منشعبه از قبيل زيديه، معتزله، حنابله، ظاهريه و همچنين پيدايش مذاهب مختلف فقهى.
ب- سركوبى و نابودى مخالفين بنى‌اميه و اخفا و اضمحلال فضايل بنى‌هاشم و خاصه على(ع) و تبديل فضايل آن جناب به بديها.
#ظهور بنى‌عباس و اشغال دستگاه خلافت اسلامى توسط آنان كه همانند امويان و به پيروى آنان، براى تشييد اركان دولت خود، دست به تبليغات دو پهلو (عليه خلفاى اموى و معارضبن خود از يك طرف و جعل فضايل براى بنى‌عباس از سوى ديگر) زدند.
 
#تماس نزديك و مستقيم عده‌اى از زنادقه با اسلام و تلبس به زى و لباس مسلمين و در نتيجه جعل و دسّ احاديث براى بى‌پايه نشان دادن مبانى و احكام اسلام.
3- موضوع خوارج و تشكيل اصول اعتقادى به خلاف مبانى عامه كه براى تشييد مبانى اعتقادى خويش، دست به جعل حديث زده و احياناً كسانى نيز عليه آنان حديث جعل مى‌كردند؛ چنانكه مهلب بن ابى صفره، براى تضعيف ساختن خوارج، به جعل حديث عليه آنان دست زد.
#داخل كردن اسرائيليات در ميان احاديث كه عده‌اى از حس تمايل مردم به افسانه‌ها و سرگذشت ايام گذشته، سوء استفاده نموده و قصصى كه در ميان قوم يهود شهرت داشت، با پر و بال بيشترى در مجامع نقل كردند.
 
#افتخارات قبايل و بلاد اسلامى بر يكديگر كه دامنه آن‌ها به جهل احاديث درباره نيكى و بدى شهرها و مردمان كشيده شد.
4- تشعبات مذهبى و آرا و معتقدات فرق منشعبه از قبيل زيديه، معتزله، حنابله، ظاهريه و همچنين پيدايش مذاهب مختلف فقهى.
#جعل احاديث از ناحيه متشرعين براى تحريص و ترغيب مردم به اعمال دينى و پيروى از كتاب و سنت.
 
#احترام فوق‌العاده‌اى كه عموم، نسبت به ناقلين و محدثين مرعى مى‌داشتند كه همين جهت، خود باعث اكثار بعضى صحابه و تابعين در نقل حديث شد <ref>متن كتاب، ص117- 123</ref>.
5- ظهور بنى‌عباس و اشغال دستگاه خلافت اسلامى توسط آنان كه همانند امويان و به پيروى آنان، براى تشييد اركان دولت خود، دست به تبليغات دو پهلو (عليه خلفاى اموى و معارضبن خود از يك طرف و جعل فضايل براى بنى‌عباس از سوى ديگر) زدند.
 
6- تماس نزديك و مستقيم عده‌اى از زنادقه با اسلام و تلبس به زى و لباس مسلمين و در نتيجه جعل و دسّ احاديث براى بى‌پايه نشان دادن مبانى و احكام اسلام.
 
7- داخل كردن اسرائيليات در ميان احاديث كه عده‌اى از حس تمايل مردم به افسانه‌ها و سرگذشت ايام گذشته، سوء استفاده نموده و قصصى كه در ميان قوم يهود شهرت داشت، با پر و بال بيشترى در مجامع نقل كردند.
 
8- افتخارات قبايل و بلاد اسلامى بر يكديگر كه دامنه آن‌ها به جهل احاديث درباره نيكى و بدى شهرها و مردمان كشيده شد.
 
9- جعل احاديث از ناحيه متشرعين براى تحريص و ترغيب مردم به اعمال دينى و پيروى از كتاب و سنت.
 
10- احترام فوق‌العاده‌اى كه عموم، نسبت به ناقلين و محدثين مرعى مى‌داشتند كه همين جهت، خود باعث اكثار بعضى صحابه و تابعين در نقل حديث شد <ref>متن كتاب، ص117- 123</ref>.


نويسنده آنگاه وسايل تشخيص احاديث صحيح را از مجعول ياد نموده و چون مبلغ ناچار از ترجمه حديث است، سخنى چند نيز در كيفيت ترجمه و آنچه در آن بايسته است، بازگفته است و سپس به اجمال، از رشته‌هاى مختلف علم الحديث سخن رانده است <ref>مقدمه، ص13</ref>.
نويسنده آنگاه وسايل تشخيص احاديث صحيح را از مجعول ياد نموده و چون مبلغ ناچار از ترجمه حديث است، سخنى چند نيز در كيفيت ترجمه و آنچه در آن بايسته است، بازگفته است و سپس به اجمال، از رشته‌هاى مختلف علم الحديث سخن رانده است <ref>مقدمه، ص13</ref>.
خط ۹۳: خط ۸۲:
وى معتقد است كه جعل روايات، گروهى را به نقادى حديث و وضع قواعدى براى تشخيص حديث صحيح از سقيم واداشت. اين قواعد كه «مصطلح الحديث» نام گرفت، به ضميمه علم «معرفة الرجال»، مفتاح نقد روايات و دانستن آن، اولين شرط تميز احاديث صادره از مجعولات، محسوب مى‌شود. البته دو ركن ديگر در اين فن جزو قواعد اساسى علم الحديث مى‌باشد:
وى معتقد است كه جعل روايات، گروهى را به نقادى حديث و وضع قواعدى براى تشخيص حديث صحيح از سقيم واداشت. اين قواعد كه «مصطلح الحديث» نام گرفت، به ضميمه علم «معرفة الرجال»، مفتاح نقد روايات و دانستن آن، اولين شرط تميز احاديث صادره از مجعولات، محسوب مى‌شود. البته دو ركن ديگر در اين فن جزو قواعد اساسى علم الحديث مى‌باشد:


1- آشنايى نسبتاً كامل به لغت و قواعد زبان عربى كه لسان صدور اخبار است.
#آشنايى نسبتاً كامل به لغت و قواعد زبان عربى كه لسان صدور اخبار است.
 
#دانستن تاريخ اسلام، سيره پيامبر(ص) و ائمه(ع)، تاريخ مذاهب و فرق اسلامى و اجمالى از آرا و متعقدات ملل و نحل <ref>همان، ص130</ref>.
2- دانستن تاريخ اسلام، سيره پيامبر(ص) و ائمه(ع)، تاريخ مذاهب و فرق اسلامى و اجمالى از آرا و متعقدات ملل و نحل <ref>همان، ص130</ref>.


نويسنده بر اين باور است كه اطلاع بر اين فنون، فقط جنبه اعدادى داشته و اصل الاصول آن، ذوق سليم و تخليه ذهن از تعصبات است و اين فنون، پيمودن اين مرحله را تسهيل مى‌كند <ref>همان، ص131</ref>.
نويسنده بر اين باور است كه اطلاع بر اين فنون، فقط جنبه اعدادى داشته و اصل الاصول آن، ذوق سليم و تخليه ذهن از تعصبات است و اين فنون، پيمودن اين مرحله را تسهيل مى‌كند <ref>همان، ص131</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش