۱۴۷٬۰۸۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = اسماعیل یکانی | تصویر = NUR75437.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = اسماعیل یکانی | نامهای دیگر = میرزا اسماعیل یکانی، اسماعیل بن ابراهیم یگانی | لقب = آزادیخواه بنام | تخلص = عامی | نسب = | نام پدر = ابراهیم...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
}} | }} | ||
'''اسماعیل یکانی''' (۱۲۶۶–۱۳۵۳ش) معروف به | '''اسماعیل یکانی''' (۱۲۶۶–۱۳۵۳ش) معروف به میرزا اسماعیل یکانی، قاضی عالیمقام، روزنامهنگار، ادیب، شاعر، خوشنویس و از رجال مؤثر و آزادیخواه نهضت مشروطیت آذربایجان بود. وی پس از اوجگیری مشروطه به عرصه قضاوت وارد شد و به بالاترین مقام قضایی انتظامی کشور، یعنی ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات، دست یافت. یکانی نویسندهای پرکار و خوشنویسی چیرهدست بود و احمد کسروی کتاب «دین و شئون» را نوشته او میدانست که به نام شیخ اسدالله ممقانی منتشر شد. | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==فعالیتها== | ==فعالیتها== | ||
'''فعالیتهای سیاسی و مطبوعاتی در عصر مشروطه:''' | '''فعالیتهای سیاسی و مطبوعاتی در عصر مشروطه:''' | ||
با شعلهور شدن نهضت مشروطیت، یکانی به صف آزادیخواهان آذربایجان پیوست و به یکی از ارکان اصلی این جنبش در منطقه تبدیل شد. در جریان محاصره تبریز و قیام علیه استبداد محمدعلیشاه، همکاری نزدیک و مشاورهای با ستارخان و باقرخان داشت. پس از فتح تهران و خلع محمدعلیشاه، در تبریز روزنامه بااهمیت و تأثیرگذار «تبریز» را بنیان گذاشت، اما پس از مدتی آن را به میرزا حسین خان کمال واگذار کرد و خود راهی پایتخت شد. در تهران، در سال ۱۲۹۹، مدیریت روزنامه نیمهرسمی «ایران» در دولت مشیرالدوله (میرزا حسن پیرنیا) به او سپرده شد و نزدیک به یک سال سردبیری این روزنامه را بر عهده داشت. وی همچنین با نشریات آزادیخواه و تجددطلب دیگر مانند مجله «طوفان» همکاری قلمی داشت.<ref> ر.ک: عاقلی، باقر، ج۳، ص۱۸۱۳</ref> | با شعلهور شدن نهضت مشروطیت، یکانی به صف آزادیخواهان آذربایجان پیوست و به یکی از ارکان اصلی این جنبش در منطقه تبدیل شد. در جریان محاصره تبریز و قیام علیه استبداد محمدعلیشاه، همکاری نزدیک و مشاورهای با ستارخان و باقرخان داشت. پس از فتح تهران و خلع محمدعلیشاه، در تبریز روزنامه بااهمیت و تأثیرگذار «تبریز» را بنیان گذاشت، اما پس از مدتی آن را به میرزا حسین خان کمال واگذار کرد و خود راهی پایتخت شد. در تهران، در سال ۱۲۹۹، مدیریت روزنامه نیمهرسمی «ایران» در دولت مشیرالدوله (میرزا حسن پیرنیا) به او سپرده شد و نزدیک به یک سال سردبیری این روزنامه را بر عهده داشت. وی همچنین با نشریات آزادیخواه و تجددطلب دیگر مانند مجله «طوفان» همکاری قلمی داشت.<ref> ر.ک: عاقلی، باقر، ج۳، ص۱۸۱۳</ref> | ||
'''فعالیتهای قضایی:''' | '''فعالیتهای قضایی:''' | ||
در سال ۱۳۰۶ و همزمان با تشکیل دادگستری نوین به رهبری علیاکبر داور، به دستگاه قضایی دعوت شد. سیر ترقی قضایی وی شامل سمتهای متعددی بود: مستشاری دیوان جزای عمال دولت (دیوان کیفر)، عضویت در هیئت قضات محاکمهکننده عبدالحسین تیمورتاش (۱۳۱۱)، انشای رأی و انجام تحقیقات اصلی در پرونده محاکمه سرپاس مختاری و اتباعش (۱۳۲۱)، ریاست کل دیوان کیفر (۱۳۲۳)، مستشاری دیوان عالی کشور و در نهایت، ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات. او به استقلال قوه قضائیه اعتقاد راسخ داشت و در مقاطع مختلف در برابر اعمال نفوذهای سیاسی ایستادگی کرد.<ref> ر.ک: عاقلی، باقر، ج۳، ص۱۸۱۳</ref><ref> ر.ک: مشار، خان بابا، ج۱، ص۶۱۸</ref> | در سال ۱۳۰۶ و همزمان با تشکیل دادگستری نوین به رهبری علیاکبر داور، به دستگاه قضایی دعوت شد. سیر ترقی قضایی وی شامل سمتهای متعددی بود: مستشاری دیوان جزای عمال دولت (دیوان کیفر)، عضویت در هیئت قضات محاکمهکننده عبدالحسین تیمورتاش (۱۳۱۱)، انشای رأی و انجام تحقیقات اصلی در پرونده محاکمه سرپاس مختاری و اتباعش (۱۳۲۱)، ریاست کل دیوان کیفر (۱۳۲۳)، مستشاری دیوان عالی کشور و در نهایت، ریاست دادگاه عالی انتظامی قضات. او به استقلال قوه قضائیه اعتقاد راسخ داشت و در مقاطع مختلف در برابر اعمال نفوذهای سیاسی ایستادگی کرد.<ref> ر.ک: عاقلی، باقر، ج۳، ص۱۸۱۳</ref><ref> ر.ک: مشار، خان بابا، ج۱، ص۶۱۸</ref> | ||
'''فعالیتهای ادبی، پژوهشی و هنری:''' | '''فعالیتهای ادبی، پژوهشی و هنری:''' | ||
یکانی دانشمندی جامعالاطراف بود. افزون بر تسلط بر علوم حوزوی، ادیب، شاعر و به ویژه خوشنویسی توانا در خط نستعلیق به شمار میآمد و مرقعاتی از خط زیبای او باقی مانده است. حافظه تاریخی قوی و مشاهدات مستقیم او از رویدادهای مشروطه، وی را به گزینهای ایدهآل برای تدوین تاریخ این دوره تبدیل کرده بود، اما متأسفانه این مهم محقق نشد. با این حال، مورخانی مانند احمد کسروی و اسماعیل امیرخیزی در تألیفات خود از یادداشتها و اطلاعات او بهره بردند.<ref> ر.ک: عاقلی، باقر، ج۳، ص۱۸۱۳</ref> | یکانی دانشمندی جامعالاطراف بود. افزون بر تسلط بر علوم حوزوی، ادیب، شاعر و به ویژه خوشنویسی توانا در خط نستعلیق به شمار میآمد و مرقعاتی از خط زیبای او باقی مانده است. حافظه تاریخی قوی و مشاهدات مستقیم او از رویدادهای مشروطه، وی را به گزینهای ایدهآل برای تدوین تاریخ این دوره تبدیل کرده بود، اما متأسفانه این مهم محقق نشد. با این حال، مورخانی مانند احمد کسروی و اسماعیل امیرخیزی در تألیفات خود از یادداشتها و اطلاعات او بهره بردند.<ref> ر.ک: عاقلی، باقر، ج۳، ص۱۸۱۳</ref> | ||