بلخی، بوشکور: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «}}جعبه اطلاعات زندگی‌نامه | عنوان = بوشکور بلخی | تصویر = NUR بوشکور بلخی.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = | نام‌های دیگر = | لقب = | تخلص = | نسب = | نام پدر = | ولادت = | محل تولد = | کشور تولد = | محل زندگی = | رحلت = | شهادت = | مدفن = | طول عمر = | نام همس...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
}}جعبه اطلاعات زندگی‌نامه
{{جعبه اطلاعات زندگی‌نامه
| عنوان = بوشکور بلخی
| عنوان = بوشکور بلخی
| تصویر = NUR بوشکور بلخی.jpg
| تصویر = NUR بوشکور بلخی.jpg
خط ۴۱: خط ۴۱:
| امضا =
| امضا =
| کد مؤلف = AUTHORCODE00000AUTHORCODE
| کد مؤلف = AUTHORCODE00000AUTHORCODE
{{
}}
'''بوشکور بلخی'''، شاعر فارسی سرای قرن چهارم هجری.
'''بوشکور بلخی'''، شاعر فارسی سرای قرن چهارم هجری.


خط ۵۳: خط ۵۳:
از تمام اشعار دو دیوان بوشکور بلخی، تنها ۱۹۲ بیت پراکنده در به جای مانده است. از میان این ابیات، سه مثنوی از او به دست آمده است.
از تمام اشعار دو دیوان بوشکور بلخی، تنها ۱۹۲ بیت پراکنده در به جای مانده است. از میان این ابیات، سه مثنوی از او به دست آمده است.


مثنوی آفرین‌نامه که در وزن و عروض بحر متقارب سروده شده است. این منظومه در سال ۳۳۳ هجری (۹۴۴ میلادی) آغاز شده و در سال 337هجری (948میلادی) به نام نوح بن نصر سامانی به پایان برده است.
مثنوی آفرین‌نامه که در وزن و عروض بحر متقارب سروده شده است. این منظومه در سال ۳۳۳ هجری (۹۴۴ میلادی) آغاز شده و در سال 337هجری (948میلادی) به نام نوح بن نصر سامانی به پایان برده است.


دو مثنوی دیگر او (که احتمالاً جنبه اندرزی دارند) در اوزان بحر هزج و بحر خفیف سروده شده‌اند.  
دو مثنوی دیگر او (که احتمالاً جنبه اندرزی دارند) در اوزان بحر هزج و بحر خفیف سروده شده‌اند.  
خط ۵۹: خط ۵۹:
==نمونه شعر او==
==نمونه شعر او==
به دشمن برت استواری مباد / که دشمن درختی است تلخ از نهاد
به دشمن برت استواری مباد / که دشمن درختی است تلخ از نهاد
درختی که تلخش بود گوهرا / اگر چرب و شیرین دهی مرورا
درختی که تلخش بود گوهرا / اگر چرب و شیرین دهی مرورا
همان میوه تلخت آرد پدید / ازو چرب و شیرین نخواهی مزید
همان میوه تلخت آرد پدید / ازو چرب و شیرین نخواهی مزید
زدشمن گر ایدون که یابی شکر / گمان بر که زهرست هرگز نخور<ref>ر.ک: حقیقت، عبدالرفیع، ص121-122</ref>.
زدشمن گر ایدون که یابی شکر / گمان بر که زهرست هرگز نخور<ref>ر.ک: حقیقت، عبدالرفیع، ص121-122</ref>.