مهار خشم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '« ' به '«'
(←‏هدف و روش: ویرایش)
جز (جایگزینی متن - '« ' به '«')
خط ۴۲: خط ۴۲:


==نمونه مباحث==
==نمونه مباحث==
*«مدینه فاضله» ... در ديدگاه اخلاقى اسلام، آنچه پيروزى محسوب مى‌شود، عفو، بخشش و فروخوردن خشم به وقت غضب است. آينده با افتخار مؤمن، موقعى است كه به وقت قدرت ببخشد. اين قدرت جزو نيروهاى جاذبه‌دار انسانى است كه شايد در كمتر از جوامع، به اين صراحت پايبندى به آن اعلام شود.... اين مطلب از فرمايش [[امام علی علیه‌السلام | حضرت على علیه‌السلام]] در نامه‌شان به حارث همدانى استفاده مى‌شود كه عاقبت خوش با پيروزى ظاهرى نيست؛ بلكه فروتنى و كنترل خشم است: «وَ اكظِمِ الغَيظَ، وَ تَجَاوَز عِندَ المَقدِرَةِ‌، وَ احلُم عِندَ الغَضَبِ‌، وَ اصفَح مَعَ الدَّولَةِ‌؛ تَكُن لَكَ العَاقِبَةُ‌.»  خشم را فروخور و به هنگام توانايى گذشت كن و در هنگام عصبانيت بردبار باش و در وقت چيرگى ببخشاى تا سرانجامت نيكو باشد»؛ «برخى از احاديث نيزبه طور كلى عزت در دنيا و آخرت را براى فروخورنده خشم بيان مى‌كنند كه مى‌تواند، مدرك كلى و كافى براى اثبات مدينه فاضله باشد؛ مانند حديث [[امام جعفر صادق علیه‌السلام | امام صادق عليه‌السلام]] كه فرمودند:« مَا مِن عَبدٍ كَظَمَ غَيظاً إِلاَّ زَادَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عِزّاً فِي الدُّنيَا وَ الآخِرَةِ وَ قَد قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَل.» هيچ بنده‌اى نيست كه خشمش را فروخورد، مگر آنكه خداوند عزّوجل، عزت دنيا و آخرت او را فزونى بخشد. <ref> متن کتاب، ص229- 230. </ref>
*«مدینه فاضله» ... در ديدگاه اخلاقى اسلام، آنچه پيروزى محسوب مى‌شود، عفو، بخشش و فروخوردن خشم به وقت غضب است. آينده با افتخار مؤمن، موقعى است كه به وقت قدرت ببخشد. اين قدرت جزو نيروهاى جاذبه‌دار انسانى است كه شايد در كمتر از جوامع، به اين صراحت پايبندى به آن اعلام شود.... اين مطلب از فرمايش [[امام علی علیه‌السلام | حضرت على علیه‌السلام]] در نامه‌شان به حارث همدانى استفاده مى‌شود كه عاقبت خوش با پيروزى ظاهرى نيست؛ بلكه فروتنى و كنترل خشم است: «وَ اكظِمِ الغَيظَ، وَ تَجَاوَز عِندَ المَقدِرَةِ‌، وَ احلُم عِندَ الغَضَبِ‌، وَ اصفَح مَعَ الدَّولَةِ‌؛ تَكُن لَكَ العَاقِبَةُ‌.»  خشم را فروخور و به هنگام توانايى گذشت كن و در هنگام عصبانيت بردبار باش و در وقت چيرگى ببخشاى تا سرانجامت نيكو باشد»؛ «برخى از احاديث نيزبه طور كلى عزت در دنيا و آخرت را براى فروخورنده خشم بيان مى‌كنند كه مى‌تواند، مدرك كلى و كافى براى اثبات مدينه فاضله باشد؛ مانند حديث [[امام جعفر صادق علیه‌السلام | امام صادق عليه‌السلام]] كه فرمودند:«مَا مِن عَبدٍ كَظَمَ غَيظاً إِلاَّ زَادَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ عِزّاً فِي الدُّنيَا وَ الآخِرَةِ وَ قَد قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَل.» هيچ بنده‌اى نيست كه خشمش را فروخورد، مگر آنكه خداوند عزّوجل، عزت دنيا و آخرت او را فزونى بخشد. <ref> متن کتاب، ص229- 230. </ref>
* «خشم دوست» خشم يك دوست واقعى مى‌تواند، از مصاديق بحق غضب باشد. اين خشم كه نوعى تندى و مقابله در برابر معايب دوست است، على‌رغم پافشارى طرف مقابل در اشتباهش ادامه دارد تا او را به ترك يا پذيرش رفتار اشتباهش وادار كند يا مأيوس از همراهى نكند، از پا نمى‌نشيند؛ حتى در شناختن دوست برتر نيز، دفعات بيشتر تندى، به عنوان يك ملاك معرفى شده است. در اين صورت، حساب دوستانى كه نسبت به معايب ما تذكر نمى‌دهند، با دوستان واقعى كاملاً جدا مى‌شود. روايتى از [[امام علی علیه‌السلام | اميرمؤمنان عليه‌السلام]] اين معيار را توصيف كرده است: خَيرُ إِخوَانِكَ مَن كَثُرَ إِغضَابُهُ لَكَ فِى الحَقِّ‌. بهترين دوستانت كسى است كه به خاطر حق، بيشتر تو را خشمگين كند. همان طور كه ملاحظه مى‌شود بازگشت اين معيار نيز، به حق‌محورى است؛ زيرا دوست صميمى انسان، به خاطر حق‌محورى خود اين كار را انجام مى‌دهد. <ref> همان، ص242. </ref>
* «خشم دوست» خشم يك دوست واقعى مى‌تواند، از مصاديق بحق غضب باشد. اين خشم كه نوعى تندى و مقابله در برابر معايب دوست است، على‌رغم پافشارى طرف مقابل در اشتباهش ادامه دارد تا او را به ترك يا پذيرش رفتار اشتباهش وادار كند يا مأيوس از همراهى نكند، از پا نمى‌نشيند؛ حتى در شناختن دوست برتر نيز، دفعات بيشتر تندى، به عنوان يك ملاك معرفى شده است. در اين صورت، حساب دوستانى كه نسبت به معايب ما تذكر نمى‌دهند، با دوستان واقعى كاملاً جدا مى‌شود. روايتى از [[امام علی علیه‌السلام | اميرمؤمنان عليه‌السلام]] اين معيار را توصيف كرده است: خَيرُ إِخوَانِكَ مَن كَثُرَ إِغضَابُهُ لَكَ فِى الحَقِّ‌. بهترين دوستانت كسى است كه به خاطر حق، بيشتر تو را خشمگين كند. همان طور كه ملاحظه مى‌شود بازگشت اين معيار نيز، به حق‌محورى است؛ زيرا دوست صميمى انسان، به خاطر حق‌محورى خود اين كار را انجام مى‌دهد. <ref> همان، ص242. </ref>
==پانویس==
==پانویس==