۱۴۴٬۸۲۳
ویرایش
جز (A-esmaili صفحهٔ ابونصر فارابی(ابراهیمی دینانی، غلام حسین) را به ابونصر فارابی (کتاب) منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''ابونصر فارابی فیلسوف فرهنگ'''، به قلم [[غلامحسین ابراهیمی دینانی]] (متولد ۱۳۱۳ش)، فیلسوف و پژوهشگر حوزه حکمت و فلسفه نوشته شده است. این کتاب مجموعهای از گفتارها در بازخوانی اندیشه و آثار ابونصر | '''ابونصر فارابی فیلسوف فرهنگ'''، به قلم [[ابراهیمی دینانی، غلامحسین|غلامحسین ابراهیمی دینانی]] (متولد ۱۳۱۳ش)، فیلسوف و پژوهشگر حوزه حکمت و فلسفه نوشته شده است. این کتاب مجموعهای از گفتارها در بازخوانی اندیشه و آثار [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابی]]، فیلسوف بزرگ و تأثیرگذار جهان اسلام است که به معرفی جنبههای مختلف فلسفه، حکمت، اخلاق و سیاست او میپردازد. | ||
==اهمیت کتاب== | ==اهمیت کتاب== | ||
# معرفی یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام: فارابی بهعنوان «نخستین فیلسوف بزرگ جهان اسلام» شناخته میشود و این کتاب به بازخوانی عمیق اندیشه و آثار او میپردازد. | # معرفی یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام: [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] بهعنوان «نخستین فیلسوف بزرگ جهان اسلام» شناخته میشود و این کتاب به بازخوانی عمیق اندیشه و آثار او میپردازد. | ||
# ارتباط با مسائل معاصر: اندیشههای فارابی، با گذشت سالیان طولانی، همچنان موردتوجهه و بحث است و این کتاب تلاش میکند تا فلسفه او را در زمینه مسائل و چالشهای امروزین موردبررسی قرار دهد و نشان دهد که چگونه فلسفه او میتواند به مسائل روز پاسخ دهد. | # ارتباط با مسائل معاصر: اندیشههای [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، با گذشت سالیان طولانی، همچنان موردتوجهه و بحث است و این کتاب تلاش میکند تا فلسفه او را در زمینه مسائل و چالشهای امروزین موردبررسی قرار دهد و نشان دهد که چگونه فلسفه او میتواند به مسائل روز پاسخ دهد. | ||
# جامعیت مباحث فارابی: فارابی در زمینههای متنوعی چون منطق، فلسفه، اخلاق، سیاست، شعر، موسیقی، ریاضیات و نجوم، آثار و دیدگاههایی داشته است و این کتاب به این جامعیت میپردازد و ابعاد مختلف اندیشه او را پوشش میدهد<ref>متن کتاب، ص22-11</ref>. | # جامعیت مباحث فارابی: [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در زمینههای متنوعی چون منطق، فلسفه، اخلاق، سیاست، شعر، موسیقی، ریاضیات و نجوم، آثار و دیدگاههایی داشته است و این کتاب به این جامعیت میپردازد و ابعاد مختلف اندیشه او را پوشش میدهد<ref>متن کتاب، ص22-11</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==سبک نگارش== | ==سبک نگارش== | ||
سبک نگارش کتاب تلفیقی از رویکرد علمی، فلسفی و ادبی است. این اثر با هدف ایجاد شناخت عمیق در مخاطبان علاقهمند به فلسفه اسلامی نگاشته شده است. از ویژگیهای اصلی آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | سبک نگارش کتاب تلفیقی از رویکرد علمی، فلسفی و ادبی است. این اثر با هدف ایجاد شناخت عمیق در مخاطبان علاقهمند به فلسفه اسلامی نگاشته شده است. از ویژگیهای اصلی آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | ||
# استفاده از شواهد ادبی: برای توضیح مفاهیم، از اشعار و اقوال بزرگان ادب فارسی نظیر مولوی و حافظ بهره میگیرد<ref>همان، ص34، 49</ref>. | # استفاده از شواهد ادبی: برای توضیح مفاهیم، از اشعار و اقوال بزرگان ادب فارسی نظیر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] بهره میگیرد<ref>همان، ص34، 49</ref>. | ||
# تکیه بر عقلانیت و حکمت: محتوای کتاب تأکید زیادی بر جنبههای عقلانی و حکمی اندیشه فارابی دارد<ref>همان، ص42</ref>. | # تکیه بر عقلانیت و حکمت: محتوای کتاب تأکید زیادی بر جنبههای عقلانی و حکمی اندیشه فارابی دارد<ref>همان، ص42</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مقدمه: مقدمه کتاب به معرفی ابونصر | مقدمه: مقدمه کتاب به معرفی [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر فارابی]]، یکی از برجستهترین حکمای جهان اسلام میپردازد. او به «معلم ثانی» پس از ارسطو شهرت یافت و در منطق، فلسفه و اخلاق تبحر خاصی داشت<ref>مقدمه، ص10- 7</ref>. | ||
فصل اول: کلیاتی درباره حکیم فارابی: این فصل به کلیات زندگی و اندیشههای فارابی میپردازد. این فصل همچنین به رابطه فارابی با فلسفه یونان اشاره میکند و بیان میکند که او افکار افلاطون و ارسطو را درهمآمیخته و بهنوعی آشتی داده است<ref>متن کتاب، ص22-11</ref>. | فصل اول: کلیاتی درباره [[فارابی، محمد بن محمد|حکیم فارابی]]: این فصل به کلیات زندگی و اندیشههای [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] میپردازد. این فصل همچنین به رابطه فارابی با فلسفه یونان اشاره میکند و بیان میکند که او افکار افلاطون و ارسطو را درهمآمیخته و بهنوعی آشتی داده است<ref>متن کتاب، ص22-11</ref>. | ||
فصل دوم: تعریف فلسفه و قواعد آن: این فصل به تعریف فلسفه از دیدگاه فارابی و اصول آن میپردازد. فارابی فلسفه را بهعنوان یک ساماندهی فکری و اندیشهای تعریف میکند <ref>همان، ص34- 23</ref>. | فصل دوم: تعریف فلسفه و قواعد آن: این فصل به تعریف فلسفه از دیدگاه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و اصول آن میپردازد. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] فلسفه را بهعنوان یک ساماندهی فکری و اندیشهای تعریف میکند <ref>همان، ص34- 23</ref>. | ||
فصل سوم: گفتمان فلسفی فارابی: این بخش به گفتمان فلسفی فارابی، بهویژه نظریه «مدینه فاضله» او میپردازد. فارابی به بررسی چگونگی اداره جامعه میپردازد و عدالت را از ارکان اصلی مدینه فاضله میداند. وی بر این باور است که حاکم جامعه باید فیلسوف و حکیم باشد<ref>همان، ص46- 35</ref>. | فصل سوم: گفتمان فلسفی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]: این بخش به گفتمان فلسفی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، بهویژه نظریه «مدینه فاضله» او میپردازد. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] به بررسی چگونگی اداره جامعه میپردازد و عدالت را از ارکان اصلی مدینه فاضله میداند. وی بر این باور است که حاکم جامعه باید فیلسوف و حکیم باشد<ref>همان، ص46- 35</ref>. | ||
فصل چهارم: راههای معرفت از نگاه فارابی: این فصل به بحث درباره چگونگی حصول معرفت از دیدگاه فارابی میپردازد. او معتقد است که معرفت از حواس ظاهری شروع میشود و سپس به حواس باطنی (مانند حس مشترک، خیال، حافظه و وهم) و در نهایت به عقل میرسد<ref>همان، ص58-47</ref>. | فصل چهارم: راههای معرفت از نگاه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]: این فصل به بحث درباره چگونگی حصول معرفت از دیدگاه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] میپردازد. او معتقد است که معرفت از حواس ظاهری شروع میشود و سپس به حواس باطنی (مانند حس مشترک، خیال، حافظه و وهم) و در نهایت به عقل میرسد<ref>همان، ص58-47</ref>. | ||
فصل پنجم: انواع عقل: در این فصل، انواع عقل از دیدگاه فارابی موردبررسی قرار میگیرد. فارابی عقل را به شش قسم تقسیم میکند: عقل عام، عقل کلامی، عقل فطری، عقل تجربی، عقل نظری و عقل فعال<ref>همان، ص70-59</ref>. | فصل پنجم: انواع عقل: در این فصل، انواع عقل از دیدگاه فارابی موردبررسی قرار میگیرد. فارابی عقل را به شش قسم تقسیم میکند: عقل عام، عقل کلامی، عقل فطری، عقل تجربی، عقل نظری و عقل فعال<ref>همان، ص70-59</ref>. | ||
فصل ششم: معرفت اشراق: این فصل به معرفت اشراقی از دیدگاه فارابی میپردازد. معرفت اشراقی نوعی درک مستقیم و بیواسطه است وی برای اشراق سه مؤلفه را لازم | |||
فصل ششم: معرفت اشراق: این فصل به معرفت اشراقی از دیدگاه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] میپردازد. معرفت اشراقی نوعی درک مستقیم و بیواسطه است وی برای اشراق سه مؤلفه را لازم | |||
میداند: روح پاک، عقل نظری و افاضه معقولات<ref>همان، ص80- 71</ref>. | میداند: روح پاک، عقل نظری و افاضه معقولات<ref>همان، ص80- 71</ref>. | ||
فصل هفتم: جوهره عقل اشراق: در این فصل، نویسندگان به عمق جوهره عقل اشراقی در فلسفه فارابی میپردازند. این جوهره در واقع همان عقل فعال است که عالم را اداره میکند<ref>همان، ص94-81</ref>. | فصل هفتم: جوهره عقل اشراق: در این فصل، نویسندگان به عمق جوهره عقل اشراقی در فلسفه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] میپردازند. این جوهره در واقع همان عقل فعال است که عالم را اداره میکند<ref>همان، ص94-81</ref>. | ||
فصل هشتم: کلیاتی درباره حکیم فارابی: این فصل که عنوانی مشابه فصل اول دارد، به تبیین دقیقتر رابطه «عالم خیال» و «عالم عقل» در اندیشه فارابی میپردازد. ایشان معرفت را از حس شروع میکند و به خیال میرسد و از خیال به عقل و از عقل به مافوق عقل میرسد که ذات حق تبارکوتعالی است و آن ذات از هرگونه ادراک محجوب است <ref>همان، ص106- 95</ref>. | فصل هشتم: کلیاتی درباره [[فارابی، محمد بن محمد|حکیم فارابی]]: این فصل که عنوانی مشابه فصل اول دارد، به تبیین دقیقتر رابطه «عالم خیال» و «عالم عقل» در اندیشه فارابی میپردازد. ایشان معرفت را از حس شروع میکند و به خیال میرسد و از خیال به عقل و از عقل به مافوق عقل میرسد که ذات حق تبارکوتعالی است و آن ذات از هرگونه ادراک محجوب است <ref>همان، ص106- 95</ref>. | ||
فصل نهم: جامعه سیاسی از نظر فارابی: این فصل به نظریه سیاسی فارابی، بهویژه مفهوم «مدینه فاضله» و «حکیم مسئول» (حاکم ایدهآل) میپردازد<ref>همان، ص118-107</ref>. | فصل نهم: جامعه سیاسی از نظر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]: این فصل به نظریه سیاسی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، بهویژه مفهوم «مدینه فاضله» و «حکیم مسئول» (حاکم ایدهآل) میپردازد<ref>همان، ص118-107</ref>. | ||
فصل دهم: نیایش فارابی: این فصل به اهمیت دعا و نیایش در اندیشه فارابی اختصاص دارد. فارابی نیایش را راهی برای ارتباط با خداوند و طلب حکمت و کمال میداند. نیایش برای او صرفاً درخواست مادی نیست، بلکه بیان ارادت و خلوص بنده در برابر خداوند است<ref>همان، ص128- 119</ref>. | فصل دهم: نیایش [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]: این فصل به اهمیت دعا و نیایش در اندیشه فارابی اختصاص دارد. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] نیایش را راهی برای ارتباط با خداوند و طلب حکمت و کمال میداند. نیایش برای او صرفاً درخواست مادی نیست، بلکه بیان ارادت و خلوص بنده در برابر خداوند است<ref>همان، ص128- 119</ref>. | ||
فصل یازدهم: نیایش ظهور: در این فصل، نیایش بهعنوان راهی برای «ظهور» و «آشکارشدن» حقایق الهی بررسی میشود. فارابی معتقد است که از طریق نیایش، انسان میتواند با خداوند ارتباط برقرار کند و به مرحلهای از معرفت برسد که در آن حجابها برطرف شده و حقایق آشکار میشوند<ref>همان، ص142-129</ref>. | فصل یازدهم: نیایش ظهور: در این فصل، نیایش بهعنوان راهی برای «ظهور» و «آشکارشدن» حقایق الهی بررسی میشود. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] معتقد است که از طریق نیایش، انسان میتواند با خداوند ارتباط برقرار کند و به مرحلهای از معرفت برسد که در آن حجابها برطرف شده و حقایق آشکار میشوند<ref>همان، ص142-129</ref>. | ||
فصل دوازدهم: طلب کمال در دعا: این فصل به اهمیت دعا برای طلب کمال و رسیدن به مقام اعلای وجود میپردازد. فارابی در دعاهای خود بر رهایی از تعلقات مادی تأکید دارد<ref>همان، ص154-143</ref>. | فصل دوازدهم: طلب کمال در دعا: این فصل به اهمیت دعا برای طلب کمال و رسیدن به مقام اعلای وجود میپردازد. فارابی در دعاهای خود بر رهایی از تعلقات مادی تأکید دارد<ref>همان، ص154-143</ref>. | ||
فصل سیزدهم: نیایش حکیمانه: فصل پایانی کتاب به نیایشهای حکیمانه فارابی میپردازد که در آنها خرد و معنویت درهمتنیده شدهاند<ref>همان، ص155- 166</ref>. | فصل سیزدهم: نیایش حکیمانه: فصل پایانی کتاب به نیایشهای حکیمانه [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] میپردازد که در آنها خرد و معنویت درهمتنیده شدهاند<ref>همان، ص155- 166</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||