ابوعمیثل، عبدالله ‌بن خلید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ''
جز (جایگزینی متن - ' ' به '')
 
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پس از =  
| پس از =  
| پیش از =  
| پیش از =  
| اساتید =
| اساتید =
| مشایخ =  
| مشایخ =  
‌| معاصرین = طاهر بن حسین، عبدالله ‌بن طاهر، ابوسعید ضریر، ابوتمام؛
‌| معاصرین = طاهر بن حسین، عبدالله ‌بن طاهر، ابوسعید ضریر، ابوتمام؛
| شاگردان =  
| شاگردان =  
  | اجازه اجتهاد از =  
| اجازه اجتهاد از =  
| درجه علمی = شاعر، لغت‌شناس؛
| درجه علمی = شاعر، لغت‌شناس؛
| دانشگاه =  
| دانشگاه =  
خط ۳۷: خط ۳۷:
| علایق پژوهشی =  
| علایق پژوهشی =  
| سبک نوشتاری =  
| سبک نوشتاری =  
| آثار = 1- المأثور یا ما اتفق لفظه و اختلف معناه؛
| آثار = 1-المأثور یا ما اتفق لفظه و اختلف معناه؛
| وبگاه =  
| وبگاه =  
| امضا =  
| امضا =  
خط ۴۵: خط ۴۵:
==زادگاه، نسب==
==زادگاه، نسب==


وی ظاهراً مولای مردی هاشمی به نام عباس ‌بن محمد بود، اما [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] او را مولای جعفر بن سلیمان نوشته است. او خود مدعی است که پدرش مولای بنی‌هاشم و جدّش سعد، مولای عباس ‌بن عبدالمطلب بوده است.
وی ظاهراً مولای مردی هاشمی به نام عباس ‌بن محمد بود، اما [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] او را مولای جعفر بن سلیمان نوشته است. او خود مدعی است که پدرش مولای بنی‌هاشم و جدّش سعد، مولای عباس ‌بن عبدالمطلب بوده است.


ابوعمیثل در میان بدویان قَیْن ‌بن جسر زاده شد و همانجا پرورش یافت و به زبان فصیح عرب مسلط شد و از این‌رو اغلب به او نسبت اعرابی داده‌اند، اما به گفتۀ برخی، اصلش از ری بوده است از زندگانی او، تا زمانی که وی به طاهریان پیوست، هیچ نمی‌دانیم.  
ابوعمیثل در میان بدویان قَیْن ‌بن جسر زاده شد و همانجا پرورش یافت و به زبان فصیح عرب مسلط شد و از این‌رو اغلب به او نسبت اعرابی داده‌اند، اما به گفتۀ برخی، اصلش از ری بوده است از زندگانی او، تا زمانی که وی به طاهریان پیوست، هیچ نمی‌دانیم.  
==در دربار طاهریان==
==در دربار طاهریان==


[[ابن ابی‌طاهر، احمد بن ابی‌طاهر|ابن‌ ابی‌طاهر]] می‌نویسد: ابوعمیثل در زمانی که مأمون در خراسان بود (احتمالاً ۱۹۳-۲۰۲ ق)، از سوی خلیفه به عنوان شاعری تواناتر از جریر، به عبدالله ‌بن طاهر معرفی شد و به دربار او پیوست، اما روایات دیگر با گزارش [[ابن ابی‌طاهر، احمد بن ابی‌طاهر|ابن ابی‌طاهر]] مغایرت دارند. [[ابن معتز، عبدالله بن محمد|ابن معتز]] می‌نویسد که ابوعمیثل بر طاهر بن حسین (پدر عبدالله) وارد شد، دست او را بوسید و در ازای نکته‌ای دلنشین و مدحی زیبا، صله‌ای کلان گرفت. یک بار نیز امیر نسبت به شاعر خود دل‌چرکین شد، اما چون شاعر دل‌شکسته، در قطعه شعری کوتاه اظهار داشت که بارگاه او را ترک خواهد کرد، امیر بر سر رحم آمد و او را باز نزد خود فرا خواند و عزیز داشت. منابع دیگر نیز رابطۀ او را با طاهر بن حسین تأیید می‌کنند و ابن ندیم می‌نویسد: او نخست به خدمت طاهر بن حسین و آنگاه به خدمت فرزندش عبدالله درآمد. با اینهمه، حکایت دست‌بوسی امیر و صلۀ کلان را منابع متأخرتر، نه به طاهر که به عبدالله نسبت داده‌اند.
[[ابن ابی‌طاهر، احمد بن ابی‌طاهر|ابن‌ ابی‌طاهر]] می‌نویسد: ابوعمیثل در زمانی که مأمون در خراسان بود (احتمالاً ۱۹۳-۲۰۲ ق)، از سوی خلیفه به عنوان شاعری تواناتر از جریر، به عبدالله ‌بن طاهر معرفی شد و به دربار او پیوست، اما روایات دیگر با گزارش [[ابن ابی‌طاهر، احمد بن ابی‌طاهر|ابن ابی‌طاهر]] مغایرت دارند. [[ابن معتز، عبدالله بن محمد|ابن معتز]] می‌نویسد که ابوعمیثل بر طاهر بن حسین (پدر عبدالله) وارد شد، دست او را بوسید و در ازای نکته‌ای دلنشین و مدحی زیبا، صله‌ای کلان گرفت. یک بار نیز امیر نسبت به شاعر خود دل‌چرکین شد، اما چون شاعر دل‌شکسته، در قطعه شعری کوتاه اظهار داشت که بارگاه او را ترک خواهد کرد، امیر بر سر رحم آمد و او را باز نزد خود فرا خواند و عزیز داشت. منابع دیگر نیز رابطۀ او را با طاهر بن حسین تأیید می‌کنند و ابن ندیم می‌نویسد: او نخست به خدمت طاهر بن حسین و آنگاه به خدمت فرزندش عبدالله درآمد. با اینهمه، حکایت دست‌بوسی امیر و صلۀ کلان را منابع متأخرتر، نه به طاهر که به عبدالله نسبت داده‌اند.


به هر حال، ابوعمیثل پس از طاهر در خدمت پسرش عبدالله بود و به تربیت فرزندان وی همت گماشت و بنا به روایتی که خطیب تبریزی نقل کرده، وی به همراه ابوسعید ضریر موظف بوده که شعر شاعرانی را که به دربار امیر مراجعه می‌کردند، نخست ارزیابی کرده، سپس اجازۀ انشاد بدهد.  
به هر حال، ابوعمیثل پس از طاهر در خدمت پسرش عبدالله بود و به تربیت فرزندان وی همت گماشت و بنا به روایتی که خطیب تبریزی نقل کرده، وی به همراه ابوسعید ضریر موظف بوده که شعر شاعرانی را که به دربار امیر مراجعه می‌کردند، نخست ارزیابی کرده، سپس اجازۀ انشاد بدهد.