۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURجستجویی در زندگیJ1.jpg | عنوان =به عبارت آفتاب؛ جستجویی در زندگی، تجربهها و آموزههای مولانا | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = اعتمادی، محمدجواد (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناش...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''به عبارت آفتاب؛ جستجویی در زندگی، تجربهها و آموزههای مولانا''' تألیف محمدجواد | '''به عبارت آفتاب؛ جستجویی در زندگی، تجربهها و آموزههای مولانا''' تألیف [[اعتمادی، محمدجواد|محمدجواد اعتمادی]]، این کتاب، نگاهی دیگر به زندگی و شعر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] نظر کرده است. کتابی که به عقیدۀ مؤلف زندگینامۀ [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] نیست، بلکه درسهایی برای زندگی است که میتوان از زندگی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] آموخت و جستجویی در وقایع زندگی مولانا به قصد تأمل در تجربههای او، برای یافتن چراغها و نشانههایی برای متعالی زیستن است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
در نگاه عموم مردم و حتی محققان ادبیات، بررسی شعر، زندگی، احوال و اقوال شاعران بزرگ فارسی، بیشتر جنبۀ تاریخ و ادبشناختی دارد. یعنی اگر زندگینامۀ شاعری نگاشته میشود، بیشتر به هدف شناخت جامعه و تاریخ زیست شاعر و تأثیری است که بر شعر او داشته است. یا اگر شعر شاعری بررسی و تحلیل میشود، بیشتر برای جنبههای زیباییشناختی و سبک و قالب صورت میگیرد. حال آنکه بسیار پیش آمده که وقتی شعری از شاعرانی چون حافظ، سعدی، عطار، | در نگاه عموم مردم و حتی محققان ادبیات، بررسی شعر، زندگی، احوال و اقوال شاعران بزرگ فارسی، بیشتر جنبۀ تاریخ و ادبشناختی دارد. یعنی اگر زندگینامۀ شاعری نگاشته میشود، بیشتر به هدف شناخت جامعه و تاریخ زیست شاعر و تأثیری است که بر شعر او داشته است. یا اگر شعر شاعری بررسی و تحلیل میشود، بیشتر برای جنبههای زیباییشناختی و سبک و قالب صورت میگیرد. حال آنکه بسیار پیش آمده که وقتی شعری از شاعرانی چون [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]]، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] و ... را میخوانیم، با وجود فاصله چندصدسالی بین زمان سرایش شعر و زمان حاضر، احساس همذاتپنداری عجیبی با شاعر میکنیم و گاه مفهوم شعر چنان زنده و جاری است که انگار شاعر یکی از همعصرهای ما است و در جامعۀ امروز ما زندگی میکند. یکی از برجستهترین نمونهها در این زمینه، شعر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] است. یعنی بعضی اشعار [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] به قدری هماهنگ با اوضاع و احوال انسان امروز است، که اگر مخاطب شاعر را نشناسد، گمان میکند شاعر آن در روزگار ما زیسته و جامعۀ امروز را درک کرده است. | ||
این تشابه از یک طرف به دلیل تشابههای ذاتی نفس انسانها با یکدیگر است که در هر جا و هر زمان هم که باشند، یک سری اشتراکات ذاتی دارند. از طرفی این مسئله میتواند نشاندهندۀ این باشد که جامعۀ زمانۀ مولانا با جامعۀ امروز شباهتهایی داشته است و با مسائلی مشابه مسائل انسان امروز درگیر بوده است. حال که چنین است، میتوان به زندگی و شعر مولانا به منزله یک کلاس درس برای کسب تجربه و برونرفت از این مسائل نگاه کرد و از آن درس زندگی آموخت. نگاهی که تا به حال مغفول مانده، یا کمتر به آن توجه شده است. این کتاب، با همین نگاه به زندگی و شعر مولانا نظر کرده است. کتابی که به عقیدۀ مؤلف زندگینامۀ مولانا نیست، بلکه درسهایی برای زندگی است که میتوان از زندگی مولانا آموخت و جستجویی در وقایع زندگی مولانا به قصد تأمل در تجربههای او، برای یافتن چراغها و نشانههایی برای متعالی زیستن است. | این تشابه از یک طرف به دلیل تشابههای ذاتی نفس انسانها با یکدیگر است که در هر جا و هر زمان هم که باشند، یک سری اشتراکات ذاتی دارند. از طرفی این مسئله میتواند نشاندهندۀ این باشد که جامعۀ زمانۀ مولانا با جامعۀ امروز شباهتهایی داشته است و با مسائلی مشابه مسائل انسان امروز درگیر بوده است. حال که چنین است، میتوان به زندگی و شعر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] به منزله یک کلاس درس برای کسب تجربه و برونرفت از این مسائل نگاه کرد و از آن درس زندگی آموخت. نگاهی که تا به حال مغفول مانده، یا کمتر به آن توجه شده است. این کتاب، با همین نگاه به زندگی و شعر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] نظر کرده است. کتابی که به عقیدۀ مؤلف زندگینامۀ [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] نیست، بلکه درسهایی برای زندگی است که میتوان از زندگی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] آموخت و جستجویی در وقایع زندگی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] به قصد تأمل در تجربههای او، برای یافتن چراغها و نشانههایی برای متعالی زیستن است. | ||
نویسنده در بخشی از مقدمۀ این کتاب میگوید: «کسانی همچون مولانا در دو نقش آموزگاری و راهنمایی کردهاند: یکی با سخنان و آموزههایشان و دیگر با زیستنشان و طریقی که که فرصت حیاتشان را محقق و متجلیکردهاند. مولانا به همین معنی، خودش را حکایت میخواند و این حکایت را برای مرد کار که جوینده راستین است، وصف حال میداند». | نویسنده در بخشی از مقدمۀ این کتاب میگوید: «کسانی همچون مولانا در دو نقش آموزگاری و راهنمایی کردهاند: یکی با سخنان و آموزههایشان و دیگر با زیستنشان و طریقی که که فرصت حیاتشان را محقق و متجلیکردهاند. [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] به همین معنی، خودش را حکایت میخواند و این حکایت را برای مرد کار که جوینده راستین است، وصف حال میداند». | ||
میان زندگی و شعر | میان زندگی و شعر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، پیوندی استوار برقرار است و کلمات مولانا و تجربههای زیستهاش، تاروپود حقیقتی یکپارچهاند. به تعبیر نویسندۀ یکی از بهترین زندگینامههای [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، «حقیقت آن است که در مقابل تعالیم سرشار از اسرار بلند که [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در مثنوی و در غزلیات خویش آنها را به صورت شعر سرود، زندگی او هم در یک سلوک روحانی مستمر که از همان سالهای کودکی وی آغاز شد، شعری بود که [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] آن را نسرود، آن را ورزید، تحقق داد و به پایان برد. میپندارم بدون درک این شعر ناسروده، بدون نفوذ در انگیزههایی که این زندگی را در توالی سالهای عمر به هدف روحانی یک سلوک معنوی نزدیک کرد، فهم شگرف و معجزهآسایی که در حیات [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] بین او و شعرش وجود دارد، ممکن نیست». | ||
کتاب «به عبارت آفتاب» نامیده شده، چراکه اگر بخواهیم مولانا را به پدیدهای در این عالم تشبیه کنیم، بیشک آفتاب سزاوارترین است و او آفتاب معنوی است که جهان کهنۀ اندیشهها را نویی میبخشد: | کتاب «به عبارت آفتاب» نامیده شده، چراکه اگر بخواهیم مولانا را به پدیدهای در این عالم تشبیه کنیم، بیشک آفتاب سزاوارترین است و او آفتاب معنوی است که جهان کهنۀ اندیشهها را نویی میبخشد: | ||