روضة التعريف بالحب الشریف: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''روضة التعریف بالحب الشریف''' اثری از ابن الخظیب، ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن سعيد بن عبدالله بن سعيد بن على بن احمد سلمانى(713- 776ق)، مشهور به «ذوالوزارتين» و ملقب به «لسان ‌الدين»، وزير، طبيب، مورخ و فقيه مالكى اندلسى است. این اثر عرفانی توسط محمد کتانی تحقیق شده و تعلیقاتی نیز بر آن افزوده شده است.
'''روضة التعریف بالحب الشریف''' اثری از [[ابن خطیب، محمد بن عبدالله|ابن الخظیب، ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن سعيد بن عبدالله بن سعيد بن على بن احمد سلمانى]](713- 776ق)، مشهور به «ذوالوزارتين» و ملقب به «لسان‌الدين»، وزير، طبيب، مورخ و فقيه مالكى اندلسى است. این اثر عرفانی توسط محمد کتانی تحقیق شده و تعلیقاتی نیز بر آن افزوده شده است.


کتاب حاضر به موضوع حب الهی و عشق به او به عنوان جنبه‌ای اساسی در تصوف اختصاص یافته است.<ref>مقدمه محقق، ج1، ص 8</ref> این اثر در مخالفت با کتابی در موضوع محبت به نام دیوان الصبابة نوشته ابو العباس احمد بن یحیی بن ابی حجله تلمسانی(م 776ق) به نگارش درآمده است.<ref>ابن خطیب، محمد بن عبد الله، ج‏1، ص 21؛ بوسنينه، منجى ، ج‏8، ص 366؛ مقدمه محقق، ج1، ص 37</ref> گفته شده است نویسنده این کتاب را به ابو عبد الله محمد بن یوسف ملقب به غنی هشتمین ملوک بنی احمر (755- 792)تقدیم کرده است.<ref>مقدمه محقق، ج1، ص 37</ref>
کتاب حاضر به موضوع حب الهی و عشق به او به عنوان جنبه‌ای اساسی در تصوف اختصاص یافته است.<ref>مقدمه محقق، ج1، ص 8</ref> این اثر در مخالفت با کتابی در موضوع محبت به نام [[دیوان الصبابة]] نوشته [[ابوالعباس احمد بن یحیی بن ابی حجله تلمسانی]](متوفای 776ق) به نگارش درآمده است.<ref>ابن خطیب، محمد بن عبد الله، ج‏1، ص 21؛ بوسنينه، منجى ، ج‏8، ص 366؛ مقدمه محقق، ج1، ص 37</ref> گفته شده است نویسنده این کتاب را به ابو عبد الله محمد بن یوسف ملقب به غنی هشتمین ملوک بنی احمر (755- 792)تقدیم کرده است.<ref>مقدمه محقق، ج1، ص 37</ref>


نویسنده در این اثر نظریه معرفت و محبت الهی را در گسترده‌ترین معانی آن مطرح کرده و قیام وجود بر حب الهی و فنای در آن را به تصویر کشیده است. وی ضمن اشاره به رویکردهای مختلف صوفیه متعرض مسائل مهمی همچون وحدت وجود، اتحاد، حلول، و...شده است.<ref>مقدمه محقق، ص 9؛ ضیف، شوقي، ج‏8، ص 361</ref>
نویسنده در این اثر نظریه معرفت و محبت الهی را در گسترده‌ترین معانی آن مطرح کرده و قیام وجود بر حب الهی و فنای در آن را به تصویر کشیده است. وی ضمن اشاره به رویکردهای مختلف صوفیه متعرض مسائل مهمی همچون وحدت وجود، اتحاد، حلول، و...شده است.<ref>مقدمه محقق، ص 9؛ ضیف، شوقي، ج‏8، ص 361</ref>
خط ۳۵: خط ۳۵:
ساختار کتاب در پنج قسم و یک خاتمه تنظیم شده است: در قسمت اول آن که در حقیقت شبه مدخل است نویسنده از ویژگی زمینی که درخت محبت در آن کاشته می‌شود سخن به میان آورده است.  در قسم دوم کتاب از فرایند کاشتن محبت و نفوس پذیرای نهال محبت سخن به میان آمده و مطالبی درباره جذب، وعظ و ... مطرح شده است. در قسم سوم به موضوع محبت در دو جنبه عام و خاص آن پرداخته شده است. در جنبه عام به مفهوم لغوی محبت، الفاظ مترادف آن و مدلول هر یک از آنها را با استناد بر شواهد شعری و سخنان عرب اشاره شده است. ستایش محبت از منظر شرع و عقل و قیام وجود بر محبت مطالب دیگر این قسم است. در جنبه خاص محبت نیز مطالبی درباره محبت الهی یعنی محبت و عشق انسان به خدا و...مطرح شده است. در قسم چهارم از فرع درخت محبت که معرفت است از آن جهت که حب الهی منجر به معرفت الهی می‌شود سخن به میان آمده و همچنین به مجاهدات صوفیان از آن جهت که به معرفت منتهی می‌شود، اشاره شده است. قسم پنجم شامل فروعی است که به موضوع یاد شده مرتبط است. نویسنده از درخت یاد شده شاخه‌هایی در نظر گرفته و در آنها از محبوبها و انواع آنها اعم از خداوند خالق و انسان و... سخن گفته و همچنین به ذکر فلاسفه و عارفان صوفی وحدت وجودی و صوفیان اهل سنت و آرای آنهاپرداخته و در ادامه نشانه‌های محبت را ذکر کرده است. در خاتمه کتاب به اموری که می‌تواند به درخت محبت آسیب رساند، اشاره شده است.<ref>مقدمه محقق، ص 41- 44</ref>
ساختار کتاب در پنج قسم و یک خاتمه تنظیم شده است: در قسمت اول آن که در حقیقت شبه مدخل است نویسنده از ویژگی زمینی که درخت محبت در آن کاشته می‌شود سخن به میان آورده است.  در قسم دوم کتاب از فرایند کاشتن محبت و نفوس پذیرای نهال محبت سخن به میان آمده و مطالبی درباره جذب، وعظ و ... مطرح شده است. در قسم سوم به موضوع محبت در دو جنبه عام و خاص آن پرداخته شده است. در جنبه عام به مفهوم لغوی محبت، الفاظ مترادف آن و مدلول هر یک از آنها را با استناد بر شواهد شعری و سخنان عرب اشاره شده است. ستایش محبت از منظر شرع و عقل و قیام وجود بر محبت مطالب دیگر این قسم است. در جنبه خاص محبت نیز مطالبی درباره محبت الهی یعنی محبت و عشق انسان به خدا و...مطرح شده است. در قسم چهارم از فرع درخت محبت که معرفت است از آن جهت که حب الهی منجر به معرفت الهی می‌شود سخن به میان آمده و همچنین به مجاهدات صوفیان از آن جهت که به معرفت منتهی می‌شود، اشاره شده است. قسم پنجم شامل فروعی است که به موضوع یاد شده مرتبط است. نویسنده از درخت یاد شده شاخه‌هایی در نظر گرفته و در آنها از محبوبها و انواع آنها اعم از خداوند خالق و انسان و... سخن گفته و همچنین به ذکر فلاسفه و عارفان صوفی وحدت وجودی و صوفیان اهل سنت و آرای آنهاپرداخته و در ادامه نشانه‌های محبت را ذکر کرده است. در خاتمه کتاب به اموری که می‌تواند به درخت محبت آسیب رساند، اشاره شده است.<ref>مقدمه محقق، ص 41- 44</ref>


نویسنده در نگارش این کتاب از مصادری که در موضوع محبت و یا مرتبط با آن نگاشته شده بهره برده است. وی در این راستا گاهی بدون اشاره به آن مصادر مطالبی را از آنها نقل کرده و گاهی نیز نقل وی همراه با تصرف در عبارات و اشاره به نویسنده بوده است. با وجود نقل‌های متعدد نویسنده از مصادر برخی عالمان با رویکری مشخص مانند ابن عربی، ابن سبعین و سهروردی، اما به جهت دفع اتهام تاثیرپذیری، از ذکر نام آنان پرهیز کرده است.
نویسنده در نگارش این کتاب از مصادری که در موضوع محبت و یا مرتبط با آن نگاشته شده بهره برده است. وی در این راستا گاهی بدون اشاره به آن مصادر مطالبی را از آنها نقل کرده و گاهی نیز نقل وی همراه با تصرف در عبارات و اشاره به نویسنده بوده است. با وجود نقل‌های متعدد نویسنده از مصادر برخی عالمان با رویکری مشخص مانند [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]]، [[ابن سبعین، عبدالحق بن ابراهیم|ابن سبعین]] و سهروردی، اما به جهت دفع اتهام تاثیرپذیری، از ذکر نام آنان پرهیز کرده است.
مهمترین مصادری که نویسنده در این اثر از آنها بهره برده است می توان از کتاب الاشارات و التنبهات ابن سینا(م 428ق)، السیاسة و الاراء الفاضلة ابو الفرج بن طیب بغدادی(م 435ق)، الرساله القشیریة عبد الکریم قشیری(م 462)، منازل السائرین عبد الله انصاری هروی، احیاء علوم الدین غزالی، حکمة الاشراق شهاب الدین سهروردی(م 588ق)، فتوحات مکیه ابن عربی(م 638)،ریاض المحبین ابن جوزیه(م 751ق) و....است.<ref>رک: همان، ص 46- 47</ref>
 
مهمترین مصادری که نویسنده در این اثر از آنها بهره برده است می توان از کتاب [[الإشارات و التنبيهات|الاشارات و التنبهات]] [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]](متوفای 428ق)، السیاسة و الاراء الفاضلة [[ابوالفرج بن طیب|ابوالفرج بن طیب بغدادی]](متوفای 435ق)، [[الرسالة القشيرية|الرساله القشیریة]] [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|عبدالکریم قشیری]] (متوفی 462)، [[منازل السائرین]] [[انصاری، عبدالله بن محمد|عبدالله انصاری هروی]]، [[إحياء علوم الدين|احیاء علوم‌ الدین]] [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، [[حکمة الإشراق|حکمة الاشراق]] [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهاب‌الدین سهروردی]](متوفی 588ق)، [[الفتوحات المكية|فتوحات مکیه]] [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]](متوفی 638)،[[ریاض المحبین]] [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن جوزیه]](متوفی 751ق) و....است.<ref>رک: همان، ص 46- 47</ref>


این کتاب علاوه بر جنبه صوفیان آن که در حقیقت منعکس کننده بسیاری از مطالب مطرح شده درباره محبت الهی و تصوف قائم بر آن، به جهت نمایان ساختن شخصیت ابن خطیب به عنوان مورخ، ادیب و سیاستمدار و به تصویر کشیدن وضعیت فرهنگی عصر او، و همچنین به دلیل جنبه ادبی آن که اشتمال بر اشعار و غزلیات قابل توجه متعلق به صوفیان است، اثری ارزشمند شناخته شده است.<ref>رک: همان،  ص 48- 50</ref>
این کتاب علاوه بر جنبه صوفیان آن که در حقیقت منعکس کننده بسیاری از مطالب مطرح شده درباره محبت الهی و تصوف قائم بر آن، به جهت نمایان ساختن شخصیت ابن خطیب به عنوان مورخ، ادیب و سیاستمدار و به تصویر کشیدن وضعیت فرهنگی عصر او، و همچنین به دلیل جنبه ادبی آن که اشتمال بر اشعار و غزلیات قابل توجه متعلق به صوفیان است، اثری ارزشمند شناخته شده است.<ref>رک: همان،  ص 48- 50</ref>