البرهان في وجوه البيان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
 
خط ۴۳: خط ۴۳:
باید یادآور شد این کتاب بیان، مانند آثاری نیست که بعد از قرن پنجم در این حوزه پدید آمد؛ آثاری دشوارفهم و اغلب مجرد از عالم واقع و بیشتر مدرسی و ذهنی، بلکه درست از دوره‌ای است که علم ـ و دانش‌های مختلف ـ تلاش زیادی دارند تا عالمانه و روی محورهای خاص خود بچرخند نه آنکه تبدیل به بافته‌های ذهنی شده و فارغ از مسیر واقعی پیشرفت آن علم، قدم بردارند و هنرنمایی لفظی کنند.
باید یادآور شد این کتاب بیان، مانند آثاری نیست که بعد از قرن پنجم در این حوزه پدید آمد؛ آثاری دشوارفهم و اغلب مجرد از عالم واقع و بیشتر مدرسی و ذهنی، بلکه درست از دوره‌ای است که علم ـ و دانش‌های مختلف ـ تلاش زیادی دارند تا عالمانه و روی محورهای خاص خود بچرخند نه آنکه تبدیل به بافته‌های ذهنی شده و فارغ از مسیر واقعی پیشرفت آن علم، قدم بردارند و هنرنمایی لفظی کنند.


اینجا «بیان» دانشی است میان‌رشته‌ای که منطق و فلسفه و اخلاق و سیاست و اصولا «تفهیم و تفهم» و «معرفت»‌ را هدف گرفته و تلاش می‌کند اصول آن را در شکل بسیار منطقی و طبیعی بیان کند. در این تفسیر، کتاب البرهان، اثری است در فلسفۀ معرفت و شناخت، فلسفه‌ای که پیش از رسیدن به بحث از مقولات فلسفی و طبیعی و ....، به فهم و خطاب و درک زبانی می‌اندیشد و می‌کوشد تا زبان تفهیم و تفاهم را بشناساند و نشان دهد منطق سخن گفتن، تنها منطق صوری ارسطویی و استدلال قیاسی نیست، بلکه نوعی تفاهم بیانی است که در وقت استدلال، به همه چیز باید توجه داشته باشد نه اینکه فقط به صغری و کبرای عقلی بچسبد. اگر پذیرفته شود که عقل اسلامی به مقدار زیادی عقل عربی است، این اثر یکی از بهترین نمونه‌هایی است که می‌توان آن را تکیه‌گاه دانست.
اینجا «بیان» دانشی است میان‌رشته‌ای که منطق و فلسفه و اخلاق و سیاست و اصولا «تفهیم و تفهم» و «معرفت»‌ را هدف گرفته و تلاش می‌کند اصول آن را در شکل بسیار منطقی و طبیعی بیان کند. در این تفسیر، کتاب البرهان، اثری است در فلسفۀ معرفت و شناخت، فلسفه‌ای که پیش از رسیدن به بحث از مقولات فلسفی و طبیعی و....، به فهم و خطاب و درک زبانی می‌اندیشد و می‌کوشد تا زبان تفهیم و تفاهم را بشناساند و نشان دهد منطق سخن گفتن، تنها منطق صوری ارسطویی و استدلال قیاسی نیست، بلکه نوعی تفاهم بیانی است که در وقت استدلال، به همه چیز باید توجه داشته باشد نه اینکه فقط به صغری و کبرای عقلی بچسبد. اگر پذیرفته شود که عقل اسلامی به مقدار زیادی عقل عربی است، این اثر یکی از بهترین نمونه‌هایی است که می‌توان آن را تکیه‌گاه دانست.


البته بسیاری از عناوین مورد بحث در این کتاب که صدالبته یک اثر تأسیسی هم هست ـ با این توضیح که خودش را استمرار کتاب البیان و التبیین جاحظ می‌داند - بعدها در آثار پسین تکرار شد؛ اما به نظر می‌رسد به هیچ روی به اندازه‌ای که لازم بود از آن استفاده نشد و روش علمی آن الگو قرار نگرفت. با این حال از لحاظ محتوا و به دلیل اینکه از یک مقطع بسیار مهم علمی برخاسته و به دست ما رسیده و جمود عصرهای بعد روی آن اثر نگذاشته، اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد.
البته بسیاری از عناوین مورد بحث در این کتاب که صدالبته یک اثر تأسیسی هم هست ـ با این توضیح که خودش را استمرار کتاب البیان و التبیین جاحظ می‌داند - بعدها در آثار پسین تکرار شد؛ اما به نظر می‌رسد به هیچ روی به اندازه‌ای که لازم بود از آن استفاده نشد و روش علمی آن الگو قرار نگرفت. با این حال از لحاظ محتوا و به دلیل اینکه از یک مقطع بسیار مهم علمی برخاسته و به دست ما رسیده و جمود عصرهای بعد روی آن اثر نگذاشته، اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد.