۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
(+) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''سلاسل صوفیه از آغاز تا کنون''' تألیف رحمان | '''سلاسل صوفیه از آغاز تا کنون''' تألیف [[بوالحسنی، رحمان|رحمان بوالحسنی]]، در این کتاب به برخی از سلسلهها و طریقتهای صوفیه از آغاز تا کنون پرداخته شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
طریقتهای صوفیه جزء تفکیکناپذیر پیکرۀ تصوفاند که اثرگذاری مستقیمی بر تاریخ، اجتماع، فرهنگ، شعر، ادب و حتی سیاست داشتهاند. در اولین نوشتار این کتاب به تاریخ تصوف تا قبل از شکلگیری سلاسل صوفیانه پرداخته شده و سپس عوامل شکلگیری و دورههای سلاسل صوفیه بررسی شده است. | طریقتهای صوفیه جزء تفکیکناپذیر پیکرۀ تصوفاند که اثرگذاری مستقیمی بر تاریخ، اجتماع، فرهنگ، شعر، ادب و حتی سیاست داشتهاند. در اولین نوشتار این کتاب به تاریخ تصوف تا قبل از شکلگیری سلاسل صوفیانه پرداخته شده و سپس عوامل شکلگیری و دورههای سلاسل صوفیه بررسی شده است. | ||
نوشتار دوم کتاب اختصاص به بررسی طریقت «قادریه» دارد. قادریه به پیروان عبدالقادر گیلانی میگویند که در کردستان نفوذ گسترده و شاخههای متعددی دارد. مشایخ قادریه را «خلیفه» مینامند و خلفای قادریه، شارب میگذارند و گیسوان بلندی دارند که در موقع ذکر، آن را پریشان میکنند و موی بعضی از آنها تا کمرگاه میرسد. | نوشتار دوم کتاب اختصاص به بررسی طریقت «قادریه» دارد. قادریه به پیروان [[گیلانی، عبدالقادر|عبدالقادر گیلانی]] میگویند که در کردستان نفوذ گسترده و شاخههای متعددی دارد. مشایخ قادریه را «خلیفه» مینامند و خلفای قادریه، شارب میگذارند و گیسوان بلندی دارند که در موقع ذکر، آن را پریشان میکنند و موی بعضی از آنها تا کمرگاه میرسد. | ||
مولانا گرچه خود را منزه از هر قید و بندی میدانست، در همان دوران حیاتش مریدان بسیاری در میان بزرگان و عامه یافت و شهرتی بسیار حاصل کرد. مدتی بعد از درگذشت مولانا، پیروان و مریدانش طریقتی به نام «مولویه» ایجاد کردند که تا دوران جمهوریت به حیات خود ادامه داد و بعد از آن در غرب به صورت مکتبی که شیوهای از حیات اخلاقی را در پیش مخاطبانش قرار میدهد، محل توجه قرار گرفت و در ترکیه به عنوان میراثی تاریخی به حیاتش ادامه میدهد. بررسی طریقت «مولویه» در فصل کتاب انجام گرفته است. | [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] گرچه خود را منزه از هر قید و بندی میدانست، در همان دوران حیاتش مریدان بسیاری در میان بزرگان و عامه یافت و شهرتی بسیار حاصل کرد. مدتی بعد از درگذشت مولانا، پیروان و مریدانش طریقتی به نام «مولویه» ایجاد کردند که تا دوران جمهوریت به حیات خود ادامه داد و بعد از آن در غرب به صورت مکتبی که شیوهای از حیات اخلاقی را در پیش مخاطبانش قرار میدهد، محل توجه قرار گرفت و در ترکیه به عنوان میراثی تاریخی به حیاتش ادامه میدهد. بررسی طریقت «مولویه» در فصل کتاب انجام گرفته است. | ||
فصل چهارم کتاب اختصاص به بررسی طریقت «نقشبندیه» دارد که پیروان خواجه بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی هستند. این طریقت، نخستین و مهمترین سلسلۀ صوفی ماوراءالنهر است. نقشبندیه افزون بر ماوراءالنهر، در آسیای مرکزی، افغانستان، هندوستان، عراق، ترکیه، شمال آفریقا و ایران حضور جدی دارد. | فصل چهارم کتاب اختصاص به بررسی طریقت «نقشبندیه» دارد که پیروان [[بهاءالدین نقشبند، محمد بن محمد|خواجه بهاءالدین محمد نقشبند بخارایی]] هستند. این طریقت، نخستین و مهمترین سلسلۀ صوفی ماوراءالنهر است. نقشبندیه افزون بر ماوراءالنهر، در آسیای مرکزی، افغانستان، هندوستان، عراق، ترکیه، شمال آفریقا و ایران حضور جدی دارد. | ||
بررسی طریقت «شاه نعمتاللهیه و گنابادیه» در فصل پنجم کتاب انجام گرفته است. طریقت «نعمتاللهیه» از طریقتهای صوفی مشهور ایران است که در سدۀ هشتم کرمانی به دست شاه نعمتالله ولی کرمانی پایهگذاری شد. این طریقت در دوران حیات خود به شاخههای متعددی تقسیم شده است که از مهمترین انشعابات این طریقت در ایران، سلسلۀ شمسیه، کوثریه، مونسیه، صفیعلیشاهیه و گنابادیه است. در فصل پنجم و ششم طریقت و سلسلۀ نعمتاللهیه و گنابادیه معرفی و بررسی شده است. | بررسی طریقت «شاه نعمتاللهیه و گنابادیه» در فصل پنجم کتاب انجام گرفته است. طریقت «نعمتاللهیه» از طریقتهای صوفی مشهور ایران است که در سدۀ هشتم کرمانی به دست [[نعمتالله ولی|شاه نعمتالله ولی کرمانی]] پایهگذاری شد. این طریقت در دوران حیات خود به شاخههای متعددی تقسیم شده است که از مهمترین انشعابات این طریقت در ایران، سلسلۀ شمسیه، کوثریه، مونسیه، صفیعلیشاهیه و گنابادیه است. در فصل پنجم و ششم طریقت و سلسلۀ نعمتاللهیه و گنابادیه معرفی و بررسی شده است. | ||
موضوع فصل هفتم کتاب، بررسی طریقت «خلوتیه» است. این طریقت با توجه به پراکندگی و گسترش آن در جهان اسلام و نیز با توجه به تعداد اعضایش، یکی از مهمترین طریقتها برای مطالعه و بررسی است؛ بنابراین در این فصل پس از معرفی کلی و اجمالی این طریقت و بیان تاریخ و زندگینامۀ مؤسس آن، چگونگی تطور و تحول طریقت و علل و عوامل گسترش آن بررسی شده است؛ درنهایت مبانی اعتقادی، شیوههای سلوکی و آداب و رسوم این طریقت مورد واکاوی قرار گرفته است. | موضوع فصل هفتم کتاب، بررسی طریقت «خلوتیه» است. این طریقت با توجه به پراکندگی و گسترش آن در جهان اسلام و نیز با توجه به تعداد اعضایش، یکی از مهمترین طریقتها برای مطالعه و بررسی است؛ بنابراین در این فصل پس از معرفی کلی و اجمالی این طریقت و بیان تاریخ و زندگینامۀ مؤسس آن، چگونگی تطور و تحول طریقت و علل و عوامل گسترش آن بررسی شده است؛ درنهایت مبانی اعتقادی، شیوههای سلوکی و آداب و رسوم این طریقت مورد واکاوی قرار گرفته است. | ||