خیام فراتر از ایام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
شعر خیام همانند شعر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]، شعر مرکزشکن است و اذهان مخاطبان خود را از اسارت انواع عایق‌های فرهنگی می‌رهاند. او در عین حال که خود از خردمندی قرص و قائمی برخوردار است، می‌داند که همیشه نمی‌توان از این ابزار برای درک حقایق عالم بهره گرفت که بسا اوقات ابلهی در این راه کاراتر است:
شعر خیام همانند شعر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]]، شعر مرکزشکن است و اذهان مخاطبان خود را از اسارت انواع عایق‌های فرهنگی می‌رهاند. او در عین حال که خود از خردمندی قرص و قائمی برخوردار است، می‌داند که همیشه نمی‌توان از این ابزار برای درک حقایق عالم بهره گرفت که بسا اوقات ابلهی در این راه کاراتر است:


«آنان که به کار عقل درمی‌کوشند **** هیهات که جمله گاو نر می‌دوشند
{{شعر}}
 
{{ب|''آنان که به کار عقل درمی‌کوشند''|2=''هیهات که جمله گاو نر می‌دوشند''}}
آن به‌که لباس ابلهی درپوشند ***** کامروز به عقل، ترّه می نفروشند».
{{ب|''آن به‌که لباس ابلهی درپوشند''|2=''کامروز به عقل، ترّه می نفروشند''}}
{{پایان شعر}}


[[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] در زمان خود نه‌تنها به عنوان استادی در علوم ریاضی و پیروی از فلسفۀ یوانی و به‌ویژه از مکتب [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] شناخته می‌شد، بلکه او را به عنوان یکی از متصوفان نیز می‌شناختند. با آنکه در معرض حملۀ بعضی از ارباب قدرت دینی و حتی بعضی از صوفیان قرار گرفته بود که بیشتر در بند ظاهر بودند، باید او را عارفی دانست که در پشت شکاکی‌گری ظاهری وی، یقینی مطلق از آنجا آشکار می‌شود که در سلسلۀ مراتب اصحاب معرفت، آنان را در بالاترین رتبه قرار داده است. دانش [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] همان دانش حیرانی، همان معرفت عتیق ندانستن است.
[[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] در زمان خود نه‌تنها به عنوان استادی در علوم ریاضی و پیروی از فلسفۀ یوانی و به‌ویژه از مکتب [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] شناخته می‌شد، بلکه او را به عنوان یکی از متصوفان نیز می‌شناختند. با آنکه در معرض حملۀ بعضی از ارباب قدرت دینی و حتی بعضی از صوفیان قرار گرفته بود که بیشتر در بند ظاهر بودند، باید او را عارفی دانست که در پشت شکاکی‌گری ظاهری وی، یقینی مطلق از آنجا آشکار می‌شود که در سلسلۀ مراتب اصحاب معرفت، آنان را در بالاترین رتبه قرار داده است. دانش [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] همان دانش حیرانی، همان معرفت عتیق ندانستن است.