۱۴۶٬۲۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''هادی امت: برگزیدهای از سیره امام هادی علیهالسلام''' تألیف ابوالفضل | '''هادی امت: برگزیدهای از سیره امام هادی علیهالسلام''' تألیف [[هادیمنش، هادی|ابوالفضل هادیمنش]]؛ برگزیده ای از سیره امام هادی علیه السلام با رویکرد به سه عنصر اساسى حدیث، سیره و کرامات ایشان. | ||
سیره و سخن پیامبر اکرم (ص) و خاندان پاک او سرمایه فکرى و اعتقادى شیعه است، پیشوایان معصوم(ع) در زندگانى پربرکت خود از این گنجینه ارزشمند پاسدارى کرده و دیگران را به حفظ و صیانت از آن تشویق نموده اند. حفظ این آموزه به قدرى نزد معصومان (ع) داراى اهمیت بوده که تعلیم آن را به ویژه در تربیت کودکان سفارش نموده اند. | سیره و سخن پیامبر اکرم (ص) و خاندان پاک او سرمایه فکرى و اعتقادى شیعه است، پیشوایان معصوم(ع) در زندگانى پربرکت خود از این گنجینه ارزشمند پاسدارى کرده و دیگران را به حفظ و صیانت از آن تشویق نموده اند. حفظ این آموزه به قدرى نزد معصومان (ع) داراى اهمیت بوده که تعلیم آن را به ویژه در تربیت کودکان سفارش نموده اند. | ||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
بخشندگی با خون و گوشت اهلبیت(ع) آمیخته است. آنان همواره با بخششهای خود، دیگران را به شگفتی وا میداشتند. گاه آنقدر میبخشیدند که رفتارشان معجزه بهشمار میآمد، تاآنجا که در این مقام در توصیف حضرت هادی(ع) میگفتند: «انفاق امام هادی(ع) به قدری بود که کسی جز پادشاهان توانایی انجام آن را نداشت و مقدار بخششهای ایشان تا آن زمان از کسی دیده نشده بود و در عقلها نمی گنجید».<ref> ر.ک: متن کتاب، ص 19</ref> | بخشندگی با خون و گوشت اهلبیت(ع) آمیخته است. آنان همواره با بخششهای خود، دیگران را به شگفتی وا میداشتند. گاه آنقدر میبخشیدند که رفتارشان معجزه بهشمار میآمد، تاآنجا که در این مقام در توصیف حضرت هادی(ع) میگفتند: «انفاق امام هادی(ع) به قدری بود که کسی جز پادشاهان توانایی انجام آن را نداشت و مقدار بخششهای ایشان تا آن زمان از کسی دیده نشده بود و در عقلها نمی گنجید».<ref> ر.ک: متن کتاب، ص 19</ref> | ||
خیران اسباطی میگوید: «نزد ابوالحسن على بن محمد هادی(ع) در مدینه رفتم. امام به من گفت: چه خبر از واثقی؟ گفتم: فدایت گردم او رابه خیر و عافيت ترک کردم و من آخرین کسی هستم که ده روز پیش او رادیدهام. | در بخش کرامات ایشان برای نمونه به موردی اشاره میکنیم. خیران اسباطی میگوید: «نزد ابوالحسن على بن محمد هادی(ع) در مدینه رفتم. امام به من گفت: چه خبر از واثقی؟ گفتم: فدایت گردم او رابه خیر و عافيت ترک کردم و من آخرین کسی هستم که ده روز پیش او رادیدهام. | ||
فرمود:او مرد. به او گفتم: من آخرین کسی هستم که او را دیدم. فرمود: مردم میگویند او مرده است». | فرمود:او مرد. به او گفتم: من آخرین کسی هستم که او را دیدم. فرمود: مردم میگویند او مرده است». | ||