حکیم، سید محمدباقر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' مى گ' به ' می‌گ'
جز (جایگزینی متن - ' مى ش' به ' می‌ش')
جز (جایگزینی متن - ' مى گ' به ' می‌گ')
خط ۷۴: خط ۷۴:
#:او در درس فقه این مرجع عظیم الشّان حضور مى یافت و [[خویی، سید ابوالقاسم|آیت‌الله خویى]] از وى کمال تجلیل را به عمل مى آورد و در مورد مسائل عراق و مشکلات نجف اشرف با وى مشورت مى کرد.
#:او در درس فقه این مرجع عظیم الشّان حضور مى یافت و [[خویی، سید ابوالقاسم|آیت‌الله خویى]] از وى کمال تجلیل را به عمل مى آورد و در مورد مسائل عراق و مشکلات نجف اشرف با وى مشورت مى کرد.
#[[حکیم، سید محسن|آیت‌الله سیّد محسن حکیم]]  
#[[حکیم، سید محسن|آیت‌الله سیّد محسن حکیم]]  
#:او پدر شهید حکیم مى باشد که علاوه بر تربیت، در تعلیم وى نیز نقش به سزائى داشته است. او نیز متقابلاً به عنوان نماینده، معاون ومشاور تواناى علمى، سیاسى و فرهنگى پدرش عمل مى کردزیرا مورد اعتماد پدر و مرادش بود و در وکالت مطلقه‌اى که براى ایشان نوشته، با تعبیرات زیبایى او را به عنوان نماینده خود برگزیده بود. [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام خمینى(ره)]] نیز در حاشیه این وکالت عظیم شهید حکیم نوشت که تمامى آن چه در وکالت مرحوم آیت‌الله سیّد محسن حکیم آمده است، تائید مى گردد.
#:او پدر شهید حکیم مى باشد که علاوه بر تربیت، در تعلیم وى نیز نقش به سزائى داشته است. او نیز متقابلاً به عنوان نماینده، معاون ومشاور تواناى علمى، سیاسى و فرهنگى پدرش عمل مى کردزیرا مورد اعتماد پدر و مرادش بود و در وکالت مطلقه‌اى که براى ایشان نوشته، با تعبیرات زیبایى او را به عنوان نماینده خود برگزیده بود. [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام خمینى(ره)]] نیز در حاشیه این وکالت عظیم شهید حکیم نوشت که تمامى آن چه در وکالت مرحوم آیت‌الله سیّد محسن حکیم آمده است، تائید می‌گردد.
#علاّمه شهید [[صدر، سید محمدباقر|آیت‌الله شهیدمحمدباقر صدر]]
#علاّمه شهید [[صدر، سید محمدباقر|آیت‌الله شهیدمحمدباقر صدر]]
این استاد بى بدیل حوزه نجف، در رشد و شکوفایى شخصیت شهید حکیم سعى وافر داشته، با بذل عنایات خاص خود، او را محرم اسرار و گنجینه تمام طرح‌ها و افکار و اندیشه‌هاى انقلابى خود قرار داد. شهید صدر از شهید حکیم به عنوان «عضدى المفدى» (بازوى فداکار) نام مى برد. شهید حکیم اکثر دروس حوزوى را نزد آیت‌الله صدر فرا گرفته است. او بر این باور بود که آقاى صدر، رهبر شایسته و بنیانگذار انقلاب اسلامى عراق و الگوى مسلمانان مى باشد و به اندیشه‌هاى صائب و نوآورى‌هاى شهید صدر اعتقاد راسخ داشت. این استاد فرزانه، هنگام دستگیرى، شهید حکیم را به عنوان قائم مقام و جانشین خود برگزید.
این استاد بى بدیل حوزه نجف، در رشد و شکوفایى شخصیت شهید حکیم سعى وافر داشته، با بذل عنایات خاص خود، او را محرم اسرار و گنجینه تمام طرح‌ها و افکار و اندیشه‌هاى انقلابى خود قرار داد. شهید صدر از شهید حکیم به عنوان «عضدى المفدى» (بازوى فداکار) نام مى برد. شهید حکیم اکثر دروس حوزوى را نزد آیت‌الله صدر فرا گرفته است. او بر این باور بود که آقاى صدر، رهبر شایسته و بنیانگذار انقلاب اسلامى عراق و الگوى مسلمانان مى باشد و به اندیشه‌هاى صائب و نوآورى‌هاى شهید صدر اعتقاد راسخ داشت. این استاد فرزانه، هنگام دستگیرى، شهید حکیم را به عنوان قائم مقام و جانشین خود برگزید.
#:آیت‌الله سیّد محمّدباقر موسوى مهرى رئیس تجمّع علماى شیعه کویت، در مورد ارتباط آقاى شهید حکیم با شهید صدر مى گوید:
#:آیت‌الله سیّد محمّدباقر موسوى مهرى رئیس تجمّع علماى شیعه کویت، در مورد ارتباط آقاى شهید حکیم با شهید صدر می‌گوید:
#:«ارتباط و علاقه شهید حکیم به استاد بزرگوارش، شهید صدر، آن قدر زیاد بود که از حدود استادى و شاگردى تجاوز کرده بود و آن دو یک روح در دو جسم بودند. نوشته‌ها و گفته‌هاى شهید حکیم شاهد این گفتار است.»
#:«ارتباط و علاقه شهید حکیم به استاد بزرگوارش، شهید صدر، آن قدر زیاد بود که از حدود استادى و شاگردى تجاوز کرده بود و آن دو یک روح در دو جسم بودند. نوشته‌ها و گفته‌هاى شهید حکیم شاهد این گفتار است.»
#آیت‌الله شیخ مرتضى آل یاسین  
#آیت‌الله شیخ مرتضى آل یاسین  
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
شهید حکیم از پدر گرامى اش آموخته بود که اگر معناى سیاست این است که امور مردم بر اساس اصول صحیح اصلاح شود و رفاه و آسایش بندگان خدا به دست آید ـ همچنان که ظاهر معناى صحیح سیاست همین است ـ اسلام، تمامش سیاست است و عالمان غیر از این کارى ندارند. شهید حکیم سیاست را در ردیف دیانت دانسته، از آن جانبدارى مى کرد.
شهید حکیم از پدر گرامى اش آموخته بود که اگر معناى سیاست این است که امور مردم بر اساس اصول صحیح اصلاح شود و رفاه و آسایش بندگان خدا به دست آید ـ همچنان که ظاهر معناى صحیح سیاست همین است ـ اسلام، تمامش سیاست است و عالمان غیر از این کارى ندارند. شهید حکیم سیاست را در ردیف دیانت دانسته، از آن جانبدارى مى کرد.


او در ابتداى کار سیاسى خود، یک سازمان سیاسى اسلامى منظّم تشکیل داد که در آن گروه‌هاى مختلفى از دانش آموختگان دانشگاه‌ها، کارمندان، طلاّب و معلّمان از سویى با معارف اصیل اهل بیت علیهم‌السلام آشنا می‌شدند و از سوى دیگر براى مقابله با اندیشه‌ها و سازمان‌هاى غیر اسلامى آماده مى گردیدند و افزون بر آن، رویدادهاى منطقه بر اساس تحلیل صحیح در جلسات آن انجام مى گرفت.
او در ابتداى کار سیاسى خود، یک سازمان سیاسى اسلامى منظّم تشکیل داد که در آن گروه‌هاى مختلفى از دانش آموختگان دانشگاه‌ها، کارمندان، طلاّب و معلّمان از سویى با معارف اصیل اهل بیت علیهم‌السلام آشنا می‌شدند و از سوى دیگر براى مقابله با اندیشه‌ها و سازمان‌هاى غیر اسلامى آماده می‌گردیدند و افزون بر آن، رویدادهاى منطقه بر اساس تحلیل صحیح در جلسات آن انجام می‌گرفت.


وى در تأسیس حزب «الدعوة الاسلاميه» در کنار شهید صدر، محمّدمهدى حکیم و [[عسکری، سید مرتضی|سیّد مرتضى عسکرى]] فعالیّت مى کرد و به فعالیّت‌هاى سیاسى ـ مردمى در آن حزب مى پرداخت.
وى در تأسیس حزب «الدعوة الاسلاميه» در کنار شهید صدر، محمّدمهدى حکیم و [[عسکری، سید مرتضی|سیّد مرتضى عسکرى]] فعالیّت مى کرد و به فعالیّت‌هاى سیاسى ـ مردمى در آن حزب مى پرداخت.
خط ۲۱۴: خط ۲۱۴:
== همراه با انقلاب، همگام با امام ==
== همراه با انقلاب، همگام با امام ==


شهید حکیم به انقلاب اسلامى ایران و رهبرى آن علاقه شدیدى داشت. او مى گفت: بر امّت اسلامى واجب است که از امام خمینى رحمه‌الله پیروى کنندزیرا در این امر، مصلحت مهم اسلامى وجود دارد. شهید حکیم در مورد انقلاب اسلامى ایران مى نویسد:
شهید حکیم به انقلاب اسلامى ایران و رهبرى آن علاقه شدیدى داشت. او می‌گفت: بر امّت اسلامى واجب است که از امام خمینى رحمه‌الله پیروى کنندزیرا در این امر، مصلحت مهم اسلامى وجود دارد. شهید حکیم در مورد انقلاب اسلامى ایران مى نویسد:


«انقلاب اسلامى و مردمى ایران در نوع خود بى نظیر است. انقلابى است که تمام گروه‌هاى ایرانى اعم از جوانان، طبقات مختلف اجتماعى اندیشمندان و رهبران دینى در آن شرکت داشتند. دو عامل اساسى در پیروزى انقلاب ایران دخیل بوده است1. ماهیت دینى آن. 2. رهبرى دینى و مردمى.
«انقلاب اسلامى و مردمى ایران در نوع خود بى نظیر است. انقلابى است که تمام گروه‌هاى ایرانى اعم از جوانان، طبقات مختلف اجتماعى اندیشمندان و رهبران دینى در آن شرکت داشتند. دو عامل اساسى در پیروزى انقلاب ایران دخیل بوده است1. ماهیت دینى آن. 2. رهبرى دینى و مردمى.
خط ۲۳۴: خط ۲۳۴:
===الف) ساده زیستى===
===الف) ساده زیستى===


او از کودکى به تقوا، صبر و پایدارى در راه حق عشق مى ورزید. مانند فقیران زندگى مى کرد و با خوراکى بسیار ساده روزگار مى گذارنید. او بر این باور بود که اگر چیزى از لوازم زندگى تهیه می‌شود، باید ارزش مادّى و معنوى آن سنجیده شود و به همسرش مى گفت: فکر کن چیزى که قصد دارى بخرى، آیا ارزش دارد که در روز قیامت و روز حساب از آن باز خواست شود یا نه؟ اگر آن قدر ارزش ندارد، ضرورتى نیست که خودمان را به سختى بیندازیم. ما روحانى هستیم باید ساده تر از بقیه مردم زندگى کنیم و این هم براى دنیایمان خوب است و هم براى آخرتمان.
او از کودکى به تقوا، صبر و پایدارى در راه حق عشق مى ورزید. مانند فقیران زندگى مى کرد و با خوراکى بسیار ساده روزگار می‌گذارنید. او بر این باور بود که اگر چیزى از لوازم زندگى تهیه می‌شود، باید ارزش مادّى و معنوى آن سنجیده شود و به همسرش می‌گفت: فکر کن چیزى که قصد دارى بخرى، آیا ارزش دارد که در روز قیامت و روز حساب از آن باز خواست شود یا نه؟ اگر آن قدر ارزش ندارد، ضرورتى نیست که خودمان را به سختى بیندازیم. ما روحانى هستیم باید ساده تر از بقیه مردم زندگى کنیم و این هم براى دنیایمان خوب است و هم براى آخرتمان.


او در حالى زندگى ساده‌اى براى خود برگزیده بود که در بیت نام آورترین مرجع جهان تشیّع زندگى مى کرد و مى توانست بهترین زندگى تجمّلاتى و تشریفاتى را براى خودش تدارک، ببیندامّا سطح زندگى خود را همانند جدّش امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حد فقرا و مستضعفان قرار داده بود.
او در حالى زندگى ساده‌اى براى خود برگزیده بود که در بیت نام آورترین مرجع جهان تشیّع زندگى مى کرد و مى توانست بهترین زندگى تجمّلاتى و تشریفاتى را براى خودش تدارک، ببیندامّا سطح زندگى خود را همانند جدّش امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حد فقرا و مستضعفان قرار داده بود.
خط ۲۴۰: خط ۲۴۰:
===ب) عبادت و تهجّد===
===ب) عبادت و تهجّد===


او به نافله‌هاى شب بسیار اهمیت مى داد و اگر در جلسه‌اى فرصت نمى یافت نافله نمازى را بخواند، قضاى آن را پس از اتمام جلسه یا روز بعد به جا مى آورد. هر روز یک جزء قرآن مى خواند. هرگز نماز شبش را ترک نمى کرد و هنگامى که دکتر به او گفته بود: روزى 40 دقیقه قدم بزن چون فعالیّت حرکتى شما کم است، وى در منزل، روزانه وقت معیّنى را براى قدم زدن انتخاب کرده بود و در حین قدم زدن، نافله مى خواند. همیشه مى گفت: انسان باید با خدا ارتباط برقرار کند و دعا خواندن، صرفاً به لفظ و تحرّک لبها کافى نیست. خیلى وقت‌ها در نماز حال خوشى پیدا مى کرد و ارتباط عاشقانه‌اى با خالق پیدا مى کرد. آن شهید وارسته علاقه داشت که نمازهاى مستحبى را در تاریکى بخواند و هنگام خواندن دعا اشک مى ریخت و راز و نیاز مى کرد.
او به نافله‌هاى شب بسیار اهمیت مى داد و اگر در جلسه‌اى فرصت نمى یافت نافله نمازى را بخواند، قضاى آن را پس از اتمام جلسه یا روز بعد به جا مى آورد. هر روز یک جزء قرآن مى خواند. هرگز نماز شبش را ترک نمى کرد و هنگامى که دکتر به او گفته بود: روزى 40 دقیقه قدم بزن چون فعالیّت حرکتى شما کم است، وى در منزل، روزانه وقت معیّنى را براى قدم زدن انتخاب کرده بود و در حین قدم زدن، نافله مى خواند. همیشه می‌گفت: انسان باید با خدا ارتباط برقرار کند و دعا خواندن، صرفاً به لفظ و تحرّک لبها کافى نیست. خیلى وقت‌ها در نماز حال خوشى پیدا مى کرد و ارتباط عاشقانه‌اى با خالق پیدا مى کرد. آن شهید وارسته علاقه داشت که نمازهاى مستحبى را در تاریکى بخواند و هنگام خواندن دعا اشک مى ریخت و راز و نیاز مى کرد.


هر کس با خدا بود، عزیز دل او بود. میزان علاقه‌اش به افراد، بر اساس تدیّن و ایمان آنان بودو روابطش نیز بر اساس دین و ایمان بود و نه بر اساس مصلحت و آشنایى ظاهرى.
هر کس با خدا بود، عزیز دل او بود. میزان علاقه‌اش به افراد، بر اساس تدیّن و ایمان آنان بودو روابطش نیز بر اساس دین و ایمان بود و نه بر اساس مصلحت و آشنایى ظاهرى.
خط ۲۴۶: خط ۲۴۶:
===ج) تلاش و کوشش===
===ج) تلاش و کوشش===


اهتمام به کار و فعالیّت شبانه روزى، همواره در زندگى شهید حکیم حاکم بود. او در اواخر عمرش، اصلاً استراحت نداشت و تمام نامه‌هایى که برایش مى رسید، شخصاً مطالعه کرده، پاسخ مى گفت.
اهتمام به کار و فعالیّت شبانه روزى، همواره در زندگى شهید حکیم حاکم بود. او در اواخر عمرش، اصلاً استراحت نداشت و تمام نامه‌هایى که برایش مى رسید، شخصاً مطالعه کرده، پاسخ می‌گفت.


بسیار اهل مطالعه و نگارش بود و هیچ فرصت خالى نداشت. او یا عبادت مى کرد و یا کار و مطالعه و نگارش. کتاب‌هاى به جاى مانده از وى، نشانگر فعالیّت‌هاى خستگى ناپذیر اوست.
بسیار اهل مطالعه و نگارش بود و هیچ فرصت خالى نداشت. او یا عبادت مى کرد و یا کار و مطالعه و نگارش. کتاب‌هاى به جاى مانده از وى، نشانگر فعالیّت‌هاى خستگى ناپذیر اوست.
خط ۲۵۲: خط ۲۵۲:
===د) اخلاص و خدا محورى===
===د) اخلاص و خدا محورى===


شهید حکیم از لحاظ تدیّن، ارتباط با خدا، اخلاق، خدمت به مردم، گشاده رویى و سعه صدر در اوج بود. او مى گفت:
شهید حکیم از لحاظ تدیّن، ارتباط با خدا، اخلاق، خدمت به مردم، گشاده رویى و سعه صدر در اوج بود. او می‌گفت:


براى خدا کار کنیداگر براى انسان‌ها کار کنید، بدانید که انسان از نسیان آفریده شده، فراموش خواهد کردپس براى خدا کار کنید و هر قدمى بر مى دارید، براى خدا باشد تا مغبون نشوید.
براى خدا کار کنیداگر براى انسان‌ها کار کنید، بدانید که انسان از نسیان آفریده شده، فراموش خواهد کردپس براى خدا کار کنید و هر قدمى بر مى دارید، براى خدا باشد تا مغبون نشوید.


او مى گفت: انسان باید همواره با خدا تجارت کند و با خدا معامله کند و با این عقیده بود که تمام هستى و زندگى اش را با خدا معامله کرد و سرانجام به فیض شهادت نائل شد.
او می‌گفت: انسان باید همواره با خدا تجارت کند و با خدا معامله کند و با این عقیده بود که تمام هستى و زندگى اش را با خدا معامله کرد و سرانجام به فیض شهادت نائل شد.


از دیگر ویژگى‌هاى اخلاقى این عارف به خدا پیوسته، معاشرت صحیح با خانواده، تربیت فرزندان شایسته، برگزارى مراسم عزادارى براى سیّدالشّهداء علیه‌السلام در زیباترین شکل و با شور و حال وصف ناپذیر، دلجویى از مؤمنان، دیدار با محرومان و جوانان، قدرت احتجاج و استدلال شگفت انگیز، احترام به مرجعیّت، متانت، سخاوت، غیرت دینى، تدبیر و دوراندیشى بوده است.
از دیگر ویژگى‌هاى اخلاقى این عارف به خدا پیوسته، معاشرت صحیح با خانواده، تربیت فرزندان شایسته، برگزارى مراسم عزادارى براى سیّدالشّهداء علیه‌السلام در زیباترین شکل و با شور و حال وصف ناپذیر، دلجویى از مؤمنان، دیدار با محرومان و جوانان، قدرت احتجاج و استدلال شگفت انگیز، احترام به مرجعیّت، متانت، سخاوت، غیرت دینى، تدبیر و دوراندیشى بوده است.
خط ۳۰۳: خط ۳۰۳:
وى در پایان سخنان خود، به ذکر مصیبت پرداخته، با گریه و حزن و اندوه در مصائب ابى عبدالله الحسین علیه‌السلام به آستانه شهادت نزدیک شد.
وى در پایان سخنان خود، به ذکر مصیبت پرداخته، با گریه و حزن و اندوه در مصائب ابى عبدالله الحسین علیه‌السلام به آستانه شهادت نزدیک شد.


همسر فداکار این شهید والامقام ـ خانم مامقانى ـ مى گوید:
همسر فداکار این شهید والامقام ـ خانم مامقانى ـ می‌گوید:


او در روز اوّل رجب، روز جمعه، در محراب عبادت، در حرم [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین علیه‌السلام]] به آرزویش که خواسته تمام اولیا بود، رسیدزیرا او همواره در مکّه از خدا چنین درخواست کرده بود: خدایا! مى خواهم در راه تو (همانند مولایم امام حسین علیه‌السلام) شهید شوم و بدنم پاره پاره شود.
او در روز اوّل رجب، روز جمعه، در محراب عبادت، در حرم [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین علیه‌السلام]] به آرزویش که خواسته تمام اولیا بود، رسیدزیرا او همواره در مکّه از خدا چنین درخواست کرده بود: خدایا! مى خواهم در راه تو (همانند مولایم امام حسین علیه‌السلام) شهید شوم و بدنم پاره پاره شود.
خط ۳۰۹: خط ۳۰۹:
آرى شهادت او در اوّل رجب سال 1424، روز ولادت امام محمّدباقر علیه‌السلام برابر با 8 شهریور 1382ش در محراب عبادت و در حرم مولى الموحدین، [[امام علی علیه‌السلام|على علیه‌السلام]] واقع شد که نکات فراوانى در این اتّفاق نهفته است.
آرى شهادت او در اوّل رجب سال 1424، روز ولادت امام محمّدباقر علیه‌السلام برابر با 8 شهریور 1382ش در محراب عبادت و در حرم مولى الموحدین، [[امام علی علیه‌السلام|على علیه‌السلام]] واقع شد که نکات فراوانى در این اتّفاق نهفته است.


انسان وارسته‌اى از سادات حسنى در اواخر جمادى و اوائل رجب در میان کوفه و نجف، به همراه عدّه‌اى به شهادت مى رسد و بدنش تکه تکه مى گردد و اثرى از آن باقى نمى ماند. این روایت در مورد شهادت شهید حکیم صدق مى کند و اکثر افرادى که من با آنها صحبت کرده ام، این روایت را به شهادت ایشان منطبق دانسته‌اند.
انسان وارسته‌اى از سادات حسنى در اواخر جمادى و اوائل رجب در میان کوفه و نجف، به همراه عدّه‌اى به شهادت مى رسد و بدنش تکه تکه می‌گردد و اثرى از آن باقى نمى ماند. این روایت در مورد شهادت شهید حکیم صدق مى کند و اکثر افرادى که من با آنها صحبت کرده ام، این روایت را به شهادت ایشان منطبق دانسته‌اند.


== پیام رهبر معظم انقلاب ==
== پیام رهبر معظم انقلاب ==