پرش به محتوا

حکیم، سید محمدباقر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' مى ش' به ' می‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'چشم انداز' به 'چشم‌انداز')
جز (جایگزینی متن - ' مى ش' به ' می‌ش')
خط ۸۲: خط ۸۲:
#:او داماد علاّمه سیّد محمّد باقر صدر و از استادان شهید حکیم به شمار مى رود. شهید محمّدباقر حکیم در سال 1384 ق. از این استاد، مدرک اجتهاد در فقه، اصول و علوم قرآنى دریافت کرده است.
#:او داماد علاّمه سیّد محمّد باقر صدر و از استادان شهید حکیم به شمار مى رود. شهید محمّدباقر حکیم در سال 1384 ق. از این استاد، مدرک اجتهاد در فقه، اصول و علوم قرآنى دریافت کرده است.
#سیّد یوسف حکیم  
#سیّد یوسف حکیم  
#:وى برادر بزرگ شهید حکیم و یکى از استادان وى محسوب مى شود. این استاد فرهیخته حوزه نجف توسط رژیم صدام مدّتى زندانى گردید. امام خمینى در این مورد فرمود:
#:وى برادر بزرگ شهید حکیم و یکى از استادان وى محسوب می‌شود. این استاد فرهیخته حوزه نجف توسط رژیم صدام مدّتى زندانى گردید. امام خمینى در این مورد فرمود:
#:«در عراق تعدادى از علماى را گرفته‌اند که من بعضى از آنها را مى شناسم، مثل آقاى حاج سیّد یوسف حکیم».
#:«در عراق تعدادى از علماى را گرفته‌اند که من بعضى از آنها را می‌شناسم، مثل آقاى حاج سیّد یوسف حکیم».
#:در جاى دیگرى فرمود:
#:در جاى دیگرى فرمود:
#:وقتى انسان مى بیند که شهید آقاى صدر، آن عالم فاضل را و همچنین همشیره ایشان را با چه وضعى شهید کردند و بعد هم با بیت مرحوم آقاى حکیم که آن قدر خدمت کرده‌اند که وقتى انسان ایشان را مى دید، به یاد قیامت مى افتاد، آن گونه رفتار نمودند، شدیداً متأثر مى شود».
#:وقتى انسان مى بیند که شهید آقاى صدر، آن عالم فاضل را و همچنین همشیره ایشان را با چه وضعى شهید کردند و بعد هم با بیت مرحوم آقاى حکیم که آن قدر خدمت کرده‌اند که وقتى انسان ایشان را مى دید، به یاد قیامت مى افتاد، آن گونه رفتار نمودند، شدیداً متأثر می‌شود».


== آثار  ==
== آثار  ==
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
شهید حکیم از پدر گرامى اش آموخته بود که اگر معناى سیاست این است که امور مردم بر اساس اصول صحیح اصلاح شود و رفاه و آسایش بندگان خدا به دست آید ـ همچنان که ظاهر معناى صحیح سیاست همین است ـ اسلام، تمامش سیاست است و عالمان غیر از این کارى ندارند. شهید حکیم سیاست را در ردیف دیانت دانسته، از آن جانبدارى مى کرد.
شهید حکیم از پدر گرامى اش آموخته بود که اگر معناى سیاست این است که امور مردم بر اساس اصول صحیح اصلاح شود و رفاه و آسایش بندگان خدا به دست آید ـ همچنان که ظاهر معناى صحیح سیاست همین است ـ اسلام، تمامش سیاست است و عالمان غیر از این کارى ندارند. شهید حکیم سیاست را در ردیف دیانت دانسته، از آن جانبدارى مى کرد.


او در ابتداى کار سیاسى خود، یک سازمان سیاسى اسلامى منظّم تشکیل داد که در آن گروه‌هاى مختلفى از دانش آموختگان دانشگاه‌ها، کارمندان، طلاّب و معلّمان از سویى با معارف اصیل اهل بیت علیهم‌السلام آشنا مى شدند و از سوى دیگر براى مقابله با اندیشه‌ها و سازمان‌هاى غیر اسلامى آماده مى گردیدند و افزون بر آن، رویدادهاى منطقه بر اساس تحلیل صحیح در جلسات آن انجام مى گرفت.
او در ابتداى کار سیاسى خود، یک سازمان سیاسى اسلامى منظّم تشکیل داد که در آن گروه‌هاى مختلفى از دانش آموختگان دانشگاه‌ها، کارمندان، طلاّب و معلّمان از سویى با معارف اصیل اهل بیت علیهم‌السلام آشنا می‌شدند و از سوى دیگر براى مقابله با اندیشه‌ها و سازمان‌هاى غیر اسلامى آماده مى گردیدند و افزون بر آن، رویدادهاى منطقه بر اساس تحلیل صحیح در جلسات آن انجام مى گرفت.


وى در تأسیس حزب «الدعوة الاسلاميه» در کنار شهید صدر، محمّدمهدى حکیم و [[عسکری، سید مرتضی|سیّد مرتضى عسکرى]] فعالیّت مى کرد و به فعالیّت‌هاى سیاسى ـ مردمى در آن حزب مى پرداخت.
وى در تأسیس حزب «الدعوة الاسلاميه» در کنار شهید صدر، محمّدمهدى حکیم و [[عسکری، سید مرتضی|سیّد مرتضى عسکرى]] فعالیّت مى کرد و به فعالیّت‌هاى سیاسى ـ مردمى در آن حزب مى پرداخت.
خط ۲۱۰: خط ۲۱۰:
اخلاص در عمل، بى پروایى، شجاعت، جرأت و تدبیر، از ویژگیهاى شهید سیّد محمّدباقر حکیم بود. شاخص ترین عمل سیاسى و تشکیلاتى شهید حکیم، تشکیل مجلس اعلاى شیعیان عراق بوده است.
اخلاص در عمل، بى پروایى، شجاعت، جرأت و تدبیر، از ویژگیهاى شهید سیّد محمّدباقر حکیم بود. شاخص ترین عمل سیاسى و تشکیلاتى شهید حکیم، تشکیل مجلس اعلاى شیعیان عراق بوده است.


این مجلس، بعد از تحوّلات اخیر آن کشور، یکى از سازمان‌هاى مؤثر، جدّى و فعّال در صحنه سیاسى عراق محسوب مى شود.
این مجلس، بعد از تحوّلات اخیر آن کشور، یکى از سازمان‌هاى مؤثر، جدّى و فعّال در صحنه سیاسى عراق محسوب می‌شود.


== همراه با انقلاب، همگام با امام ==
== همراه با انقلاب، همگام با امام ==
خط ۲۳۴: خط ۲۳۴:
===الف) ساده زیستى===
===الف) ساده زیستى===


او از کودکى به تقوا، صبر و پایدارى در راه حق عشق مى ورزید. مانند فقیران زندگى مى کرد و با خوراکى بسیار ساده روزگار مى گذارنید. او بر این باور بود که اگر چیزى از لوازم زندگى تهیه مى شود، باید ارزش مادّى و معنوى آن سنجیده شود و به همسرش مى گفت: فکر کن چیزى که قصد دارى بخرى، آیا ارزش دارد که در روز قیامت و روز حساب از آن باز خواست شود یا نه؟ اگر آن قدر ارزش ندارد، ضرورتى نیست که خودمان را به سختى بیندازیم. ما روحانى هستیم باید ساده تر از بقیه مردم زندگى کنیم و این هم براى دنیایمان خوب است و هم براى آخرتمان.
او از کودکى به تقوا، صبر و پایدارى در راه حق عشق مى ورزید. مانند فقیران زندگى مى کرد و با خوراکى بسیار ساده روزگار مى گذارنید. او بر این باور بود که اگر چیزى از لوازم زندگى تهیه می‌شود، باید ارزش مادّى و معنوى آن سنجیده شود و به همسرش مى گفت: فکر کن چیزى که قصد دارى بخرى، آیا ارزش دارد که در روز قیامت و روز حساب از آن باز خواست شود یا نه؟ اگر آن قدر ارزش ندارد، ضرورتى نیست که خودمان را به سختى بیندازیم. ما روحانى هستیم باید ساده تر از بقیه مردم زندگى کنیم و این هم براى دنیایمان خوب است و هم براى آخرتمان.


او در حالى زندگى ساده‌اى براى خود برگزیده بود که در بیت نام آورترین مرجع جهان تشیّع زندگى مى کرد و مى توانست بهترین زندگى تجمّلاتى و تشریفاتى را براى خودش تدارک، ببیندامّا سطح زندگى خود را همانند جدّش امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حد فقرا و مستضعفان قرار داده بود.
او در حالى زندگى ساده‌اى براى خود برگزیده بود که در بیت نام آورترین مرجع جهان تشیّع زندگى مى کرد و مى توانست بهترین زندگى تجمّلاتى و تشریفاتى را براى خودش تدارک، ببیندامّا سطح زندگى خود را همانند جدّش امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حد فقرا و مستضعفان قرار داده بود.