۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''جامع التمثیل''' تألیف محمدعلی | '''جامع التمثیل''' تألیف [[حبلهرودی، محمدعلی|محمدعلی حبلهرودی]]، مصحح [[ذوالفقاری، حسن|حسن ذوالفقاری]]؛ این کتاب از جمله قدیمیترین کتابهای امثال و دربرگیرندۀ نابترین تمثیلهای ایرانی است که طی چهار قرن از پرخوانندهترین کتابهای اخلاقی و داستانی بوده است. این کتاب ارزشمند و پرفایده با آمیختن مثل و تمثیل با آیه و حدیث و شعر، داروی پند و موعظه را بر خواننده شیرین و گوارا میکند. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
در عصر صفوی قصهگویی و قصهخوانی رشد بیسابقهای یافت. بیش از همه قصههای مذهبی رواج گرفت؛ مثل حمزهنامه، مختارنامه، حکایت محمد حنفیه، جنگنامۀ امیرالمؤمنین، داستان طال مغربی و .... . به این دلیل که این قصهها مورد حمایت دولت صفوی بود. برخی از این قصهها به قبل از دورۀ صفویه مربوط است؛ ولی در این عهد رواج بیشتری یافت. | در عصر صفوی قصهگویی و قصهخوانی رشد بیسابقهای یافت. بیش از همه قصههای مذهبی رواج گرفت؛ مثل حمزهنامه، مختارنامه، حکایت محمد حنفیه، جنگنامۀ امیرالمؤمنین، داستان طال مغربی و .... . به این دلیل که این قصهها مورد حمایت دولت صفوی بود. برخی از این قصهها به قبل از دورۀ صفویه مربوط است؛ ولی در این عهد رواج بیشتری یافت. | ||
کتاب «جامع التمثیل» از جمله قدیمیترین کتابهای امثال و دربرگیرندۀ نابترین تمثیلهای ایرانی است که طی چهار قرن از پرخوانندهترین کتابهای اخلاقی و داستانی بوده است. این کتاب ارزشمند و پرفایده با آمیختن مثل و تمثیل با آیه و حدیث و شعر، داروی پند و موعظه را بر خواننده شیرین و گوارا میکند. این کتاب را محمدعلی یا محمد حبلهرودی (زنده در 1054 قمری) در دارالسلطنۀ حیدرآباد دکن نوشته است. مؤلف از سیمیندشت فیروزکوه بوده که به هندوستان رفته است. او این کتاب را در زمان عبدالله قطبشاه ششمین پادشاه شیعیمذهب قطبشاهیان در هند نگاشته است. | کتاب «جامع التمثیل» از جمله قدیمیترین کتابهای امثال و دربرگیرندۀ نابترین تمثیلهای ایرانی است که طی چهار قرن از پرخوانندهترین کتابهای اخلاقی و داستانی بوده است. این کتاب ارزشمند و پرفایده با آمیختن مثل و تمثیل با آیه و حدیث و شعر، داروی پند و موعظه را بر خواننده شیرین و گوارا میکند. این کتاب را [[حبلهرودی، محمدعلی|محمدعلی یا محمد حبلهرودی]] (زنده در 1054 قمری) در دارالسلطنۀ حیدرآباد دکن نوشته است. مؤلف از سیمیندشت فیروزکوه بوده که به هندوستان رفته است. او این کتاب را در زمان عبدالله قطبشاه ششمین پادشاه شیعیمذهب قطبشاهیان در هند نگاشته است. | ||
این کتاب و کتاب دیگر مؤلف با عنوان «مجمع الامثال» را میتوان سرآغاز تدوین مثلهای فارسی به شمار آورد. همچنین از جمله کتابهایی است که برای مجلسگویان و اهل منبر مناسبت دارد، مثل «زینة المجالس»؛ زیرا درون حکایت یا پیش از آنها مؤلف به تناسب مباحث خود به موعظه و اندرزگویی میپردازد و چون سخنوران از آیات و احادیث و امثال و اشعار فارسی و عربی بهوفور استفاده میکند. | این کتاب و کتاب دیگر مؤلف با عنوان «مجمع الامثال» را میتوان سرآغاز تدوین مثلهای فارسی به شمار آورد. همچنین از جمله کتابهایی است که برای مجلسگویان و اهل منبر مناسبت دارد، مثل «زینة المجالس»؛ زیرا درون حکایت یا پیش از آنها مؤلف به تناسب مباحث خود به موعظه و اندرزگویی میپردازد و چون سخنوران از آیات و احادیث و امثال و اشعار فارسی و عربی بهوفور استفاده میکند. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
«جامع التمثیل» شامل دیباچه، مقدمه و 28 باب است و در پایان کتاب، بخش ملحقات، شامل حکایات گوناگون است. دیباچۀ کتاب تمهیدی برای علت نگارش و لزوم آن است. مقدمه با بحث امثال قرآنی آغاز میشود و دربرگیرندۀ حکایتهایی است که با برخی از آیات قرآن تطبیق میکند. مؤلف در این مقدمه بر اساس آیات قرآنی و برخی حکایتها و روایتهای دینی، خواننده را به ترک دلبستگی به دنیا و توجه به آخرت سفارش میکند. پس از مقدمه، بابها به ترتیب حروف الفبا میآید. در آغاز هر باب تعدادی مثل، کنایه و گاه زبانزد و بیترتیب آمده است؛ سپس حکایتها و داستانهایی را نویسنده نقل میکند که دربرگیرندۀ مثلی است یا به مثلی منتهی میشود یا مثل مربوط به آن داستان است. گاه علت حکایتهای مندرج در لابلای امثال اشاره به یکی از خصلتهای اخلاقی متناسب با حرف آن باب است. حکایتهایی هم وجود دارد که ارتباطی با موضوع باب ندارد. | «جامع التمثیل» شامل دیباچه، مقدمه و 28 باب است و در پایان کتاب، بخش ملحقات، شامل حکایات گوناگون است. دیباچۀ کتاب تمهیدی برای علت نگارش و لزوم آن است. مقدمه با بحث امثال قرآنی آغاز میشود و دربرگیرندۀ حکایتهایی است که با برخی از آیات قرآن تطبیق میکند. مؤلف در این مقدمه بر اساس آیات قرآنی و برخی حکایتها و روایتهای دینی، خواننده را به ترک دلبستگی به دنیا و توجه به آخرت سفارش میکند. پس از مقدمه، بابها به ترتیب حروف الفبا میآید. در آغاز هر باب تعدادی مثل، کنایه و گاه زبانزد و بیترتیب آمده است؛ سپس حکایتها و داستانهایی را نویسنده نقل میکند که دربرگیرندۀ مثلی است یا به مثلی منتهی میشود یا مثل مربوط به آن داستان است. گاه علت حکایتهای مندرج در لابلای امثال اشاره به یکی از خصلتهای اخلاقی متناسب با حرف آن باب است. حکایتهایی هم وجود دارد که ارتباطی با موضوع باب ندارد. | ||
سبک کلی نثر کتاب مثل آثار داستانی دورۀ صفویه است؛ نثر کتاب در بابها و هنگام بیان داستانها ساده و بیپیرایه است و در دیباچه و مقدمه و هنگام موعظه متکلف و ادیبانه میشود. روش حبلهرودی در حکایتآوری تفصیل مطالب و شاخوبرگدادن داستانها با اندرزها، اشعار، احادیث و عبارتپردازی با آوردن جملههای مترادف است که گاه به اطناب میگراید. انتخاب این شیوه به دلیل ماهیت سرگرمکنندگی و مجلسگویی کتاب و برای اثرگذاری بر مخاطب است. | سبک کلی نثر کتاب مثل آثار داستانی دورۀ صفویه است؛ نثر کتاب در بابها و هنگام بیان داستانها ساده و بیپیرایه است و در دیباچه و مقدمه و هنگام موعظه متکلف و ادیبانه میشود. روش [[حبلهرودی، محمدعلی|حبلهرودی]] در حکایتآوری تفصیل مطالب و شاخوبرگدادن داستانها با اندرزها، اشعار، احادیث و عبارتپردازی با آوردن جملههای مترادف است که گاه به اطناب میگراید. انتخاب این شیوه به دلیل ماهیت سرگرمکنندگی و مجلسگویی کتاب و برای اثرگذاری بر مخاطب است. | ||
محتوای قصههای کتاب اغلب عامهپسند است. مضمون، سبک نگارش، مخاطبان و شکل ارائۀ آن باب پسند عامه بوده و میان مردم رایج شده است؛ نیز داستانهای کتاب برای سرگرمی و تفنن و گاه طنزآمیز هستند. عمدهترین موضوعات داستانها را داستانهای اخلاقی تشکیل میدهند؛ از جمله اجل، احسان، ازدواج، انتقام، آه مظلوم، بخل، تدبیر، تربیت، ترک دنیا، تقوا، توبه، عهدشکنی، عیبجویی، میانجیگری، قول زنان، نتیجۀ عمل، نیکویی، وفای به عهد، یاد حق و .... . | محتوای قصههای کتاب اغلب عامهپسند است. مضمون، سبک نگارش، مخاطبان و شکل ارائۀ آن باب پسند عامه بوده و میان مردم رایج شده است؛ نیز داستانهای کتاب برای سرگرمی و تفنن و گاه طنزآمیز هستند. عمدهترین موضوعات داستانها را داستانهای اخلاقی تشکیل میدهند؛ از جمله اجل، احسان، ازدواج، انتقام، آه مظلوم، بخل، تدبیر، تربیت، ترک دنیا، تقوا، توبه، عهدشکنی، عیبجویی، میانجیگری، قول زنان، نتیجۀ عمل، نیکویی، وفای به عهد، یاد حق و .... . |