۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حلاج' به 'حلاج ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
مؤلف پس از طرح مسأله جانشينى پيامبر اكرم(ص) و ردّ نظر اهل سنت در فصول بعدى به ذكر فرقههاى خوارج، معتزله، مشبّهه و مجسّمه و اصحاب تناسخ مىپردازد.مؤلف مذاهب فقهى اهل سنت را در فصل مشبهه طرح مىكند و آنها را در تقسيمبندى نه چندان مرتبى هفت فرقه برمىشمارد. وى همچنين گزارشى نسبتا مفصل از عقايد اشعرى ارائه مىنمايد. | مؤلف پس از طرح مسأله جانشينى پيامبر اكرم(ص) و ردّ نظر اهل سنت در فصول بعدى به ذكر فرقههاى خوارج، معتزله، مشبّهه و مجسّمه و اصحاب تناسخ مىپردازد.مؤلف مذاهب فقهى اهل سنت را در فصل مشبهه طرح مىكند و آنها را در تقسيمبندى نه چندان مرتبى هفت فرقه برمىشمارد. وى همچنين گزارشى نسبتا مفصل از عقايد اشعرى ارائه مىنمايد. | ||
مؤلف در باب شانزدهم به فرقههاى صوفيه نظر دارد و آنها را شش فرقه مىداند و جالب آن كه [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] | مؤلف در باب شانزدهم به فرقههاى صوفيه نظر دارد و آنها را شش فرقه مىداند و جالب آن كه [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] را ساحر مىخواند. در باب بعد، به طعن، اقوال بزرگان تصوف را از رسالۀ قشيريه نقل مىكند. به نظر وى، صوفيان همه از اهل سنتاند و اين دليل محكمى بر محكوميت آنها است. | ||
در بابهاى بعدى به قومى كه مدعى اهل سنت و جماعت بودهاند، تعريض دارد، از جمله به عبد القاهر بغدادى كه در الفرق بين الفرق خود را ناجى مىداند. | در بابهاى بعدى به قومى كه مدعى اهل سنت و جماعت بودهاند، تعريض دارد، از جمله به عبد القاهر بغدادى كه در الفرق بين الفرق خود را ناجى مىداند. |
ویرایش