جریان سیاست‌نامه‌ نویسی در تاریخ اندیشه‌ی سیاسی سده‌های میانه‌ی ایران (همبستگی اقتصاد و سیاست و اندیشه): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه اند،' به 'ه‌اند،'
جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'ه‌ای ')
جز (جایگزینی متن - 'ه اند،' به 'ه‌اند،')
خط ۲۸: خط ۲۸:


==ساختار و گزارش محتوا==
==ساختار و گزارش محتوا==
تحقیق پیش رو تتبعی است در تاریخ اندیشه‌ی سیاسی سده های میانه‌ی ایران اسلامی؛ که خود را وقف واکاوی وجوهات مختلف بخش کوچکی از آن کرده است. پرسشی که تمام این تحقیق پیرامون آن شکل گرفته است از جهاتی بسیار ساده است: سیاستنامه نویسی؟ اما اگرچه در بدایت امر ساده می نماید ولی وقتی کار آغاز می شود و محقق پای در اقیانوس متون و رساله ها و نظریات و عقاید می گذارد به عینه می بیند که علی رغم تلاش های بسیاری که در یک سده‌ی گذشته در حوزه‌ی تاریخ نگاری اندیشه‌ی سیاسی سده های میانه‌ی ایران و اسلام انجام شده است اما معهذا هنوز هم نقاط تاریک متعددی در این زمینه وجود دارد. لذا آن خوش بینی اولیه با محک واقعیت زائل می شود و پرسش آغازین سهل و ممتنع می نماید. برای نمونه، محقق در فرایند تحقیق با پرسش هایی متعدد و متکثر روبرو می شود که در ادبیات موضوعی این حوزه - سیاستنامه پژوهی - عموما، و حتی گاه ابدا، هیچ اشاره‌ای بدان‌ها نشده است و غالبا به تکراریات بسنده شده است. پرسش از خاستگاه اجتماعی سیاستنامه نویسی طبقاتی که حاملان تاریخی آن بوده اند، ساختارهای اقتصادی ای که بر روند تولید، بازتولید، توقف یا زوال آن‌ها موثر بوده اند، و شاید مهمترین نکته، چگونگی قرائت و فهم مفاهیم سیاستنامه‌ای و پویامندی‌های درونی آن. این اثر تلاشی است کوچک برای پاسخ دادن به چنین پرسش هایی و پرداختن به چنین دغدغه هایی. در همین راستا و برای پاسخ دادن به آن پرسش ها و چنان دغدغه مندی هایی، پرسش از سرشت سیاستنامه نویسی، در همبستگی سه مولفه اقتصاد و سیاست و اندیشه، و کشف منطق درونی سیاستنامه نویسی موضوع این پژوهش قرار گرفته است. در اینجا عبارت «کشف منطق درونی سیاستنامه نویسی» در تاریخ اندیشه‌ی سیاسی سده های میانه‌ی ایران اسلامی حائز اهمیت بسیار است چرا که عمده ترین وجه افتراق این پژوهش با آثار استاد طباطبایی است. مولف برخلاف ایشان از بنیان‌های ایرانشهری آغاز کرده است اما سیاستنامه نویسی را نه بسان صرف تداوم آن سرچشمه‌ی فکری قلمداد نکرده بلکه آن را در بستر مناسبات عینی و ساختارهای اقتصادی - اجتماعی - سیاسی سده های میانه و بر مبنای منطق درونی تولید و بازتولیدشان تحلیل کرده است.
تحقیق پیش رو تتبعی است در تاریخ اندیشه‌ی سیاسی سده های میانه‌ی ایران اسلامی؛ که خود را وقف واکاوی وجوهات مختلف بخش کوچکی از آن کرده است. پرسشی که تمام این تحقیق پیرامون آن شکل گرفته است از جهاتی بسیار ساده است: سیاستنامه نویسی؟ اما اگرچه در بدایت امر ساده می نماید ولی وقتی کار آغاز می شود و محقق پای در اقیانوس متون و رساله ها و نظریات و عقاید می گذارد به عینه می بیند که علی رغم تلاش های بسیاری که در یک سده‌ی گذشته در حوزه‌ی تاریخ نگاری اندیشه‌ی سیاسی سده های میانه‌ی ایران و اسلام انجام شده است اما معهذا هنوز هم نقاط تاریک متعددی در این زمینه وجود دارد. لذا آن خوش بینی اولیه با محک واقعیت زائل می شود و پرسش آغازین سهل و ممتنع می نماید. برای نمونه، محقق در فرایند تحقیق با پرسش هایی متعدد و متکثر روبرو می شود که در ادبیات موضوعی این حوزه - سیاستنامه پژوهی - عموما، و حتی گاه ابدا، هیچ اشاره‌ای بدان‌ها نشده است و غالبا به تکراریات بسنده شده است. پرسش از خاستگاه اجتماعی سیاستنامه نویسی طبقاتی که حاملان تاریخی آن بوده‌اند، ساختارهای اقتصادی ای که بر روند تولید، بازتولید، توقف یا زوال آن‌ها موثر بوده‌اند، و شاید مهمترین نکته، چگونگی قرائت و فهم مفاهیم سیاستنامه‌ای و پویامندی‌های درونی آن. این اثر تلاشی است کوچک برای پاسخ دادن به چنین پرسش هایی و پرداختن به چنین دغدغه هایی. در همین راستا و برای پاسخ دادن به آن پرسش ها و چنان دغدغه مندی هایی، پرسش از سرشت سیاستنامه نویسی، در همبستگی سه مولفه اقتصاد و سیاست و اندیشه، و کشف منطق درونی سیاستنامه نویسی موضوع این پژوهش قرار گرفته است. در اینجا عبارت «کشف منطق درونی سیاستنامه نویسی» در تاریخ اندیشه‌ی سیاسی سده های میانه‌ی ایران اسلامی حائز اهمیت بسیار است چرا که عمده ترین وجه افتراق این پژوهش با آثار استاد طباطبایی است. مولف برخلاف ایشان از بنیان‌های ایرانشهری آغاز کرده است اما سیاستنامه نویسی را نه بسان صرف تداوم آن سرچشمه‌ی فکری قلمداد نکرده بلکه آن را در بستر مناسبات عینی و ساختارهای اقتصادی - اجتماعی - سیاسی سده های میانه و بر مبنای منطق درونی تولید و بازتولیدشان تحلیل کرده است.


طبق فرضیه‌ی تحقیق، سیاس نامه ها در همبستگی سه عامل پیش گفته، شکل گرفته‌اند. بنابراین از نظر مولف، طبقات اجتماعی، الگوهای معیشتی مسلط در سده های میانه و اندیشه‌ی ایرانشهری (به عنوان سه متغیر مستقل)، زمینه ساز تولید و بازتولید - و شاید نهایتا توقف و «زوال» - سیاستنامه نویسی (به عنوان متغیر وابسته) بوده‌اند.
طبق فرضیه‌ی تحقیق، سیاس نامه ها در همبستگی سه عامل پیش گفته، شکل گرفته‌اند. بنابراین از نظر مولف، طبقات اجتماعی، الگوهای معیشتی مسلط در سده های میانه و اندیشه‌ی ایرانشهری (به عنوان سه متغیر مستقل)، زمینه ساز تولید و بازتولید - و شاید نهایتا توقف و «زوال» - سیاستنامه نویسی (به عنوان متغیر وابسته) بوده‌اند.