آشنایی با مکتب کبرویه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ق تری ' به 'ق‌تری '
جز (جایگزینی متن - 'ه نویسی ' به 'ه‌نویسی ')
جز (جایگزینی متن - 'ق تری ' به 'ق‌تری ')
 
خط ۳۵: خط ۳۵:
در بخش دوّم کتاب که تمهید نام دارد زمینه را برای ورود به بحث اصلی که‌همان اصول مکتب کبرویه است فراهم می‌سازد. سخن گفتن از رنگ و نور که در این مکتب بنیان نهاده شده و بر اساس آن در شهود و بینشهای سالکان به تحلیل حالات سلوکی روانیِ ایشان می‌پردازند امری است دشوار و خاص که در نهاد این مکتب در بین بزرگان آن شیوعی عام داشته است. تبیین تفصیلی نور در این تمهید کار ورود به این مکتب را آسان می‌کند، گر چه نویسنده در برخی دیگر از آثار خود از این بابت به تفصیل سخن گفته است، از جمله [[رساله‌ی نوریه]] از [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاء الدّوله سمنانی]] که به قلم نویسنده تصحیح و شرح شده است و نیز کتاب [[تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور]] که به شرح [[رساله‌ی نوریه‌ی]] از [[سیّد محمّد نوربخش]] پرداخته است.
در بخش دوّم کتاب که تمهید نام دارد زمینه را برای ورود به بحث اصلی که‌همان اصول مکتب کبرویه است فراهم می‌سازد. سخن گفتن از رنگ و نور که در این مکتب بنیان نهاده شده و بر اساس آن در شهود و بینشهای سالکان به تحلیل حالات سلوکی روانیِ ایشان می‌پردازند امری است دشوار و خاص که در نهاد این مکتب در بین بزرگان آن شیوعی عام داشته است. تبیین تفصیلی نور در این تمهید کار ورود به این مکتب را آسان می‌کند، گر چه نویسنده در برخی دیگر از آثار خود از این بابت به تفصیل سخن گفته است، از جمله [[رساله‌ی نوریه]] از [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاء الدّوله سمنانی]] که به قلم نویسنده تصحیح و شرح شده است و نیز کتاب [[تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور]] که به شرح [[رساله‌ی نوریه‌ی]] از [[سیّد محمّد نوربخش]] پرداخته است.
بخش اصلی کتاب با یک رباعی بسیار عالی از [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدّین کبری]] آغاز می‌شود که از خطر نفس امّاره که کافری درونی است یاد می‌کند، نفسی که یا مسلمان نمی‌شود و یا به آسانی مسلمان نمی‌شود و از مهمترین اسباب عقب ماندگی و انحراف سالکان طریقت همین نفس است، نفسِ امّاره. بعد از آن اشاره به عنوان «مکتب» دارد و توضیح می‌دهد که چرا مکتب و انگیزه‌ی اینکه نام این طریقت را «مکتب» گذاشته است چیست. نویسنده توضیح می‌دهد که مکتب کبرویه بر پایه‌ی چه چیزی قرار گرفته است: در «مکتب کبرویه»، سه چیز همواره لحاظ می‌شود:
بخش اصلی کتاب با یک رباعی بسیار عالی از [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدّین کبری]] آغاز می‌شود که از خطر نفس امّاره که کافری درونی است یاد می‌کند، نفسی که یا مسلمان نمی‌شود و یا به آسانی مسلمان نمی‌شود و از مهمترین اسباب عقب ماندگی و انحراف سالکان طریقت همین نفس است، نفسِ امّاره. بعد از آن اشاره به عنوان «مکتب» دارد و توضیح می‌دهد که چرا مکتب و انگیزه‌ی اینکه نام این طریقت را «مکتب» گذاشته است چیست. نویسنده توضیح می‌دهد که مکتب کبرویه بر پایه‌ی چه چیزی قرار گرفته است: در «مکتب کبرویه»، سه چیز همواره لحاظ می‌شود:
# جهان هستی با تمام گستره‌ای که دارد از مُلک تا ملکوت، و تا فضاهای بازتر و عمیق تری چون جبروت و لاهوت.
# جهان هستی با تمام گستره‌ای که دارد از مُلک تا ملکوت، و تا فضاهای بازتر و عمیق‌تری چون جبروت و لاهوت.
# انسان به عنوان موجودی مستعدّ برای سیر الی الله.
# انسان به عنوان موجودی مستعدّ برای سیر الی الله.
# قرآن به عنوان کتابی که در بر دارنده‌ی انسان و جهان است.
# قرآن به عنوان کتابی که در بر دارنده‌ی انسان و جهان است.