۱۰۲٬۰۷۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می داد' به ' میداد') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می توان' به ' میتوان') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
کتاب حاضر مختصری از شرح حال و کارهای زنده یاد استاد عباس سحاب است که در ابتدا با جستجوی فرزندنشان غلامرضا سحاب در جهت یافتن نقشهها و ترسیم های کارتوگرافی پدر آن هم از کسانی که شاید نقشههای ایشان را در اختیار داشته باشند تا کتاب فروشیهای کتاب های دست دوم و یا مکانهای رسمی مانند کتابخانهی ملی و کتابخانهی مجلس و بزرگانی که ممکن بود این آثار نزد آنها به یادگار مانده باشد. دسته بندی کارها در دو مرحله صورت گرفت: در مرحلهی اول آثار مختصری که به صورت نقاشی کار شده بود و فقط یک نسخه از آن وجود داشت مانند نقشهی اراک و تفرش و یا تابلوهای نقاشی مربوط به سال 1327 شمسی. در مرحلهی دوم نقشههای ترسیمی در سال های 1328 تا 1335 که اغلب آنها به صورت اوزالید تکثیر میشد و بسیار کمیاب بود و اگر مقابل نور قرار می گرفت پاک میشد. ولی آن هایی که در نزد پژوهشگر موجود بود کیفیت خوبی داشت ولی چندتایی از نقشههای اوزالیدی کاملا از بین رفته بود. گروه دوم نقشههای سیاه و سفیدی بود که با دست رنگ آمیزی میشد مثل نقشهی ایران که نمونهی آن در کتاب پیش رو موجود است. این نقشهها به صورت تک رنگ چاپ میشد و هر نسخهی آن با دست رنگ آمیزی شده بود که خارجیها آن را هندکالر می گویند. از سال های 1336 به بعد تعداد و تنوع نقشهها زیاد شد یعنی از سن 35 تا 45 سالگی استاد که به صورت خارق العادهای کار کرده بود و اغلب تاریخ نقشهها گواه این مطلب بود. در آن زمان زنده یاد استاد سحاب عاشقانه برای تهیهی نقشهها کار میکردند و ساعت کاری برایشان وجود نداشت و شب و روز معنای واقعی زمان را نشان نمی داد. با عشق و اشتیاق و آتشی که در دل داشتند هیچ مانعی را در مقابل خود نمی دیدند. | کتاب حاضر مختصری از شرح حال و کارهای زنده یاد استاد عباس سحاب است که در ابتدا با جستجوی فرزندنشان غلامرضا سحاب در جهت یافتن نقشهها و ترسیم های کارتوگرافی پدر آن هم از کسانی که شاید نقشههای ایشان را در اختیار داشته باشند تا کتاب فروشیهای کتاب های دست دوم و یا مکانهای رسمی مانند کتابخانهی ملی و کتابخانهی مجلس و بزرگانی که ممکن بود این آثار نزد آنها به یادگار مانده باشد. دسته بندی کارها در دو مرحله صورت گرفت: در مرحلهی اول آثار مختصری که به صورت نقاشی کار شده بود و فقط یک نسخه از آن وجود داشت مانند نقشهی اراک و تفرش و یا تابلوهای نقاشی مربوط به سال 1327 شمسی. در مرحلهی دوم نقشههای ترسیمی در سال های 1328 تا 1335 که اغلب آنها به صورت اوزالید تکثیر میشد و بسیار کمیاب بود و اگر مقابل نور قرار می گرفت پاک میشد. ولی آن هایی که در نزد پژوهشگر موجود بود کیفیت خوبی داشت ولی چندتایی از نقشههای اوزالیدی کاملا از بین رفته بود. گروه دوم نقشههای سیاه و سفیدی بود که با دست رنگ آمیزی میشد مثل نقشهی ایران که نمونهی آن در کتاب پیش رو موجود است. این نقشهها به صورت تک رنگ چاپ میشد و هر نسخهی آن با دست رنگ آمیزی شده بود که خارجیها آن را هندکالر می گویند. از سال های 1336 به بعد تعداد و تنوع نقشهها زیاد شد یعنی از سن 35 تا 45 سالگی استاد که به صورت خارق العادهای کار کرده بود و اغلب تاریخ نقشهها گواه این مطلب بود. در آن زمان زنده یاد استاد سحاب عاشقانه برای تهیهی نقشهها کار میکردند و ساعت کاری برایشان وجود نداشت و شب و روز معنای واقعی زمان را نشان نمی داد. با عشق و اشتیاق و آتشی که در دل داشتند هیچ مانعی را در مقابل خود نمی دیدند. | ||
مجموعهای از کارهای اولیهی استاد در زمینهی نقاشی و آثار تاریخی ایران و تصاویری از حیوانات با سبک خودشان که ترکیبی از تذهیب در حاشیه با گل های الوان بود، به صورت آبرنگ کار شده بود. این روش کار بعدها بر پیشانی نقشهها شکل جذابتری داد. استاد از دههی 30 به بعد پس از کار روی نقشههای تهران و سپس ایران به دنبال نقشههای مناطق و استانها رفتند که اغلب برای تکمیل آنها به محل مورد نظر مراجعه میکردند و عشق به زندگی روستایی باعث میشد که توجه به زندگی محلی روستاییان و کارهای کشاورزی و صنایع دستی را نیز در نقشهها نشان دهند و آن را به تصویر بکشند. با نگاهی به نقشههای اصفهان و اطراف آن | مجموعهای از کارهای اولیهی استاد در زمینهی نقاشی و آثار تاریخی ایران و تصاویری از حیوانات با سبک خودشان که ترکیبی از تذهیب در حاشیه با گل های الوان بود، به صورت آبرنگ کار شده بود. این روش کار بعدها بر پیشانی نقشهها شکل جذابتری داد. استاد از دههی 30 به بعد پس از کار روی نقشههای تهران و سپس ایران به دنبال نقشههای مناطق و استانها رفتند که اغلب برای تکمیل آنها به محل مورد نظر مراجعه میکردند و عشق به زندگی روستایی باعث میشد که توجه به زندگی محلی روستاییان و کارهای کشاورزی و صنایع دستی را نیز در نقشهها نشان دهند و آن را به تصویر بکشند. با نگاهی به نقشههای اصفهان و اطراف آن میتوان دریافت که چگونه استاد همه چیز را در نظر داشتند؛ از اتومبیل های آن زمان گرفته تا مردی که از زمین، چغندری را به زحمت در می آورد و دارقالی و زندگی روستایی... | ||
در حقیقت مرحوم سحاب در حال تجربه اندوزی بود یک میز کوچک یک قلم حاشور و یک کاغذ کالک ابزاری بودند که او همواره با خود به همراه داشت. استاد وقتی از سفر باز می گشتند یادداشت ها و اتودهای خود را جمع آوری کرده و کنار هم قرار میدادند و شروع به خلق اثری میکردند که امروزه دارای سبک خاصی است که در جهان به نام او شناخته شده است. مثلا در نقشهی رشت آنچه در زندگی روزمرهی اهالی آن منطقه به تصویر در آورده اند دختری است با لباس محلی گیلانی که ایستاده و مردی که تلهای برای شکار ساخته و درختان تنومند گردو به همراه فروشندهی ماهی با سبدهایی که بر شانه گذاشته و قایق کوچک ماهیگیری و نیلوفر آبی و خانهی روستایی و مرغ و خروس و در حاشیهی نقشهها سمبل شهر که ماهی و گل آفتابگردان است ترسیم شده است. در نقشهی خرمشهر کشتی هایی است که در کنار اسکله پهلو گرفته اند و کشتیهای بخار و کشتیهای بادبانی و آن طرف تر مردی که در کنار شترها ایستاده و در زیر چادر در بیابان زندگی میکند و نخل خرما و پری دریایی. | در حقیقت مرحوم سحاب در حال تجربه اندوزی بود یک میز کوچک یک قلم حاشور و یک کاغذ کالک ابزاری بودند که او همواره با خود به همراه داشت. استاد وقتی از سفر باز می گشتند یادداشت ها و اتودهای خود را جمع آوری کرده و کنار هم قرار میدادند و شروع به خلق اثری میکردند که امروزه دارای سبک خاصی است که در جهان به نام او شناخته شده است. مثلا در نقشهی رشت آنچه در زندگی روزمرهی اهالی آن منطقه به تصویر در آورده اند دختری است با لباس محلی گیلانی که ایستاده و مردی که تلهای برای شکار ساخته و درختان تنومند گردو به همراه فروشندهی ماهی با سبدهایی که بر شانه گذاشته و قایق کوچک ماهیگیری و نیلوفر آبی و خانهی روستایی و مرغ و خروس و در حاشیهی نقشهها سمبل شهر که ماهی و گل آفتابگردان است ترسیم شده است. در نقشهی خرمشهر کشتی هایی است که در کنار اسکله پهلو گرفته اند و کشتیهای بخار و کشتیهای بادبانی و آن طرف تر مردی که در کنار شترها ایستاده و در زیر چادر در بیابان زندگی میکند و نخل خرما و پری دریایی. |