۱۴۷٬۵۸۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مهم تر ' به 'مهمتر ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی اش ' به 'یاش ') |
||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
این کتاب مهمترین نوشتهای است که در یک دورهی بحرانی از تاریخ معاصر دربارهی قفقاز و تأثیر تحولات آن بر ایران منتشر شده است؛ در مناسبات خارجی ایران منتشر شده است؛ سلسله مقالاتی به قلم [[کاشانی، یحیی|شیخ یحیی کاشانی]] که در فاصلهی 18 رجب تا 16 رمضان 1336 در روزنامهی ایران منتشر شد و اینک به صورت یک رسالهی مستقل تجدید چاپ میشود. این نوشته در مراحل پایانی جنگ اول، در دورهای منتشر شد که با انقلاب 1917 روسیه و فروپاشی امپراتوری تزاری، قفقاز پس از حدود نود سال که تحت استیلای روسیه قرار داشت بار دیگر به صورت موجودیتی مستقل پا به عرصهی وجود گذاشت، خود به یکی از کانونهای اصلی رقابت و رویارویی مجموعهای از قدرتهای مختلف تبدیل شد و در این تغییر و تبدیل، تحولات جاری در حوزههای همسایه، از جمله ایران را برای مدتی تحت الشعاع خود قرار داده بود. نویسنده به عنوان روزنامه نگار برجسته، این سلسله مقالات را در زمانی نوشت که با فروپاشی امپراتوری روسیه، از یک سو قفقاز در مقابل پیشروی قوای عثمانی وادار به اعلان استقلال و جدایی از ترکیب سیاسی پیشین شده بود و از سوی دیگر متفقین و در درجهی اول بریتانیا نیز برای پر کردن جای خالی نظامیان روسیه و جلوگیری از پیشروی عثمانیها در صدد استقرار نیرو در قفقاز و بخشهای شمالی ایران برآمده بودند. ایران هم که هم اینک در چند مرحله بی | این کتاب مهمترین نوشتهای است که در یک دورهی بحرانی از تاریخ معاصر دربارهی قفقاز و تأثیر تحولات آن بر ایران منتشر شده است؛ در مناسبات خارجی ایران منتشر شده است؛ سلسله مقالاتی به قلم [[کاشانی، یحیی|شیخ یحیی کاشانی]] که در فاصلهی 18 رجب تا 16 رمضان 1336 در روزنامهی ایران منتشر شد و اینک به صورت یک رسالهی مستقل تجدید چاپ میشود. این نوشته در مراحل پایانی جنگ اول، در دورهای منتشر شد که با انقلاب 1917 روسیه و فروپاشی امپراتوری تزاری، قفقاز پس از حدود نود سال که تحت استیلای روسیه قرار داشت بار دیگر به صورت موجودیتی مستقل پا به عرصهی وجود گذاشت، خود به یکی از کانونهای اصلی رقابت و رویارویی مجموعهای از قدرتهای مختلف تبدیل شد و در این تغییر و تبدیل، تحولات جاری در حوزههای همسایه، از جمله ایران را برای مدتی تحت الشعاع خود قرار داده بود. نویسنده به عنوان روزنامه نگار برجسته، این سلسله مقالات را در زمانی نوشت که با فروپاشی امپراتوری روسیه، از یک سو قفقاز در مقابل پیشروی قوای عثمانی وادار به اعلان استقلال و جدایی از ترکیب سیاسی پیشین شده بود و از سوی دیگر متفقین و در درجهی اول بریتانیا نیز برای پر کردن جای خالی نظامیان روسیه و جلوگیری از پیشروی عثمانیها در صدد استقرار نیرو در قفقاز و بخشهای شمالی ایران برآمده بودند. ایران هم که هم اینک در چند مرحله بی طرفیاش نقض و قلمرواش عرصهی یک رویارویی خانمان برانداز میان متفقین – روس و انگلیس- و دولتهای مرکز – عثمانی و آلمان – شده بود بار دیگر در معرض رویارویی دیگری قرار گرفت که این بار مرکز ثقل آن از صفحات غربی و شمال غربی ایران به سمت شمال تغییر کرده بود. نویسنده با در نظر داشتن یک چنین تحولی، لازم دانست که اوضاع جغرافیایی طبیعی و سیاسی و تاریخ قدیم و جدید آن را تا حدی که ممکن است تحت دقت قرارداده و عللی را که موجب این انقلاب بی نظیر در قفقاز گردیده، استکشاف کند. به عبارت دیگر هدف نویسنده مطلع ساختن ایرانیان از وضعیت قفقاز به طور کلی و مخصوصا تحولات سیاسی آن از لحاظ تأثیری که میتوانست بر کشور بر جای بگذارد، میباشد.<ref> [https://historylib.com/books/2611 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||