۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
از نتایج توجه مسلمانان به طبیعت و شناخت آن بود که توانستند روش علمی را اختراع کرده، پایه‌گذار علوم جدید شوند. به گفته مؤلف، علوم غربی مدیون این مطالعات و روشهای علمی طبیعی مسلمانان است. در تعالیم مسیح(ع) بین عالم ماده و عالم معنی، یعنی امور دنیوی (و عرفی) و ملکوتی (و معنوی و الهی) شکاف وجود دارد. این یکی از دلایل رشد سکولاریزم یا روشنفکری عالم غرب است که ریشه در مذهب آنها دارد. | از نتایج توجه مسلمانان به طبیعت و شناخت آن بود که توانستند روش علمی را اختراع کرده، پایه‌گذار علوم جدید شوند. به گفته مؤلف، علوم غربی مدیون این مطالعات و روشهای علمی طبیعی مسلمانان است. در تعالیم مسیح(ع) بین عالم ماده و عالم معنی، یعنی امور دنیوی (و عرفی) و ملکوتی (و معنوی و الهی) شکاف وجود دارد. این یکی از دلایل رشد سکولاریزم یا روشنفکری عالم غرب است که ریشه در مذهب آنها دارد. | ||
محمد رفیعالدین بر آن است که مجازاتهای شدید و ستم رواداشتن کلیسا بر صاحبان آزادی فکر، از دلایل دیگر جدایی دین و مذهب بوده است و سکولاریزم، پیشرفت علوم انسانی و اجتماعی را متوقف ساخته، ولی علوم بیولوژیک در ابعاد کامل آن رشد کرده است. سکولاریزم، تعصب و عقیده‌ای نامعقول از سوی دانشمندان غرب است و ناشی از تمایل خاص مسیحیان نسبت به جهان و انسان. وی عقیده دارد تا سکولاریزم از بین نرود کمونیزم را نمی‌توان نابود کرد. | [[رفیعالدین، محمد|محمد رفیعالدین]] بر آن است که مجازاتهای شدید و ستم رواداشتن کلیسا بر صاحبان آزادی فکر، از دلایل دیگر جدایی دین و مذهب بوده است و سکولاریزم، پیشرفت علوم انسانی و اجتماعی را متوقف ساخته، ولی علوم بیولوژیک در ابعاد کامل آن رشد کرده است. سکولاریزم، تعصب و عقیده‌ای نامعقول از سوی دانشمندان غرب است و ناشی از تمایل خاص مسیحیان نسبت به جهان و انسان. وی عقیده دارد تا سکولاریزم از بین نرود کمونیزم را نمی‌توان نابود کرد. | ||
نویسنده اظهار می‌کند که ایران و پاکستان نقش بزرگی برعهده دارند که چهره درخشانی از اسلام ارائه بدهند؛ البته او عقیده دارد که در پناه فلسفه ابداعی اقبال، می‌توان به این هدف رسید. | نویسنده اظهار می‌کند که ایران و پاکستان نقش بزرگی برعهده دارند که چهره درخشانی از اسلام ارائه بدهند؛ البته او عقیده دارد که در پناه فلسفه ابداعی اقبال، می‌توان به این هدف رسید. | ||