۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'واسطه ی ' به 'واسطهی ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ی ' به 'هی ') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام است، گرچه تا دو سه دهه پیش چندان شناخته شده نبود ولی اکنون با پژوهشهای مکتوب کم کم مورد شناخت بهتر قرار گرفته است. آثار این فیلسوف نامیرا قبلاً پروفسور [[هانری کوربن]] و پروفسور [[نصر، سید حسین|سیّد حسین نصر]] جمع آوری، تدوین و منتشر کرده بودند و اغلب مقالات و کتابها نیز بر همان مأخذ تکیه داشت. کتاب حاضر نیز در همین راستا مورد پژوهش واقع شده و به شرح اندیشه و آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] اهتمام نموده است. ولی گفتنی است که از این نویسنده، [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی دیگر با عنوان [[سهروردی مفسر آیات نور]] نیز به انتشار رسیده است ولی در این کتاب، یعنی سهروردی دانای حکمت باستان، مطالبی وجود دارد که در آن کتاب به اجمال مورد توجّه قرار گرفته. | [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام است، گرچه تا دو سه دهه پیش چندان شناخته شده نبود ولی اکنون با پژوهشهای مکتوب کم کم مورد شناخت بهتر قرار گرفته است. آثار این فیلسوف نامیرا قبلاً پروفسور [[هانری کوربن]] و پروفسور [[نصر، سید حسین|سیّد حسین نصر]] جمع آوری، تدوین و منتشر کرده بودند و اغلب مقالات و کتابها نیز بر همان مأخذ تکیه داشت. کتاب حاضر نیز در همین راستا مورد پژوهش واقع شده و به شرح اندیشه و آثار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] اهتمام نموده است. ولی گفتنی است که از این نویسنده، [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] کتابی دیگر با عنوان [[سهروردی مفسر آیات نور]] نیز به انتشار رسیده است ولی در این کتاب، یعنی سهروردی دانای حکمت باستان، مطالبی وجود دارد که در آن کتاب به اجمال مورد توجّه قرار گرفته. | ||
نویسندهی این اثر در | نویسندهی این اثر در کارنامهی سهروردی پژوهی خود آثار متعدّدی دارد. وی در دههی شصت کتاب دیگری را به انتشار رسانده با نام [[جدال تاریخی عقل و عشق]] که بعدها با اصلاح و تغییراتی مختصر با عنوان [[چالش درون]] توسّط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامیمنتشر شد. در آنجا در بین مقالات متعدّد یکی هم مربوط به همین شیخ اشراق است و بدین منوال کارنامهی سهروردی شناسی یا [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] پژوهشی این نویسنده چنان است که از دههی شصت تا کنون را در بر میگیرد. در کنار اینها باید از کتاب [[هشت رسالهی سهروردی|هشت رساله سهروردی]] این نویسنده هم یاد کنیم که در کار سهروردی شناسی، کار او را تکمیل میکند. هشت رساله مربوط به رسالههای مختصر، رمزی و اغلب عرفانی [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] است که به اهتمام و اصلاح وی به انتشار رسیده و تا کنون شش چاپ از آن در دست است. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
کتاب سهروردی دانای حکمت باستان اثری است یک جلدی و با 540 صفحه که اختصاصاً به معرّفی این فیلسوف اشراقی میپردازد و از سیر و سلوک عقلی، آراء واندیشههای خاص او میگوید. زندگی پر فراز و نشیب او را میکاود و در دقایق زندگیِ او ما را شریک و همراه سفرهای صوری و معنوی میگرداند. در طول کتاب با مقولات زیادی مواجه میشویم که شاید کمتر شنیده یا دیده شده باشد، قلم نویسنده در این کتاب به مانند مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه چنان است که گویی با یکایک آنان زیسته است و به همین منوال ما را به همراه ایشان به سفری معنوی میبرد تا از ورای زمان حظّی معنوی از ایشان داشته باشیم. | کتاب سهروردی دانای حکمت باستان اثری است یک جلدی و با 540 صفحه که اختصاصاً به معرّفی این فیلسوف اشراقی میپردازد و از سیر و سلوک عقلی، آراء واندیشههای خاص او میگوید. زندگی پر فراز و نشیب او را میکاود و در دقایق زندگیِ او ما را شریک و همراه سفرهای صوری و معنوی میگرداند. در طول کتاب با مقولات زیادی مواجه میشویم که شاید کمتر شنیده یا دیده شده باشد، قلم نویسنده در این کتاب به مانند مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه چنان است که گویی با یکایک آنان زیسته است و به همین منوال ما را به همراه ایشان به سفری معنوی میبرد تا از ورای زمان حظّی معنوی از ایشان داشته باشیم. | ||
در آغاز اثر فهرست مطالب درج شده است که هیچ شماره و باب و بخش و فصلی ندارد، ولی با عناوین برجسته هر قسمت مشخّص شده و برای هر کدام زیرمجموعههایی وجود دارد که در مجموع فهرستی تفصیلی در چهار صفحه را به نمایش در آورده است. فهرست کلّی بدون در نظر داشتن زیرمجموعهها چنین است: مقدّمه، زندگی شیخ اشراق، شخصیت شیخ اشراق، آراء و اندیشههای شیخ اشراق، سهروردی و عقل و عشق، سهروردی و حکمت و حکیم راستین، حکت اشراق، سهروردی و عرفان و تصوّف، آثار و نوشتهها، خاتمه. در انتهای اثر هم دو بخش کتابنامه و نیز نمایه وجود دارد. قبل از مقدّمه نیز دو عنوان دیده میشود یکی دعای شیخ اشراق است که آغازگر مطالب است و دو دیگر | در آغاز اثر فهرست مطالب درج شده است که هیچ شماره و باب و بخش و فصلی ندارد، ولی با عناوین برجسته هر قسمت مشخّص شده و برای هر کدام زیرمجموعههایی وجود دارد که در مجموع فهرستی تفصیلی در چهار صفحه را به نمایش در آورده است. فهرست کلّی بدون در نظر داشتن زیرمجموعهها چنین است: مقدّمه، زندگی شیخ اشراق، شخصیت شیخ اشراق، آراء و اندیشههای شیخ اشراق، سهروردی و عقل و عشق، سهروردی و حکمت و حکیم راستین، حکت اشراق، سهروردی و عرفان و تصوّف، آثار و نوشتهها، خاتمه. در انتهای اثر هم دو بخش کتابنامه و نیز نمایه وجود دارد. قبل از مقدّمه نیز دو عنوان دیده میشود یکی دعای شیخ اشراق است که آغازگر مطالب است و دو دیگر آیهی نور که در سروره نور آیه 35 میدرخشد و این آیه از بابت اشراقی بودن و یا به تعبیری بهتر زمینهی اشراقی سهروردی را یادآور میشود تا اساس حکمت او معلوم شود بر چه پایهای استوار گشته است. | ||
کتاب دارای پاورقیهای متعدّدی است که در برخی صفحات دیده میشود که کمتر توضیحی در | کتاب دارای پاورقیهای متعدّدی است که در برخی صفحات دیده میشود که کمتر توضیحی در بارهی مطلبی است، بلکه بیشتر سند مطالب است که اغلب مربوط به آثار سهروردی است. دو مطلب دیگر که در پاورقیها قال ذکر است، یکی مشخص کردن سند آیات قرآنی است و یکی هم مشخّص نمودن اسناد روایی و حدیثی است که این دو مورد، یعنی قرآن و حدیث در آثار سهروردی بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
کتاب سهروردی دانای حکمت باستان نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است که با دقّت تمام به بررسی زندگی و افکار فلسفی شیخ اشراق میپردازد. کتاب حاضر به زبان بسیار ساده سعی در بهتر شناساندن این فیلسوف نابغه و یزرگ اشراقی داشته است. لفظ دانای حکمت باستان به نوعی با سخنان شیخ نیز هماهنگ است، چه وی سرچشمههای حکمت اشراق را عموماً در ایران باستان جستجو میکند و به اسامیبرخی از ایشان نیز اشاره میکند، هر چند که نه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] در این باره سندی ارائه داده است و نه دیگران برای آن سندی نشان دادهاند. صرفاً شهرت دارد که سرچشمهی اصلی حکمت و | کتاب سهروردی دانای حکمت باستان نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است که با دقّت تمام به بررسی زندگی و افکار فلسفی شیخ اشراق میپردازد. کتاب حاضر به زبان بسیار ساده سعی در بهتر شناساندن این فیلسوف نابغه و یزرگ اشراقی داشته است. لفظ دانای حکمت باستان به نوعی با سخنان شیخ نیز هماهنگ است، چه وی سرچشمههای حکمت اشراق را عموماً در ایران باستان جستجو میکند و به اسامیبرخی از ایشان نیز اشاره میکند، هر چند که نه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] در این باره سندی ارائه داده است و نه دیگران برای آن سندی نشان دادهاند. صرفاً شهرت دارد که سرچشمهی اصلی حکمت و فلسفهی اشراق ایران باستان است ولی در ظاهر هیچ نشانی از این بابت در دست نیست، بدیهی است که صرف شهرت دلالتی بر اصل مطلب ندارد و این که سهروردی هم واقعاً به منبعی دست یافته باشد ظاهراً چندان قوی به نظر نمیرسد، زیرا میتوانست دیگران را در آن سند سهیم کند، امّا مقولهی دیگری هست که اثبات آن دشوار است و آن اینکه وی در حالتهای خلسه و جذبههای روحانی و معنوی به این مکاشفه رسیده باشد و آن را اصل در نظر آورده باشد. | ||
نویسنده در بخش زندگی شیخ اشراق نوشته است: طبق آنچه که برخی آثار به مانند: [[نزهة الارواحِ]] [[شهرزوری، محمد بن محمود|شهرزوری]]، [[وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان|وفیات الاعیان]]، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلکان]]، [[عيون الأنباء في طبقات الأطباء (خزرجی)|طبقات الاطبّاء]]، [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|خزرجی]]، [[معجم الأدباء (یاقوت حموی)|معجم الادباء]]، [[یاقوت حموی]] نوشتهاند: شیخ [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدّین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی]]، فیلسوف بزرگ اشراقی که با نامهای: شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید نیز شهرت یافته است در سال549 هجری قمری در منطقهی سهرورد از توابع شهر زنجان به دنیا آمده و به مانند همهی مشاهیر بزرگ، مقدّماتی را در علوم و دانشهای مقدّماتی طی کرده و نکتههائی از دانشهای ادبی و دینی را از هر دست فرا گرفته است. و در بسیاری از علوم هم به واسطهی علاقه و استعداد و همّت، دستی بلند یافته و به نوعی صاحب نظر گشته بود. برخی از درسها و اساتیدی که او دیده بود در منابع علمیو تذکرهها ثبت گشته است. برخی از این مطالب و اطلاعات نیز در لابلای نوشتهها و گفتههای خود سهروردی ثبت و درج گشته است. یعنی هم آثار شیخ اشراق و هم نوشتههای دیگران مقداری اطّلاعات را در خصوص سلوک عرفانی، زندگی و علمهای فراگرفتهی او در اختیار ما قرار میدهند که برای شناخت او بسیار مهمّ و قابل اهمیّت است، هرچند که آن اطّلاعات چندان زیاد نیست و البتّه در برخی موارد هم کم دقّت است و یا راوی آن یکی بیش نیست و از این جهت پذیرش مطلب را برای ما سخت و دشوار میسازد. از این رو راه ما را ناهموار و شناخت ما را دربارهی او مقداری دشوار میکند. طبق برخی از نوشتهها برای شیخ سه تاریخ را هم قید کردهاند که البتّه یکی بیش را نمیتوان جهت ولادت و آغاز زندگی او در نظر گرفت. این تاریخ ها البتّه که به تمامیدرست نیست و نمیتوان آنها را به جهت زمان بندی در زندگی شیخ مورد پذیرش قرار داد. از طرفی هم با سنوات عمر شیخ که آن را 38 سال قمری گفتهاند جور در نمیآمد. و لذا پذیرش برخی از این سنوات ما را در این باره نیز دچار اشکال میگرداند<ref>مقدّمه، صص 22-21</ref>. | نویسنده در بخش زندگی شیخ اشراق نوشته است: طبق آنچه که برخی آثار به مانند: [[نزهة الارواحِ]] [[شهرزوری، محمد بن محمود|شهرزوری]]، [[وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان|وفیات الاعیان]]، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلکان]]، [[عيون الأنباء في طبقات الأطباء (خزرجی)|طبقات الاطبّاء]]، [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|خزرجی]]، [[معجم الأدباء (یاقوت حموی)|معجم الادباء]]، [[یاقوت حموی]] نوشتهاند: شیخ [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدّین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی]]، فیلسوف بزرگ اشراقی که با نامهای: شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید نیز شهرت یافته است در سال549 هجری قمری در منطقهی سهرورد از توابع شهر زنجان به دنیا آمده و به مانند همهی مشاهیر بزرگ، مقدّماتی را در علوم و دانشهای مقدّماتی طی کرده و نکتههائی از دانشهای ادبی و دینی را از هر دست فرا گرفته است. و در بسیاری از علوم هم به واسطهی علاقه و استعداد و همّت، دستی بلند یافته و به نوعی صاحب نظر گشته بود. برخی از درسها و اساتیدی که او دیده بود در منابع علمیو تذکرهها ثبت گشته است. برخی از این مطالب و اطلاعات نیز در لابلای نوشتهها و گفتههای خود سهروردی ثبت و درج گشته است. یعنی هم آثار شیخ اشراق و هم نوشتههای دیگران مقداری اطّلاعات را در خصوص سلوک عرفانی، زندگی و علمهای فراگرفتهی او در اختیار ما قرار میدهند که برای شناخت او بسیار مهمّ و قابل اهمیّت است، هرچند که آن اطّلاعات چندان زیاد نیست و البتّه در برخی موارد هم کم دقّت است و یا راوی آن یکی بیش نیست و از این جهت پذیرش مطلب را برای ما سخت و دشوار میسازد. از این رو راه ما را ناهموار و شناخت ما را دربارهی او مقداری دشوار میکند. طبق برخی از نوشتهها برای شیخ سه تاریخ را هم قید کردهاند که البتّه یکی بیش را نمیتوان جهت ولادت و آغاز زندگی او در نظر گرفت. این تاریخ ها البتّه که به تمامیدرست نیست و نمیتوان آنها را به جهت زمان بندی در زندگی شیخ مورد پذیرش قرار داد. از طرفی هم با سنوات عمر شیخ که آن را 38 سال قمری گفتهاند جور در نمیآمد. و لذا پذیرش برخی از این سنوات ما را در این باره نیز دچار اشکال میگرداند<ref>مقدّمه، صص 22-21</ref>. | ||
نویسنده در ادامهی زندگی شیخ اشراق شرح حالی از وی را به قلم [[شهرزوری، محمد بن محمود|شهرزوری]] وارد کرده است که این شرح احوال قدیمیترین در این باره محسوب میشود<ref>مقدّمه، ص 42-32</ref>. مقدّمهی دیگر با عنوان شخصیّت شیخ اشراق قابل تأمّل است در صفحهی دوّم این مقدّمه، یعنی صفحهی 44 از سه سهروردی بزرگ نشان میدهد، یکی همین فیلسوف اشراقی است که کتاب برای او نوشته شده است و دو سهروردی دیگر هر دو عارفان بزرگی در طبقات صوفیه هستند، به هر جهت ممکن است که برخی از بابت نشناختن این سه | نویسنده در ادامهی زندگی شیخ اشراق شرح حالی از وی را به قلم [[شهرزوری، محمد بن محمود|شهرزوری]] وارد کرده است که این شرح احوال قدیمیترین در این باره محسوب میشود<ref>مقدّمه، ص 42-32</ref>. مقدّمهی دیگر با عنوان شخصیّت شیخ اشراق قابل تأمّل است در صفحهی دوّم این مقدّمه، یعنی صفحهی 44 از سه سهروردی بزرگ نشان میدهد، یکی همین فیلسوف اشراقی است که کتاب برای او نوشته شده است و دو سهروردی دیگر هر دو عارفان بزرگی در طبقات صوفیه هستند، به هر جهت ممکن است که برخی از بابت نشناختن این سه چهرهی همنام در ذکر حکایات و روایات دچار اشکال بشوند که از قضا استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در همین مقدّمه به یکی دو مورد هم اشاره میکند. به هر جهت این سه سهروردی بزرگ که نباید با هم خلط شوند چنین است: | ||
# [[سهروردی، یحیی بن حبش|یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی]]، ملقّب به شهابالدین و شیخ اشراق و شیخ مقتول و شهید و مکنی به ابوالفتوح، مقتول به سال 587 ه ق. | # [[سهروردی، یحیی بن حبش|یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی]]، ملقّب به شهابالدین و شیخ اشراق و شیخ مقتول و شهید و مکنی به ابوالفتوح، مقتول به سال 587 ه ق. | ||
# [[سهروردی، عبدالقاهر بن عبدالله|شیخ ابوالنجیب ضیاءالدین عبدالقاهربن عبدالله سهروردی]]، از عارفان به نام تاریخ تصوّف اسلامی، متوفی به سال 563 ه ق. | # [[سهروردی، عبدالقاهر بن عبدالله|شیخ ابوالنجیب ضیاءالدین عبدالقاهربن عبدالله سهروردی]]، از عارفان به نام تاریخ تصوّف اسلامی، متوفی به سال 563 ه ق. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با دقّت و شناخت زیادی که در عرفان و فلسفه دارد در این کتاب در بخش تصحیح یک خطای بزرگ چالشی با استاد بزرگ فلسفه، پروفسور [[سید حسین نصر]] دارد که بر اندیشهی ایشان در خصوص شیخ اشراق ایرادی مهم میگیرد که قهراً برای هر نکته دانی مهم و ارزنده است و نیز اشارهای به شهید [[مرتضی مطهری]] میکند که حکایت شیخ اشراق را با سهروردی دیگری که از وی به عنوان عارف یاد کرده است خلط کرده و دچار مشکل شده است<ref>مقدّمه، صص 73-73</ref>. | استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با دقّت و شناخت زیادی که در عرفان و فلسفه دارد در این کتاب در بخش تصحیح یک خطای بزرگ چالشی با استاد بزرگ فلسفه، پروفسور [[سید حسین نصر]] دارد که بر اندیشهی ایشان در خصوص شیخ اشراق ایرادی مهم میگیرد که قهراً برای هر نکته دانی مهم و ارزنده است و نیز اشارهای به شهید [[مرتضی مطهری]] میکند که حکایت شیخ اشراق را با سهروردی دیگری که از وی به عنوان عارف یاد کرده است خلط کرده و دچار مشکل شده است<ref>مقدّمه، صص 73-73</ref>. | ||
در بخش آراء و اندیشههای شیخ اشراق که از صفحهی 77 آغاز میشود و تا صفحهی 240 ادامه مییابد به مسائل مهمیاز آراء و اندیشههای او توجّه شده است. اندیشههاو | در بخش آراء و اندیشههای شیخ اشراق که از صفحهی 77 آغاز میشود و تا صفحهی 240 ادامه مییابد به مسائل مهمیاز آراء و اندیشههای او توجّه شده است. اندیشههاو طریقهی مشائیان، واجب الوجود، مقولههای فلکی و فرشته شناسی، عوالم سه گانه، عقل اوّل، عقل فعّال، ماه و خورشید، نفس ناطقه، حواس انسانی، مسئلهی سکینه و قطب از مواردی است که به دقّت با استناد به آثار او بدان پرداخته شده است و طبیعتاً همین مقولات اساس فکر [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] را تشکیل میدهد. | ||
در بخش سهروردی و عقل و عشق نیز مطالب مهمی مدّ نظر قرار گرفته است، از جمله مسئلهی عقول عشره، تعریف و حقیقت عشق، عشق به خدا، خدا نخستین عاشق و معشوق، و مسألهای به نام طباع تام. در مقولهی حکمت و حکیم راستین نیز مراتب حکمت و حکیم ذکر شده، [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] را جامع ذوق و بحث دانسته، تعریفی از حکیم واقعی به دست داده، از حکمت باستان سخن گفته و یادی از ستونهای قدیم کرده به مانند: [[آغاذیمون]]، [[هرمس]]، [[اسقلبیوس]]، [[انباذقلس]]. اشاراتی به علمای الهی و نیز نبوّت خاتم را در انتها مورد بحث قرار داده است. مسلّماً آنچه که در آن باره زیاد سخن رفته حقیقت حکیم است که شیخ اشراق حکیم واقعی را تنها با انسلاخ تأیید میکند و تا کسی به این مرحله راه نیافته باشد در نظر او به حقیقت حکمت راه نیافته و | در بخش سهروردی و عقل و عشق نیز مطالب مهمی مدّ نظر قرار گرفته است، از جمله مسئلهی عقول عشره، تعریف و حقیقت عشق، عشق به خدا، خدا نخستین عاشق و معشوق، و مسألهای به نام طباع تام. در مقولهی حکمت و حکیم راستین نیز مراتب حکمت و حکیم ذکر شده، [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] را جامع ذوق و بحث دانسته، تعریفی از حکیم واقعی به دست داده، از حکمت باستان سخن گفته و یادی از ستونهای قدیم کرده به مانند: [[آغاذیمون]]، [[هرمس]]، [[اسقلبیوس]]، [[انباذقلس]]. اشاراتی به علمای الهی و نیز نبوّت خاتم را در انتها مورد بحث قرار داده است. مسلّماً آنچه که در آن باره زیاد سخن رفته حقیقت حکیم است که شیخ اشراق حکیم واقعی را تنها با انسلاخ تأیید میکند و تا کسی به این مرحله راه نیافته باشد در نظر او به حقیقت حکمت راه نیافته و کلمهی فیلسوف یا حکیم بر وی اطلاق نمیشود. | ||
تقسیمیکه شیخ اشراق در آثار خود از جمله در [[حکمة الإشراق|حکمة الاشراق]] در خصوص انواع و مراتب و طبقات افراد در امر حکمت آورده نیز بسیار مهم و قابل توجّه است. این طبقات هشتگانه به زعم [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] چنین است: | تقسیمیکه شیخ اشراق در آثار خود از جمله در [[حکمة الإشراق|حکمة الاشراق]] در خصوص انواع و مراتب و طبقات افراد در امر حکمت آورده نیز بسیار مهم و قابل توجّه است. این طبقات هشتگانه به زعم [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] چنین است: |