۱۰۶٬۱۰۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'پایه ی ' به 'پایهی ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'واسطه ی ' به 'واسطهی ') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
کتاب سهروردی دانای حکمت باستان نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است که با دقّت تمام به بررسی زندگی و افکار فلسفی شیخ اشراق میپردازد. کتاب حاضر به زبان بسیار ساده سعی در بهتر شناساندن این فیلسوف نابغه و یزرگ اشراقی داشته است. لفظ دانای حکمت باستان به نوعی با سخنان شیخ نیز هماهنگ است، چه وی سرچشمههای حکمت اشراق را عموماً در ایران باستان جستجو میکند و به اسامیبرخی از ایشان نیز اشاره میکند، هر چند که نه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] در این باره سندی ارائه داده است و نه دیگران برای آن سندی نشان دادهاند. صرفاً شهرت دارد که سرچشمهی اصلی حکمت و فلسفه ی اشراق ایران باستان است ولی در ظاهر هیچ نشانی از این بابت در دست نیست، بدیهی است که صرف شهرت دلالتی بر اصل مطلب ندارد و این که سهروردی هم واقعاً به منبعی دست یافته باشد ظاهراً چندان قوی به نظر نمیرسد، زیرا میتوانست دیگران را در آن سند سهیم کند، امّا مقولهی دیگری هست که اثبات آن دشوار است و آن اینکه وی در حالتهای خلسه و جذبههای روحانی و معنوی به این مکاشفه رسیده باشد و آن را اصل در نظر آورده باشد. | کتاب سهروردی دانای حکمت باستان نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است که با دقّت تمام به بررسی زندگی و افکار فلسفی شیخ اشراق میپردازد. کتاب حاضر به زبان بسیار ساده سعی در بهتر شناساندن این فیلسوف نابغه و یزرگ اشراقی داشته است. لفظ دانای حکمت باستان به نوعی با سخنان شیخ نیز هماهنگ است، چه وی سرچشمههای حکمت اشراق را عموماً در ایران باستان جستجو میکند و به اسامیبرخی از ایشان نیز اشاره میکند، هر چند که نه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] در این باره سندی ارائه داده است و نه دیگران برای آن سندی نشان دادهاند. صرفاً شهرت دارد که سرچشمهی اصلی حکمت و فلسفه ی اشراق ایران باستان است ولی در ظاهر هیچ نشانی از این بابت در دست نیست، بدیهی است که صرف شهرت دلالتی بر اصل مطلب ندارد و این که سهروردی هم واقعاً به منبعی دست یافته باشد ظاهراً چندان قوی به نظر نمیرسد، زیرا میتوانست دیگران را در آن سند سهیم کند، امّا مقولهی دیگری هست که اثبات آن دشوار است و آن اینکه وی در حالتهای خلسه و جذبههای روحانی و معنوی به این مکاشفه رسیده باشد و آن را اصل در نظر آورده باشد. | ||
نویسنده در بخش زندگی شیخ اشراق نوشته است: طبق آنچه که برخی آثار به مانند: [[نزهة الارواحِ]] [[شهرزوری، محمد بن محمود|شهرزوری]]، [[وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان|وفیات الاعیان]]، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلکان]]، [[عيون الأنباء في طبقات الأطباء (خزرجی)|طبقات الاطبّاء]]، [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|خزرجی]]، [[معجم الأدباء (یاقوت حموی)|معجم الادباء]]، [[یاقوت حموی]] نوشتهاند: شیخ [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدّین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی]]، فیلسوف بزرگ اشراقی که با نامهای: شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید نیز شهرت یافته است در سال549 هجری قمری در منطقهی سهرورد از توابع شهر زنجان به دنیا آمده و به مانند همهی مشاهیر بزرگ، مقدّماتی را در علوم و دانشهای مقدّماتی طی کرده و نکتههائی از دانشهای ادبی و دینی را از هر دست فرا گرفته است. و در بسیاری از علوم هم به | نویسنده در بخش زندگی شیخ اشراق نوشته است: طبق آنچه که برخی آثار به مانند: [[نزهة الارواحِ]] [[شهرزوری، محمد بن محمود|شهرزوری]]، [[وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان|وفیات الاعیان]]، [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلکان]]، [[عيون الأنباء في طبقات الأطباء (خزرجی)|طبقات الاطبّاء]]، [[ابن ابیاصیبعه، احمد بن قاسم|خزرجی]]، [[معجم الأدباء (یاقوت حموی)|معجم الادباء]]، [[یاقوت حموی]] نوشتهاند: شیخ [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدّین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی]]، فیلسوف بزرگ اشراقی که با نامهای: شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید نیز شهرت یافته است در سال549 هجری قمری در منطقهی سهرورد از توابع شهر زنجان به دنیا آمده و به مانند همهی مشاهیر بزرگ، مقدّماتی را در علوم و دانشهای مقدّماتی طی کرده و نکتههائی از دانشهای ادبی و دینی را از هر دست فرا گرفته است. و در بسیاری از علوم هم به واسطهی علاقه و استعداد و همّت، دستی بلند یافته و به نوعی صاحب نظر گشته بود. برخی از درسها و اساتیدی که او دیده بود در منابع علمیو تذکرهها ثبت گشته است. برخی از این مطالب و اطلاعات نیز در لابلای نوشتهها و گفتههای خود سهروردی ثبت و درج گشته است. یعنی هم آثار شیخ اشراق و هم نوشتههای دیگران مقداری اطّلاعات را در خصوص سلوک عرفانی، زندگی و علمهای فراگرفتهی او در اختیار ما قرار میدهند که برای شناخت او بسیار مهمّ و قابل اهمیّت است، هرچند که آن اطّلاعات چندان زیاد نیست و البتّه در برخی موارد هم کم دقّت است و یا راوی آن یکی بیش نیست و از این جهت پذیرش مطلب را برای ما سخت و دشوار میسازد. از این رو راه ما را ناهموار و شناخت ما را دربارهی او مقداری دشوار میکند. طبق برخی از نوشتهها برای شیخ سه تاریخ را هم قید کردهاند که البتّه یکی بیش را نمیتوان جهت ولادت و آغاز زندگی او در نظر گرفت. این تاریخ ها البتّه که به تمامیدرست نیست و نمیتوان آنها را به جهت زمان بندی در زندگی شیخ مورد پذیرش قرار داد. از طرفی هم با سنوات عمر شیخ که آن را 38 سال قمری گفتهاند جور در نمیآمد. و لذا پذیرش برخی از این سنوات ما را در این باره نیز دچار اشکال میگرداند<ref>مقدّمه، صص 22-21</ref>. | ||
نویسنده در ادامهی زندگی شیخ اشراق شرح حالی از وی را به قلم [[شهرزوری، محمد بن محمود|شهرزوری]] وارد کرده است که این شرح احوال قدیمیترین در این باره محسوب میشود<ref>مقدّمه، ص 42-32</ref>. مقدّمهی دیگر با عنوان شخصیّت شیخ اشراق قابل تأمّل است در صفحهی دوّم این مقدّمه، یعنی صفحهی 44 از سه سهروردی بزرگ نشان میدهد، یکی همین فیلسوف اشراقی است که کتاب برای او نوشته شده است و دو سهروردی دیگر هر دو عارفان بزرگی در طبقات صوفیه هستند، به هر جهت ممکن است که برخی از بابت نشناختن این سه چهره ی همنام در ذکر حکایات و روایات دچار اشکال بشوند که از قضا استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در همین مقدّمه به یکی دو مورد هم اشاره میکند. به هر جهت این سه سهروردی بزرگ که نباید با هم خلط شوند چنین است: | نویسنده در ادامهی زندگی شیخ اشراق شرح حالی از وی را به قلم [[شهرزوری، محمد بن محمود|شهرزوری]] وارد کرده است که این شرح احوال قدیمیترین در این باره محسوب میشود<ref>مقدّمه، ص 42-32</ref>. مقدّمهی دیگر با عنوان شخصیّت شیخ اشراق قابل تأمّل است در صفحهی دوّم این مقدّمه، یعنی صفحهی 44 از سه سهروردی بزرگ نشان میدهد، یکی همین فیلسوف اشراقی است که کتاب برای او نوشته شده است و دو سهروردی دیگر هر دو عارفان بزرگی در طبقات صوفیه هستند، به هر جهت ممکن است که برخی از بابت نشناختن این سه چهره ی همنام در ذکر حکایات و روایات دچار اشکال بشوند که از قضا استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در همین مقدّمه به یکی دو مورد هم اشاره میکند. به هر جهت این سه سهروردی بزرگ که نباید با هم خلط شوند چنین است: |