تومنی، ابومعاذ: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تـ' به 'ت'
جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س')
جز (جایگزینی متن - 'تـ' به 'ت')
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
از سوی دیگر، ارادۀ خداوند نیز خلق چیزها نیست؛ وقتی خداوند در قرآن می‌فرماید که ایمان بیاورید، آن را نمی‌آفریند، بلکه به آن امر می‌کند. بنابراین ارادۀ خداوند یا ایجاد است که همان خلق است و یا امر است که خلق نیست. ابن تیمیه به جای واژۀ حدث از حادث استفاده کرده است و او را از متکلمانی دانسته است که معتقدند هر حادثی مخلوق نیست و حوادث را به دو دسته تقسیم می‌کنند: حوادثی که قائم به ذات، اراده و قدرت خداوند هستند، و خلق مخلوقات از این دسته است، یعنی خلق قائم به ذات خداوند و به محض بروز قدرت و ارادۀ او حاصل می‌شود؛ دستۀ دیگر از حوادث از خداوند دورند که به آنها مخلوق گویند. اما به نظر می‌رسد که برداشت ابن تیمیه در این‌باره درست نباشد. هرچند ابومعاذ اعتقاد دارد که ارادۀ خداوند در صورت ایجاد همان خلق است، آن را از حوادث نمی‌داند. از سوی دیگر، در هیچ منبعی گزارش نشده است که ابومعاذ دربارۀ قدرت خدا سخنی گفته باشد.  
از سوی دیگر، ارادۀ خداوند نیز خلق چیزها نیست؛ وقتی خداوند در قرآن می‌فرماید که ایمان بیاورید، آن را نمی‌آفریند، بلکه به آن امر می‌کند. بنابراین ارادۀ خداوند یا ایجاد است که همان خلق است و یا امر است که خلق نیست. ابن تیمیه به جای واژۀ حدث از حادث استفاده کرده است و او را از متکلمانی دانسته است که معتقدند هر حادثی مخلوق نیست و حوادث را به دو دسته تقسیم می‌کنند: حوادثی که قائم به ذات، اراده و قدرت خداوند هستند، و خلق مخلوقات از این دسته است، یعنی خلق قائم به ذات خداوند و به محض بروز قدرت و ارادۀ او حاصل می‌شود؛ دستۀ دیگر از حوادث از خداوند دورند که به آنها مخلوق گویند. اما به نظر می‌رسد که برداشت ابن تیمیه در این‌باره درست نباشد. هرچند ابومعاذ اعتقاد دارد که ارادۀ خداوند در صورت ایجاد همان خلق است، آن را از حوادث نمی‌داند. از سوی دیگر، در هیچ منبعی گزارش نشده است که ابومعاذ دربارۀ قدرت خدا سخنی گفته باشد.  


ابومعاذ کلام خداوند را نیز قائم به ذات خداوند دانسته است، البته نه در هیچ مکانی، بلکه در خود خداوند. از این‌رو، کلام خدا نه جسم است، نه عرض، نه مخلوق، نه خلق و نه مفعول، بلکه حدث است و فعل. گویا او «خلق» بودن قرآن را به این سبب نمی‌پذیرد که ممکن است میان دو فعل خداوند ــ کلام و اراده ــ تـلاقـی رخ دهد. البته ابن تیمیه بر آن است که ابومعاذ کلام خداوند را صفت ذات و صفت فعل دانسته است، و خداوند به اراده و قدرت خود تکلم می‌کند.  
ابومعاذ کلام خداوند را نیز قائم به ذات خداوند دانسته است، البته نه در هیچ مکانی، بلکه در خود خداوند. از این‌رو، کلام خدا نه جسم است، نه عرض، نه مخلوق، نه خلق و نه مفعول، بلکه حدث است و فعل. گویا او «خلق» بودن قرآن را به این سبب نمی‌پذیرد که ممکن است میان دو فعل خداوند ــ کلام و اراده ــ تلاقـی رخ دهد. البته ابن تیمیه بر آن است که ابومعاذ کلام خداوند را صفت ذات و صفت فعل دانسته است، و خداوند به اراده و قدرت خود تکلم می‌کند.  


ابومعاذ در کنار کلام و ارادۀ خداوند، محبت و بغض او را نیز از صفات او دانسته است، صفاتی که قائم به ذات خداوند است. دقیقاً دانسته نیست که او چرا تنها به این 4 صفت اشاره کرده است و منظور او از محبت و بغض خداوند چیست. شاید او این دو صفت را به این معنا به کار برده که خداوند در اعمال نیک با محبت می‌نگرد و از گناهان اکراه دارد، یا مؤمنان را به سبب اعمالشان دوست دارد و نسبت به ملحدان بغض دارد.  
ابومعاذ در کنار کلام و ارادۀ خداوند، محبت و بغض او را نیز از صفات او دانسته است، صفاتی که قائم به ذات خداوند است. دقیقاً دانسته نیست که او چرا تنها به این 4 صفت اشاره کرده است و منظور او از محبت و بغض خداوند چیست. شاید او این دو صفت را به این معنا به کار برده که خداوند در اعمال نیک با محبت می‌نگرد و از گناهان اکراه دارد، یا مؤمنان را به سبب اعمالشان دوست دارد و نسبت به ملحدان بغض دارد.