ابیوردی، محمد بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
ابیوردی شاعری مدیحه‌سراست ازهمین‌رو همچون همۀ مدیحه‌سرایان برای گذران زندگی و بهره‌مندی از پاداش‌های ممدوحان، قدم در این راه نهاد و از هیچ ستایش گزاف و مبالغه‌آمیزی دریغ نورزید. وی به رغم اینکه در اشعار خود یادآور شده که هیچ امام یا پادشاهی را به طمع پاداش‌های مادی و جاه و مقام ستایش نمی‌کند، بارها دست به دامن ممدوحان خود شده و عاجزانه درخواست پاداش کرده است. جالب اینکه وی در توجیه این ستایش‌های مبالغه‌آمیز، فقر را بهانه کرده، می‌گوید: «اگر تیره‌روزی و بیچارگی من نبود، هرگز دست نیاز به سوی فرومایگان دراز نمی‌کردم».  
ابیوردی شاعری مدیحه‌سراست ازهمین‌رو همچون همۀ مدیحه‌سرایان برای گذران زندگی و بهره‌مندی از پاداش‌های ممدوحان، قدم در این راه نهاد و از هیچ ستایش گزاف و مبالغه‌آمیزی دریغ نورزید. وی به رغم اینکه در اشعار خود یادآور شده که هیچ امام یا پادشاهی را به طمع پاداش‌های مادی و جاه و مقام ستایش نمی‌کند، بارها دست به دامن ممدوحان خود شده و عاجزانه درخواست پاداش کرده است. جالب اینکه وی در توجیه این ستایش‌های مبالغه‌آمیز، فقر را بهانه کرده، می‌گوید: «اگر تیره‌روزی و بیچارگی من نبود، هرگز دست نیاز به سوی فرومایگان دراز نمی‌کردم».  
بیشترین اشعار وی را مدح تشکیل می‌دهد. ازهمین‌رو همچون دیگر مدیحه‌سرایان، در سروده‌های وی نوآوری کمتر به چشم می‌خورد و به شیوه‌ای تصنعی حال و هوای بادیه را به خود می‌گیرد. هنوز وی به آیین قدما، مدایح خود را با نسیب آغاز می‌کند و با اینکه در دربار پرشکوه و جلال ممدوح در ناز و نعمت به سر می‌برد، باز ادعا می‌کند که بر گردۀ شتران، بیابآن‌ها را برای رسیدن به وی درنوردیده است. تصاویر کلیشه‌ای، یک‌نواختی موضوعات و مفاهیم، بهره‌گیری از واژگان پیچیده و ناآشنا و تکرار تشبیهاتی همچون گشاده‌دستی ممدوح به دریا، چهرۀ معشوق به قرص ماه، قامت وی به شاخۀ درخت و موی او به شب تاریک و از این قبیل ... که در سراسر دیوان وی به چشم می‌خورد، اشعار وی را مبتذل و ملال‌آور ساخته است. وی حتی بسیاری از ترکیب‌ها و عبارات اشعار شاعران جاهلی را نیز به عاریت گرفته است.  
بیشترین اشعار وی را مدح تشکیل می‌دهد. ازهمین‌رو همچون دیگر مدیحه‌سرایان، در سروده‌های وی نوآوری کمتر به چشم می‌خورد و به شیوه‌ای تصنعی حال و هوای بادیه را به خود می‌گیرد. هنوز وی به آیین قدما، مدایح خود را با نسیب آغاز می‌کند و با اینکه در دربار پرشکوه و جلال ممدوح در ناز و نعمت به سر می‌برد، باز ادعا می‌کند که بر گردۀ شتران، بیابآن‌ها را برای رسیدن به وی درنوردیده است. تصاویر کلیشه‌ای، یک‌نواختی موضوعات و مفاهیم، بهره‌گیری از واژگان پیچیده و ناآشنا و تکرار تشبیهاتی همچون گشاده‌دستی ممدوح به دریا، چهرۀ معشوق به قرص ماه، قامت وی به شاخۀ درخت و موی او به شب تاریک و از این قبیل ... که در سراسر دیوان وی به چشم می‌خورد، اشعار وی را مبتذل و ملال‌آور ساخته است. وی حتی بسیاری از ترکیب‌ها و عبارات اشعار شاعران جاهلی را نیز به عاریت گرفته است.  
وی قصیده‌ای نیز به تقلید از کعب بن زهیر در مدح پیامبر اکرم‌ (ص) دارد که در آن خلفای راشدین را بسیار ستوده است.
وی قصیده‌ای نیز به تقلید از کعب بن زهیر در مدح پیامبر اکرم‌(ص) دارد که در آن خلفای راشدین را بسیار ستوده است.
ابیوردی علاوه بر مدح، در غزل، رثا، هجو، فخر و شکایت از روزگار نیز اشعاری دارد. غزلیات وی بیشتر قطعه‌های کوتاهی است که خطاب به معشوقه‌های خیالی همچون امیمه، سُلیمی و لیلی سروده و اغلب از ۱۰ بیت در نمی‌گذرد. غزل وی همانند اشعار تغزلی شاعران عاشق‌پیشه نیست که از عمق جان مایه گیرد و سراپا شور و عشق و احساس باشد، بلکه بیشتر از نوع همان مقدمه‌های عاشقانۀ تصنعی است که در اشعار جاهلی و مدایح خود وی می‌بینیم.
ابیوردی علاوه بر مدح، در غزل، رثا، هجو، فخر و شکایت از روزگار نیز اشعاری دارد. غزلیات وی بیشتر قطعه‌های کوتاهی است که خطاب به معشوقه‌های خیالی همچون امیمه، سُلیمی و لیلی سروده و اغلب از ۱۰ بیت در نمی‌گذرد. غزل وی همانند اشعار تغزلی شاعران عاشق‌پیشه نیست که از عمق جان مایه گیرد و سراپا شور و عشق و احساس باشد، بلکه بیشتر از نوع همان مقدمه‌های عاشقانۀ تصنعی است که در اشعار جاهلی و مدایح خود وی می‌بینیم.
ابیوردی مرثیه‌هایی نیز داشته است که گاه از سخنان حکمت‌آمیز تهی نیست.  
ابیوردی مرثیه‌هایی نیز داشته است که گاه از سخنان حکمت‌آمیز تهی نیست.