۱۰۷٬۰۹۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
پیدا شدن اعتقاد به رؤیت خداوند در میان مسلمانان، نظیر سایر اصطلاحات و تعبیرات دینی، به تفسیر بعضی از آیات قرآن کریم برمیگردد. اهل سنت گفتهاند خدا را در دنیا نمیتوان دید و منظور از «لن تراني» هم همین است، ولی در آخرت، میتوان دید و در اثبات این عقیده، به حدیثی استناد کردهاند که بنا بر آن، پیامبر(ص) به اصحاب خود فرمودهاند: همان طور که میتوان ماه را در شب چهارده دید، مؤمنان میتوانند خداوند را در بهشت ببینند. اما علمای شیعه بر این باورند که مراد از دیدن، رؤیت قلبی است. اشعاری که به این موضوع دلالت دارند، در فصل پنجم آمده است.<ref>ر.ک: همان، ص56-60</ref>. | پیدا شدن اعتقاد به رؤیت خداوند در میان مسلمانان، نظیر سایر اصطلاحات و تعبیرات دینی، به تفسیر بعضی از آیات قرآن کریم برمیگردد. اهل سنت گفتهاند خدا را در دنیا نمیتوان دید و منظور از «لن تراني» هم همین است، ولی در آخرت، میتوان دید و در اثبات این عقیده، به حدیثی استناد کردهاند که بنا بر آن، پیامبر(ص) به اصحاب خود فرمودهاند: همان طور که میتوان ماه را در شب چهارده دید، مؤمنان میتوانند خداوند را در بهشت ببینند. اما علمای شیعه بر این باورند که مراد از دیدن، رؤیت قلبی است. اشعاری که به این موضوع دلالت دارند، در فصل پنجم آمده است.<ref>ر.ک: همان، ص56-60</ref>. | ||
در فصل ششم، به مسئله «شفاعت» پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، آنچه در این مسئله برای شیعیان مسلم میباشد، آن است که آنان به شفاعت پیامبر(ص) و ائمه(ع)، اعتقاد راسخ دارند؛ بهطوریکه جلوه این امر، در شعر گویندگان، از جمله: فردوسی، عضائری رازی، سعدی، [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]]، عماد فقیه کرمانی، محمد بن حسام خوسفی، ناصر بخارایی و... متجلی است.<ref>ر.ک: همان، ص61-65</ref>. | در فصل ششم، به مسئله «شفاعت» پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، آنچه در این مسئله برای شیعیان مسلم میباشد، آن است که آنان به شفاعت پیامبر(ص) و ائمه(ع)، اعتقاد راسخ دارند؛ بهطوریکه جلوه این امر، در شعر گویندگان، از جمله: فردوسی، عضائری رازی، سعدی، [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله سمنانی]]، [[عماد فقیه کرمانی، علی بن محمود|عماد فقیه کرمانی]]، محمد بن حسام خوسفی، ناصر بخارایی و... متجلی است.<ref>ر.ک: همان، ص61-65</ref>. | ||
در فصل هفتم، به شاعرانی اشاره شده است که در موضوع «عصمت»، اشعاری را سرودهاند. علمای شیعه، بر عصمت ائمه(ع) از گناه کبیره و صغیره اتفاق نظر دارند؛ بنابراین از آنان گناهی سرنمیزند؛ نه از روی عمد و نه بهواسطه فراموشی و غیر آن. شیعیان نیز عصمت چهارده معصوم(ع) را بر عصمت انبیای سلف برتر و قویتر میدانند و به همین دلیل، شاعران شیعی زبان فارسی، از این ویژگی ممتاز در اشعاد خود یادکردهاند<ref>ر.ک: همان، ص66-69</ref>. | در فصل هفتم، به شاعرانی اشاره شده است که در موضوع «عصمت»، اشعاری را سرودهاند. علمای شیعه، بر عصمت ائمه(ع) از گناه کبیره و صغیره اتفاق نظر دارند؛ بنابراین از آنان گناهی سرنمیزند؛ نه از روی عمد و نه بهواسطه فراموشی و غیر آن. شیعیان نیز عصمت چهارده معصوم(ع) را بر عصمت انبیای سلف برتر و قویتر میدانند و به همین دلیل، شاعران شیعی زبان فارسی، از این ویژگی ممتاز در اشعاد خود یادکردهاند<ref>ر.ک: همان، ص66-69</ref>. |