تحصيل السعادة: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR91313J1.jpg | عنوان = تحصيل السعادة | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = فارابی، محمد بن محمد (نويسنده) بو ملحم، علی (مقدمه نويس) بو ملحم، علی ( شارح) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = 259 BBR | موضوع = |ناشر...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''تحصیل السعادة '''، نوشته ابونصر محمد بن محمد بن طرخان( 259/257- 339ق)، معروف به فارابى، معلم ثانی، مؤسس فلسفه اسلامی است. این اثر درموضوع فلسفه اسلامی است و با مقدمه و تحقیق علی بوملحم منتشر شده است.
'''تحصیل السعادة '''، نوشته [[فارابی، محمد بن محمد|ابونصر محمد بن محمد بن طرخان]]( 259/257- 339ق)، معروف به فارابى، معلم ثانی، مؤسس فلسفه اسلامی است. این اثر درموضوع فلسفه اسلامی است و با مقدمه و تحقیق [[بو ملحم، علی|علی بوملحم]] منتشر شده است.


نوشتار حاضر مشتمل بر مباحثی در موضوع فلسفه، طبیعیات، الهیات و مدنیات با ذکر تعریف علوم یاد شده، تعداد اقسام آنها و چگونگی فراگیری آنهاست. این کتاب در حقیقت  برخلاف اسم آن به موضوع  سعادت اختصاص ندارد؛ اگرچه نویسنده به‌ندرت و به‌صورت گذرا از سعادت نیز سخن به میان آورده است. به نظر می‌رسد نام این اثر به شکل اتفاقی برگزیده شده است؛ چراکه نام آن در فهرست ابن ندیم و تراجم کهن جزو آثار فارابی نیامده است و در حقیقت بعدها با تکیه بر کلمه تحصیل السعادة که در آغاز اثر آمده بر این کتاب نهاده شده است.<ref>مقدمه، ص6</ref>محقق کتاب بر این باور است که این کتاب با توجه به شواهد و قرآئن موجود از آثار مستقل نویسنده نبوده است؛ بلکه به نظر می‌آید مقدمه‌ای برای کتابی است که نویسنده آن را به منظور هماهنگی‌سازی میان فلسفه افلاطون و ارسطو به نگارش درآورده است.<ref>رک: همان، ص 7</ref>
نوشتار حاضر مشتمل بر مباحثی در موضوع فلسفه، طبیعیات، الهیات و مدنیات با ذکر تعریف علوم یاد شده، تعداد اقسام آنها و چگونگی فراگیری آنهاست. این کتاب در حقیقت  برخلاف اسم آن به موضوع  سعادت اختصاص ندارد؛ اگرچه نویسنده به‌ندرت و به‌صورت گذرا از سعادت نیز سخن به میان آورده است. به نظر می‌رسد نام این اثر به شکل اتفاقی برگزیده شده است؛ چراکه نام آن در [[الفهرست (ابن نديم)|فهرست ابن ندیم]] و تراجم کهن جزو آثار فارابی نیامده است و در حقیقت بعدها با تکیه بر کلمه تحصیل السعادة که در آغاز اثر آمده بر این کتاب نهاده شده است.<ref>مقدمه، ص6</ref>محقق کتاب بر این باور است که این کتاب با توجه به شواهد و قرآئن موجود از آثار مستقل نویسنده نبوده است؛ بلکه به نظر می‌آید مقدمه‌ای برای کتابی است که نویسنده آن را به منظور هماهنگی‌سازی میان فلسفه [[افلاطون]] و [[ارسطو]] به نگارش درآورده است.<ref>رک: همان، ص 7</ref>


ساختار کتاب در شش فصل تنظیم شده است. فصل اول به علوم نظری اختصاص یافته که نویسنده از آن به فضائل نظری تعبیر کرده است. نویسنده در این فصل به انواع علم نظری پرداخته از علم تعالیم، علم طبیعی و موضوع آن،  الهیات یا ماوراء‌الطبیعه،  و علم انسانی یا علم مدنی سخن به میان آورده است.<ref>رک: همان، ص 8- 12</ref> در فصل دوم نویسنده از فضائل خلقی یا اعمالی صادر از انسان، و تفاوت میان تعقل و فعل و نیز اختلاف افعال ارادی انسان بر اساس زمان، مکان، و... سخن گفته است.<ref>ر.ک: همان، 13- 14</ref> در فصل چهارم نویسنده به مقایسه میان فضائل مختلف، رابطه و اهمیت آنها پرداخته و مطالبی پیرامون ریشه فضائل اخلاقی مطرح کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص 16</ref>فصل پنجم به موضوع تعلیم و تربیت، هدف و روش‌های آن اختصاص یافته است.<ref>ر.ک: همان، ص 17- 18</ref> در ششمین و آخرین فصل کتاب نیز از علم فلسفه، تفاوت فلسفه و دین، چگونگی شکل‌گیری فلسفه، تطور و انتقال از یونان به جهان عرب توسط سریانی‌ها سخن به میان آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>
ساختار کتاب در شش فصل تنظیم شده است.  
 
فصل اول به علوم نظری اختصاص یافته که نویسنده از آن به فضائل نظری تعبیر کرده است. نویسنده در این فصل به انواع علم نظری پرداخته از علم تعالیم، علم طبیعی و موضوع آن،  الهیات یا ماوراء‌الطبیعه،  و علم انسانی یا علم مدنی سخن به میان آورده است.<ref>رک: همان، ص 8- 12</ref>  
 
در فصل دوم نویسنده از فضائل خلقی یا اعمالی صادر از انسان، و تفاوت میان تعقل و فعل و نیز اختلاف افعال ارادی انسان بر اساس زمان، مکان، و... سخن گفته است.<ref>ر.ک: همان، 13- 14</ref>  
 
در فصل چهارم نویسنده به مقایسه میان فضائل مختلف، رابطه و اهمیت آنها پرداخته و مطالبی پیرامون ریشه فضائل اخلاقی مطرح کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص 16</ref>
 
فصل پنجم به موضوع تعلیم و تربیت، هدف و روش‌های آن اختصاص یافته است.<ref>ر.ک: همان، ص 17- 18</ref>  
 
در ششمین و آخرین فصل کتاب نیز از علم فلسفه، تفاوت فلسفه و دین، چگونگی شکل‌گیری فلسفه، تطور و انتقال از یونان به جهان عرب توسط سریانی‌ها سخن به میان آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>


محقق علاوه بر مقدمه‌ای که بر اثر نوشته به تبویب کتاب و تصحیح برخی از اغلاط آن اهتمام ورزیده است. همچنین به تحلیل و شرح برخی مطالب متن<ref>ر.ک، همان، ص 24</ref>و ذکر توضیحاتی پیرامون آنها در پاورقی پرداخته است.<ref> متن کتاب، ص 27 و ص 30</ref>
محقق علاوه بر مقدمه‌ای که بر اثر نوشته به تبویب کتاب و تصحیح برخی از اغلاط آن اهتمام ورزیده است. همچنین به تحلیل و شرح برخی مطالب متن<ref>ر.ک، همان، ص 24</ref>و ذکر توضیحاتی پیرامون آنها در پاورقی پرداخته است.<ref> متن کتاب، ص 27 و ص 30</ref>