۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR57765J1.jpg | عنوان = البدر الذي انجلی في مسألة الولا | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر (نويسنده) لحام، سعید محمد (محقق و شارح) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = | موضوع =...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''البدر الذي انجلی في مسألة الولا'''، اثر جلالالدین سیوطی (متوفی 911ق)، رسالهای است کوچک و مختصر، بهصورت پرسش و پاسخ، پیرامون مسائل مربوط به ولای عتق و ارث و وصیت که با شرح و تحقیق سعید محمد | '''البدر الذي انجلی في مسألة الولا'''، اثر [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدین سیوطی]] (متوفی 911ق)، رسالهای است کوچک و مختصر، بهصورت پرسش و پاسخ، پیرامون مسائل مربوط به ولای عتق و ارث و وصیت که با شرح و تحقیق [[لحام، سعید محمد|سعید محمد لحام]]، منتشر شده است. | ||
موضوع اصلی این رساله، مباحث و مسائل مربوط به ولای عتق است. در این زمینه، استفتائات و سؤالاتی مرتبط با این موضوع، مطرح شده و با توجه به آیات، روایات و اقوال علما و بزرگان، به آنها، پاسخ داده شده است. مشروح جریان چنین است که سؤالی «درباره زنی که عبد خود را آزاد نموده و سپس مرده و پسری را باقی گذارده و سپس آن پسر مرده و پسرعموی خود را (بهعنوان وارث) باقی گذارده و سپس آن عبدآزادشده، مرده»، مطرح شده است که: «آیا پسرعموی مزبور از عبد مذکور ارث میبرد»؟. سائل که شیخ بدرالدین ماردینی بوده، خاطرنشان کرده است که فقها در دوران ما در این مسئله اختلاف نظر دارند؛ گروهی، قائل به ارث و گروهی معتقد به عدم ارثند. سپس شیخ بدرالدین، از جناب سیوطی میپرسد: کدامیک از این دو گروها مصیبند و آیا هیچیک از مصنفین متعرض این مسئله شدهاند؟ جناب سیوطی پاسخ میدهد: حق با کسانی است که معتقد به عدم ارثند؛ چراکه این، مقتضای دلیل و مقتضای نصوص همه اصحاب است. سپس خود سیوطی درمییابد که در مذهب شافعی و مالک و ابوحنیفه به این فتوا تصریح شده است و همین فتوا در مذهب احمد بن | موضوع اصلی این رساله، مباحث و مسائل مربوط به ولای عتق است. در این زمینه، استفتائات و سؤالاتی مرتبط با این موضوع، مطرح شده و با توجه به آیات، روایات و اقوال علما و بزرگان، به آنها، پاسخ داده شده است. مشروح جریان چنین است که سؤالی «درباره زنی که عبد خود را آزاد نموده و سپس مرده و پسری را باقی گذارده و سپس آن پسر مرده و پسرعموی خود را (بهعنوان وارث) باقی گذارده و سپس آن عبدآزادشده، مرده»، مطرح شده است که: «آیا پسرعموی مزبور از عبد مذکور ارث میبرد»؟. سائل که شیخ [[بدرالدین ماردینی]] بوده، خاطرنشان کرده است که فقها در دوران ما در این مسئله اختلاف نظر دارند؛ گروهی، قائل به ارث و گروهی معتقد به عدم ارثند. سپس شیخ بدرالدین، از جناب [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] میپرسد: کدامیک از این دو گروها مصیبند و آیا هیچیک از مصنفین متعرض این مسئله شدهاند؟ جناب [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] پاسخ میدهد: حق با کسانی است که معتقد به عدم ارثند؛ چراکه این، مقتضای دلیل و مقتضای نصوص همه اصحاب است. سپس خود سیوطی درمییابد که در مذهب شافعی و مالک و ابوحنیفه به این فتوا تصریح شده است و همین فتوا در مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، اصح الروایتین است. آنگاه جناب [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] برای تبیین این سه امر (مقتضای دلیل بودن و مقتضای نصوص اصحاب بودن این فتوا، تصریح به آن در مذاهب یادشده و اصح الروایتین بودن آن در مذهب [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد]])، این رساله را مینگارد و نام آن را «البدر الذي انجلی في مسألة الولا» مینهد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3-4</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |