۱٬۵۹۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = ابومطهر ازدی، محمد بن احمد | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = محمد بن احمد؛ | نامهای دیگر = ابومطهر ازدی، محمد بن احمد؛ | لقب = | تخلص = ابومطهر ازدی؛ | نسب = اصفهانی؛ | نام پدر = احمد؛ | و...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
ابومطهر هدف خود را نیز از این شیوه نگارش بیان كرده است: در طبیعت ابوالقاسم، پیوسته دو خوی متضاد با هم جمع شدهاند. این روش تقابل و تعارض در سراسر كتاب ملموس است و در مناظره میان اصفهان و بغداد به نیكی متجلی میگردد. مؤلف در پایان كتاب نیز به این امر تصریح میكند: اینك از احوال شیخ درمییابی كه او غره زمان و همتای شیطان بود، مجمع زیباییها و زشتیها بود… در هزل و جد هر دو به كمال رسیده بود…و اخلاق بغدادیان را داشت. این سبك«زشت و زیبا» كه او میل دارد خوانندگانش در احوال ابوالقاسم دریافته باشند، پیوسته مورد نظر او بوده است. داستان تا صفحه 102ستایش از بغداد و زیباییهای آن است و ذم اصفهان؛ از آن پس صحنه دگرگون میشود و تا پایان كتاب، اصفهان را با همه كمبودهایش میستاید و از بغداد و بغدادیان انتقاد میكند. | ابومطهر هدف خود را نیز از این شیوه نگارش بیان كرده است: در طبیعت ابوالقاسم، پیوسته دو خوی متضاد با هم جمع شدهاند. این روش تقابل و تعارض در سراسر كتاب ملموس است و در مناظره میان اصفهان و بغداد به نیكی متجلی میگردد. مؤلف در پایان كتاب نیز به این امر تصریح میكند: اینك از احوال شیخ درمییابی كه او غره زمان و همتای شیطان بود، مجمع زیباییها و زشتیها بود… در هزل و جد هر دو به كمال رسیده بود…و اخلاق بغدادیان را داشت. این سبك«زشت و زیبا» كه او میل دارد خوانندگانش در احوال ابوالقاسم دریافته باشند، پیوسته مورد نظر او بوده است. داستان تا صفحه 102ستایش از بغداد و زیباییهای آن است و ذم اصفهان؛ از آن پس صحنه دگرگون میشود و تا پایان كتاب، اصفهان را با همه كمبودهایش میستاید و از بغداد و بغدادیان انتقاد میكند. | ||
<ref>آذرنوش، آدرتاش ، ج6، ص266-256</ref>. | <ref>ر.ک:آذرنوش، آدرتاش ، ج6، ص266-256</ref>. | ||
| | ||