۱٬۵۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==خاندان و فعالیتها== | ==خاندان و فعالیتها== | ||
ابن شداد امیرزادهای از خاندان زیری و برادرزادۀ یحیى بن تمیم صنهاجی است. وی بیشتر زندگی خویش را در خدمت سلطان حسن بن علی، واپسین فرمانروای این خاندان گذراند. به گزارش ابنفوطی، ابنشداد در ۵۶۷ ق / ۱۱۷۲ م در دمشق از علی بن حسن ابنعساکر اجازۀ نقل حدیث گرفت. این گزارش احتمالاً مربوط به روزگار میانسالی اوست، چه وی پیش از آن در مهدیه بود و در جریان تسلیم این شهر به نورمانها در ۵۴۳ ق / ۱۱۴۸ م از جانب سلطان حسن، با او همراه بود ؛ ظاهراً ابنشداد آنگاه که سلطان حسن برای یاری خواستن از عبدالمؤمن نزد وی رفت و نیز در جریان بازپسگیری مهدیه توسط عبدالمؤمن در رکاب سلطان حسن بوده است، چه وی | ابن شداد امیرزادهای از خاندان زیری و برادرزادۀ یحیى بن تمیم صنهاجی است. وی بیشتر زندگی خویش را در خدمت سلطان حسن بن علی، واپسین فرمانروای این خاندان گذراند. به گزارش ابنفوطی، ابنشداد در ۵۶۷ ق / ۱۱۷۲ م در دمشق از علی بن حسن ابنعساکر اجازۀ نقل حدیث گرفت. این گزارش احتمالاً مربوط به روزگار میانسالی اوست، چه وی پیش از آن در مهدیه بود و در جریان تسلیم این شهر به نورمانها در ۵۴۳ ق / ۱۱۴۸ م از جانب سلطان حسن، با او همراه بود ؛ ظاهراً ابنشداد آنگاه که سلطان حسن برای یاری خواستن از عبدالمؤمن نزد وی رفت و نیز در جریان بازپسگیری مهدیه توسط عبدالمؤمن در رکاب سلطان حسن بوده است، چه وی گزارشهای مفصلی از این رویدادها را نقل کرده است. گویا پس از مرگ سلطان حسن در ۵۵۱ ق / ۱۱۵۶ م ابنشداد به دمشق رفت و تا پایان عمر در این شهر ماندگار شد. | ||
==کتاب ابن شداد== | ==کتاب ابن شداد== | ||
از این بخش از زندگانی وی چندان اطلاعی در دست نیست، تنها میدانیم که در ۵۸۲ ق در دمشق بوده و پارهای از رویدادهای مربوط به مهدیه را از زبان یکی از ساکنان آنجا شنیده و آنها را در کتاب خود نقل کرده است | از این بخش از زندگانی وی چندان اطلاعی در دست نیست، تنها میدانیم که در ۵۸۲ ق در دمشق بوده و پارهای از رویدادهای مربوط به مهدیه را از زبان یکی از ساکنان آنجا شنیده و آنها را در کتاب خود نقل کرده است. | ||
شهرت ابن شداد مرهون همین کتاب اوست که تاریخی محلی بوده و از آن با نامهای تاریخالمغرب، تاریخ افریقیة و المغرب، تاریخ افریقیة و اخبار القیروان یاد شده است، اما نام صحیح آن الجمع و البیان فی اخبار القیروان فی من فیها و فی سائر بلاد المغرب من الملوک و الاعیان بوده است | شهرت ابن شداد مرهون همین کتاب اوست که تاریخی محلی بوده و از آن با نامهای تاریخالمغرب، تاریخ افریقیة و المغرب، تاریخ افریقیة و اخبار القیروان یاد شده است، اما نام صحیح آن الجمع و البیان فی اخبار القیروان فی من فیها و فی سائر بلاد المغرب من الملوک و الاعیان بوده است. | ||
ظاهراً بخش بزرگی از این کتاب به خاندان خود وی اختصاص داشته است و در آن از آثار تاریخنویسان پیشین، مانند عطیة بن مخلد بن رباح مغربی، ابنیسع اندلسی و ابواسحاق ابراهیم بن قاسم مشهور به رقیق نیز سود جسته است. | ظاهراً بخش بزرگی از این کتاب به خاندان خود وی اختصاص داشته است و در آن از آثار تاریخنویسان پیشین، مانند عطیة بن مخلد بن رباح مغربی، ابنیسع اندلسی و ابواسحاق ابراهیم بن قاسم مشهور به رقیق نیز سود جسته است. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
احتمال میرود این ویژگی در گزارشهای مربوط به خاندان خود وی نیز وجود داشته باشد. | احتمال میرود این ویژگی در گزارشهای مربوط به خاندان خود وی نیز وجود داشته باشد. | ||
از تاریخ ابن شداد اکنون بهجز نقلقولهای پراکنده اثری بر جای نمانده است. بااینحال لوئیس به خطا مدعی است که نسخههای متعددی از آن موجود است | از تاریخ ابن شداد اکنون بهجز نقلقولهای پراکنده اثری بر جای نمانده است. بااینحال لوئیس به خطا مدعی است که نسخههای متعددی از آن موجود است<ref>سیدی، محمد، ج4، ص77-76</ref>. | ||
<ref>سیدی، محمد، ج4، ص77-76</ref>. | |||
پانویس== | پانویس== |