سایکس، سر پرسی مولزورث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می داند' به 'می‌داند'
جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'می‌گردد')
جز (جایگزینی متن - 'می داند' به 'می‌داند')
خط ۵۹: خط ۵۹:
در سپتامبر 1916 با مقاومت عشایر تنگستانی روبرو می شود اما در نهایت، آنها را شکست می دهد و درپی تصرف ایالت فارس در اکتبر ونوامبر 1916، ژنرال سایکس با عبدالحسین فرمانفرما -والی آن ایالت- وارد شیراز می شود. در مارس  1917 است که وثوق الدوله نخست وزیر هوادار انگلیس، پلیس جنوب را پنهانی به رسمیت می شناسد. پلیس جنوب در ذهن ایرانیان وطن دوست، بیانگر خلق وخوی استعماری انگلستان است و در همان روزگار، فریاد روزنامه‌های ایرانی از دست انگلیسها به آسمان بلند است.
در سپتامبر 1916 با مقاومت عشایر تنگستانی روبرو می شود اما در نهایت، آنها را شکست می دهد و درپی تصرف ایالت فارس در اکتبر ونوامبر 1916، ژنرال سایکس با عبدالحسین فرمانفرما -والی آن ایالت- وارد شیراز می شود. در مارس  1917 است که وثوق الدوله نخست وزیر هوادار انگلیس، پلیس جنوب را پنهانی به رسمیت می شناسد. پلیس جنوب در ذهن ایرانیان وطن دوست، بیانگر خلق وخوی استعماری انگلستان است و در همان روزگار، فریاد روزنامه‌های ایرانی از دست انگلیسها به آسمان بلند است.


سایکس در تاریخ نگاری هم دستی دارد. کاری که بی شک، ژنرال انگلیسی با انگیزه‌های متفاوت انجام می دهد. در این آثار، او گاهی آشکار و پنهان به انگیزه‌هایش اشاره می کند. سایکس یکی از انگیزه خودش را آگاهی بخشیدن به هم قطارانش که در ایران وکشورهای مجاور مشغول خدمت(!) هستند، می داند. البته سایکس در لابلای نوشته‌هایش گاه ناچار شده که اذعان کند، "هیچ دولتی به قدر دولت ایران از جنگ بزرگ خسارت و زیان ندیده وهیچ دولتی هم مانند دولت مشارالیها برای حفاظت سرحدات وحمایت رعایای خود این قدر خونسردی و بی کفایتی به خرج نداده است".  سایکس مانند بیشتر مستشرقان، دستی هم در نقل و انتقال آثار هنری و تاریخی کشورمان دارد. او در نطنز چند قطعه کاشی متعلق به یک مسجد قرن چهاردهم می خرد  که بعدها آنها را به موزۀ ویکتوریا و آلبرت هدیه می کند.  سایکس به تحسین ایرانیان نیز می‌پردازد و می نویسد: "در هیچ نقطه ای از جهان با ما به این خوبی رفتار نمی شود". چنین روایت‌هایی از سایکس موجب شده، نگاه‌های مثبتی را نیز به سوی خود جلب کند. او ایرانی‌ها را مودب، متعارف و ظریف وبذله گو و حاضر جواب می شمارد.
سایکس در تاریخ نگاری هم دستی دارد. کاری که بی شک، ژنرال انگلیسی با انگیزه‌های متفاوت انجام می دهد. در این آثار، او گاهی آشکار و پنهان به انگیزه‌هایش اشاره می کند. سایکس یکی از انگیزه خودش را آگاهی بخشیدن به هم قطارانش که در ایران وکشورهای مجاور مشغول خدمت(!) هستند، می‌داند. البته سایکس در لابلای نوشته‌هایش گاه ناچار شده که اذعان کند، "هیچ دولتی به قدر دولت ایران از جنگ بزرگ خسارت و زیان ندیده وهیچ دولتی هم مانند دولت مشارالیها برای حفاظت سرحدات وحمایت رعایای خود این قدر خونسردی و بی کفایتی به خرج نداده است".  سایکس مانند بیشتر مستشرقان، دستی هم در نقل و انتقال آثار هنری و تاریخی کشورمان دارد. او در نطنز چند قطعه کاشی متعلق به یک مسجد قرن چهاردهم می خرد  که بعدها آنها را به موزۀ ویکتوریا و آلبرت هدیه می کند.  سایکس به تحسین ایرانیان نیز می‌پردازد و می نویسد: "در هیچ نقطه ای از جهان با ما به این خوبی رفتار نمی شود". چنین روایت‌هایی از سایکس موجب شده، نگاه‌های مثبتی را نیز به سوی خود جلب کند. او ایرانی‌ها را مودب، متعارف و ظریف وبذله گو و حاضر جواب می شمارد.


او در جایگاه یک مستشرق و ایران شناس، اما دارای دیدگاه‌های دیگری نیز است. برای نمونه، درجایی می نویسد: ایرانیان همیشه قادر نیستند که بین سفسطه، ومغالطه و حقیقت موضوع فرق بگذارند. یا در جای دیگر می گوید: ایرانی«آنقدر خوش باور» است که هر ناممکنی را باور می کند، یا
او در جایگاه یک مستشرق و ایران شناس، اما دارای دیدگاه‌های دیگری نیز است. برای نمونه، درجایی می نویسد: ایرانیان همیشه قادر نیستند که بین سفسطه، ومغالطه و حقیقت موضوع فرق بگذارند. یا در جای دیگر می گوید: ایرانی«آنقدر خوش باور» است که هر ناممکنی را باور می کند، یا