۱۰۶٬۴۷۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می پردازد' به 'میپردازد') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'میگردد') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
سرپرسی سایکس، از سال 1892 با سمت افسر "هنگ دوم نیزه دار" سفرهای خودش را در آسیای مرکزی آغاز می کند. سال 1893 به دستور لندن روانه ایران می شود. پس از ورود، تسلط بر زبان پارسی را در دستور کار خودش قرار می دهد. در اکتبر 1894 میلادی، کنسولگری انگلیس را در کرمان را تاسیس می کند. در آن روزها سایکس 27 ساله است. کنسولگری انگلیس در کرمان پایگاه دیده بانی انگلیسها در برابر روسها است تا تحولات ایران را به وزرات خارجه کشورش در هند گزارش دهد. از این جاست که لندن برایش حکم کنسولی می دهد. در همین سال هنگام جشن تولد ناصرالدین شاه به تهران می آید وبه حضور شاه می رسد. خودش دراین باره در جایی می نویسد: وزیر مختار بریتانیا نگارنده را حضور ناصرالدین شاه معرفی می کند واو نیز راجع به نقاط دور دست کشور خود سوالات مفصلی از من نمود و از توضیحات اینجانب اظهار مسرت وخوشوقتی کرده و گفت: «اخباری که افسران انگلیسی دراختیار من می گذارند به مراتب مفیدتر از اطلاعات مامورین ایران میباشد.» | سرپرسی سایکس، از سال 1892 با سمت افسر "هنگ دوم نیزه دار" سفرهای خودش را در آسیای مرکزی آغاز می کند. سال 1893 به دستور لندن روانه ایران می شود. پس از ورود، تسلط بر زبان پارسی را در دستور کار خودش قرار می دهد. در اکتبر 1894 میلادی، کنسولگری انگلیس را در کرمان را تاسیس می کند. در آن روزها سایکس 27 ساله است. کنسولگری انگلیس در کرمان پایگاه دیده بانی انگلیسها در برابر روسها است تا تحولات ایران را به وزرات خارجه کشورش در هند گزارش دهد. از این جاست که لندن برایش حکم کنسولی می دهد. در همین سال هنگام جشن تولد ناصرالدین شاه به تهران می آید وبه حضور شاه می رسد. خودش دراین باره در جایی می نویسد: وزیر مختار بریتانیا نگارنده را حضور ناصرالدین شاه معرفی می کند واو نیز راجع به نقاط دور دست کشور خود سوالات مفصلی از من نمود و از توضیحات اینجانب اظهار مسرت وخوشوقتی کرده و گفت: «اخباری که افسران انگلیسی دراختیار من می گذارند به مراتب مفیدتر از اطلاعات مامورین ایران میباشد.» | ||
سایکس در سال 1896 به تهران | سایکس در سال 1896 به تهران بازمیگردد و زمستان را در سفارت انگلستان سپری می کند. دراکتبر 1897، حکومت هند به سایکس دستور رسمی می دهد که از بنادر خلیج فارس بازدید کند و درباره زیانهای بیماری طاعون در هند و پیامدش بر تجارت انگلستان وهند گزارش تهیه کند. در سال 1898 روسیه تزاری کنسولگری سیستان را راه اندازی می کند و سایکس هم مامور تاسیس کنسولگری انگلیس در آن منطقه می شود. درسال 1900، دولت بریتانیا با بوئرهای افریقای جنوبی واردجنگ می شود. این، هم زمان است با ماموریت سایکس در کرمان به عنوان کنسول. او در پاییز 1900 تقاضای مرخصی می کند و روانه جنگهای آفریقای جنوبی می شود. یک سال پس از آن، به عنوان قهرمان زخم خورده به انگلستان می رود و با ایولین سیتون، دختر سرهنگ بروس اوترم سیتون ازدواج می کند که نتیجه این ازدواج 6 فرزند است. کشف نفت و تاسیس شرکت نفت ایران و انگلیس، لندن را بر آن می دارد تا متوجه امنیت جنوب شود. سایکس در سال 1905 میلادی- 1283خورشیدی- که در کرمان فعالیت دارد، به سر آرتورهاردینگ -سفیر انگلیس در ایران- می نویسد: ایجاد یک نیروی سوار در جنوب ایران با نظارت افسران انگلیسی تنها چاره همیشگی برای ناامنی هاست. | ||
از 1905 تا 1913 میلادی، او سرکنسول انگلیس در خراسان می شود. ماموریت او درمشهد، برابر با همان سالهایی است که روسیه تزاری و دولت انگلیس درنتیجه معاهده ننگین 1907 و تعیین مناطق نفوذ در ایران، با یکدیگر زد و بند کردهاند. در آوریل 1906 سایکس و خانواده اش مشهد را برای سه ماه مرخصی ترک می کنند. سفرش به انگلیس سبب می شود از دیدن انقلاب مشروطیت دراین شهر محروم بماند. پس از کشتار مردم مشهد به دست روسها سایکس یک هنرمند ایرانی را پیدا می کند و از او میخواهد، کاریکاتوری را درباره این حادثه بکشد که حاشیه اش، به چند بیت شعر آراسته است و به کشتار مردم بی گناه به دست روسها میپردازد. او این کاریکاتور را به هند می فرستد تا در روزنامهها چاپ شود، برای این که به مسلمانان هند نشان دهد، اگر روزگاری زیر سلطۀ روسها بروند، چه چیزی در انتظار آنهاست.... اکنون سال 1907 میلادی است. انگلستان با انگیزه جلوگیری از نفوذ آلمان در آسیا و بدون اطلاع ایران با روسیه توافق نامه ای را امضا می کند که به موجب آن، ایران به سه منطقه بی طرف، روسی و انگلیسی تقسیم می شود. در این سالها سایکس سرگرم تشکیل یک نیروی نظامی – پلیسی در کرمان و فارس است. روسها هم دست اندرکار افزایش شمار نیروهای قزاق هستند و ایرانیان تا چشم می گشایند، می بینند که کشورشان به تحت الحمایگی انگلیس و روس درآمده است. | از 1905 تا 1913 میلادی، او سرکنسول انگلیس در خراسان می شود. ماموریت او درمشهد، برابر با همان سالهایی است که روسیه تزاری و دولت انگلیس درنتیجه معاهده ننگین 1907 و تعیین مناطق نفوذ در ایران، با یکدیگر زد و بند کردهاند. در آوریل 1906 سایکس و خانواده اش مشهد را برای سه ماه مرخصی ترک می کنند. سفرش به انگلیس سبب می شود از دیدن انقلاب مشروطیت دراین شهر محروم بماند. پس از کشتار مردم مشهد به دست روسها سایکس یک هنرمند ایرانی را پیدا می کند و از او میخواهد، کاریکاتوری را درباره این حادثه بکشد که حاشیه اش، به چند بیت شعر آراسته است و به کشتار مردم بی گناه به دست روسها میپردازد. او این کاریکاتور را به هند می فرستد تا در روزنامهها چاپ شود، برای این که به مسلمانان هند نشان دهد، اگر روزگاری زیر سلطۀ روسها بروند، چه چیزی در انتظار آنهاست.... اکنون سال 1907 میلادی است. انگلستان با انگیزه جلوگیری از نفوذ آلمان در آسیا و بدون اطلاع ایران با روسیه توافق نامه ای را امضا می کند که به موجب آن، ایران به سه منطقه بی طرف، روسی و انگلیسی تقسیم می شود. در این سالها سایکس سرگرم تشکیل یک نیروی نظامی – پلیسی در کرمان و فارس است. روسها هم دست اندرکار افزایش شمار نیروهای قزاق هستند و ایرانیان تا چشم می گشایند، می بینند که کشورشان به تحت الحمایگی انگلیس و روس درآمده است. |