۱۰۵٬۶۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنب' به 'ابن ب') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.ر' به '. ر') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
این اثر مانند سایر سفرنامههای مغرب به لحاظ جغرافیایی به معنای عام مطالب بسیار دارد. [[غزی، محمد بن محمد|غزى]] در خلال اقامتش در قسطنطنیه وقایع و اتفاقاتی را مشاهده كرده، به خوبی گزارش كرده است. همچنین به جهت ذكر اعلام ادبا، علما، اعیان و امرایی كه در طول سفرش با آنها برخورد كرده است، و برخی از این اسامی تنها در این كتاب از آنها نام برده شده، دارای اهمیت است. نسبت به عصری كه موسوم به انحطاط فكری و فرهنگی بوده، اثری ادبی با ساختاری محكم به شمار مىرود. توجه به مسائل جغرافیایى از یك مسافر و سفرنامه، از نخستین و بدیهىترین امور قابل انتظار است و اگر در این مورد، غفلتى صورت گیرد، جاى پرسش است و لذا در وصف اماكن و مساجد و آبادىهایی كه بر آنها گذر كرده، به تفصیل سخن گفته است. بسیاری از اماكنی را كه ذكر كرده است، كسانی؛ مانند [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]] و خیاری و كبریت كه به روم سفر كردهاند، نیاوردهاند. | این اثر مانند سایر سفرنامههای مغرب به لحاظ جغرافیایی به معنای عام مطالب بسیار دارد. [[غزی، محمد بن محمد|غزى]] در خلال اقامتش در قسطنطنیه وقایع و اتفاقاتی را مشاهده كرده، به خوبی گزارش كرده است. همچنین به جهت ذكر اعلام ادبا، علما، اعیان و امرایی كه در طول سفرش با آنها برخورد كرده است، و برخی از این اسامی تنها در این كتاب از آنها نام برده شده، دارای اهمیت است. نسبت به عصری كه موسوم به انحطاط فكری و فرهنگی بوده، اثری ادبی با ساختاری محكم به شمار مىرود. توجه به مسائل جغرافیایى از یك مسافر و سفرنامه، از نخستین و بدیهىترین امور قابل انتظار است و اگر در این مورد، غفلتى صورت گیرد، جاى پرسش است و لذا در وصف اماكن و مساجد و آبادىهایی كه بر آنها گذر كرده، به تفصیل سخن گفته است. بسیاری از اماكنی را كه ذكر كرده است، كسانی؛ مانند [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]] و خیاری و كبریت كه به روم سفر كردهاند، نیاوردهاند. | ||
[[غزی، محمد بن محمد|غزی]] كه شخصیتی علمی بوده است مصاحب خود را در سفرش كتابهای مفید مىداند و در صبحگاه 18 رمضان سال 936ق با بدرقه گروهی از اصحابش سفر را از دمشق آغاز مىكند. اولین مكانی كه او گزارش كرده، روستایی به نام دمّر است. او پس از توصیفات ادیبانه از این روستا، "بردی" را كه از این روستا مىگذرد و در آن زمان بزرگترین رود شام بوده است و روستاهای بسیاری را سیراب مىكرده است با عباراتی مسجع به توصیف مىنشیند. وی پس از آن یك به یك روستاها و مناطقی را بر آنها گذر مىكند: خانالفندق، صرغایا، بعلبك، رأسالعین و...را شرح مىدهد تا به شهر "حمص" مىرسد. وی در این شهر از مسجد جامع بزرگ این شهر كه "خالد بن ولید" در آن مدفون است، دیدن مىكند. او از شكلی كه بر در مسجد ترسیم شده به عنوان یکی از عجایب نام مىبرد. نصف بالای این در به شكل انسان و نیمه دیگر آن به صورت عقرب بوده است. از روی آن تصویر با گِل داغ مىسازند و در آب مىاندازند، اگر عقرب گزیده از آن بنوشد، بهبود مىیابد. وی به این عمل اهل حمص با دیده تردید مىنگرد و آن را حماقت مىنامد و پس از آن به موارد دیگری نیز اشاره مىكند. | [[غزی، محمد بن محمد|غزی]] كه شخصیتی علمی بوده است مصاحب خود را در سفرش كتابهای مفید مىداند و در صبحگاه 18 رمضان سال 936ق با بدرقه گروهی از اصحابش سفر را از دمشق آغاز مىكند. اولین مكانی كه او گزارش كرده، روستایی به نام دمّر است. او پس از توصیفات ادیبانه از این روستا، "بردی" را كه از این روستا مىگذرد و در آن زمان بزرگترین رود شام بوده است و روستاهای بسیاری را سیراب مىكرده است با عباراتی مسجع به توصیف مىنشیند. وی پس از آن یك به یك روستاها و مناطقی را بر آنها گذر مىكند: خانالفندق، صرغایا، بعلبك، رأسالعین و... را شرح مىدهد تا به شهر "حمص" مىرسد. وی در این شهر از مسجد جامع بزرگ این شهر كه "خالد بن ولید" در آن مدفون است، دیدن مىكند. او از شكلی كه بر در مسجد ترسیم شده به عنوان یکی از عجایب نام مىبرد. نصف بالای این در به شكل انسان و نیمه دیگر آن به صورت عقرب بوده است. از روی آن تصویر با گِل داغ مىسازند و در آب مىاندازند، اگر عقرب گزیده از آن بنوشد، بهبود مىیابد. وی به این عمل اهل حمص با دیده تردید مىنگرد و آن را حماقت مىنامد و پس از آن به موارد دیگری نیز اشاره مىكند. | ||
در بخش دیگری از سفرنامه به شهر "حماة" میپردازد. از مكانهای این شهر، آرامگاه [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]](متوفی 561ق) یکی از بزرگان متصوفه را ذكر كرده و به او و ذریه اش كه در آن شهر مورد توجه هستند، اظهار ارادت تمام مىكند. وی با دو تن از ذریه شیخ كه از آنها با عنوان "عابد كامل عارف بالله" نام مىبرد، ملاقات مىكند و مورد استقبال گرم آنها قرار مىگیرد. این مطلب حكایت از گرایش نویسنده به تصوف دارد. | در بخش دیگری از سفرنامه به شهر "حماة" میپردازد. از مكانهای این شهر، آرامگاه [[گیلانی، عبدالقادر|شیخ عبدالقادر گیلانی]](متوفی 561ق) یکی از بزرگان متصوفه را ذكر كرده و به او و ذریه اش كه در آن شهر مورد توجه هستند، اظهار ارادت تمام مىكند. وی با دو تن از ذریه شیخ كه از آنها با عنوان "عابد كامل عارف بالله" نام مىبرد، ملاقات مىكند و مورد استقبال گرم آنها قرار مىگیرد. این مطلب حكایت از گرایش نویسنده به تصوف دارد. |