آداب الصلاة (آداب نماز): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مقدمه: در مقدمه، این اصل كلى بيان مى‌شود كه برای نماز و ساير عبادات، غير از صورت، معنايى و غير از ظاهر، باطنى است و چنان‌كه ظاهر را آدابى است كه مراعات ننمودن آن، يا موجب بطلان نماز يا نقصان آن است، از برای باطن نيز آداب قلبيه باطنيه‌اى است كه با مراعات ننمودن آنها، نماز معنوى را بطلان يا نقصان دست دهد و با مراعات آنها، نماز، داراى روح ملكوتى شود و اكتفا نمودن به صورت نماز و قشر آن و محروم ماندن از بركات و كمالات باطنيه آن از اعلى مراتب خسران و زيان‌كارى است و در آن دنيا موجب حسرت فراوان است.
'''فصل اول:''' مقاله اولی؛ یکی از آداب قلبیّه در عبادات و وظایف باطنیّه سالک طریق آخرت، توجه به عزّ ربوبیّت و ذلّ عبودیتّ است، و آن یکی از منازل مهمه سالک است، که قوّت سلوک هر کس به مقدار قوّت این نظرات، بلکه کمال و نقص انسانیّت تابع کمال و نقص این امر است. و هرچه نظر انیّت و انانیّت و خودبینی و خودخواهی در انسان غالب باشد ،از کمال انسانیّت دور و از مقام قرب ربوبیّت مهجور است .


در این کتاب، همت مصنف محترم بر آگاهى دادن و تذكر بر آداب باطنيه نماز و تحریک انسان مسلمان بر بهره‌ورى حقيقى از این فريضه الهى و رها شدن از آن خسران عظيم است.
'''فصل دوم:''' در مراتب مقامات اهل سلوک؛ یکی از مراتب، مرتبه علمی است. مقام دوم که حصول ایمان به حقایق است و مقام سوم، مقام اطمینان و طمأنینه نفس است که در حقیقت مرتبه کامله ایمان است .مقام چهارم، مقام مشاهدات است که آن نوری است الهی و تجلی الهی است رحمانی .


مقاله اول: در آداب ضرورى نماز و عبادات است كه داراى دوازده فصل و یک تتمه مى‌باشد به شرح زير:
'''فصل سوم:''' خشوع است؛ که پس از آن که عظمت و جمال و جلال حق را انسان به برهان یا بیان انبیاء فهمید، قلب را متذکر آن باید نمود .فصل چهارم:  از آداب مهمّه قلبیه عبادات،  خصوصاً عبادات ذکریه طمأنینه است .


فصل اول: در توجه به ربوبيت و عبوديت و هجرت معنوى است؛
'''فصل پنجم:''' در بیان محافظت عبادت از تصرف شیطان است .


فصل دوم: در بيان مقامات چهارگانه اهل سلوك؛
یکی از مهمات آداب قلبیّه نماز و سایر عبادات که از امّهات آداب قلبیّه است و قیام به آن از عظام امور و مشکلات دقایق است .


فصل سوم: در بيان حقيقت و آثار خشوع؛
'''فصل ششم:''' در بیان نشاط و بهجت است. دیگر از آداب قلبیّه نماز ،و سایر عبادات که موجب نتایج نیکوی است، بلکه باعث فتح بعضی از ابواب و کشف بعضی از اسرار عبادت است، آن است که سالک جدیتّ کند که عبادت را از روی نشاط و بهجت قلب و فرح و انبساط خاطر بجا آورد .


فصل چهارم: در بيان آداب قلبيه عبادات؛
'''فصل هفتم:''' در بیان تفهیم است. یکی از آداب قلبیّه عبادات، خصوصاً عبادات ذکریهّ «تفهیم» است و آن چنان است که انسان قلب خود را در ابتدا امر چون طفلی پندارد که زبان باز نکرده و آن را  میخواهد تعلیم دهد .


فصل پنجم: در بيان محافظت عبادت از تصرف شيطان؛
'''فصل هشتم:''' در بیان حضور قلب است. یکی از مهمّات آداب قلبیّه که شاید کثیری از آداب مقدمه آن باشد و عبادت را بدون آن روح و روانی نیست و خود مفتاح قفل کمالات و باب الابواب سعادات است .


فصل ششم: در بيان نشاط و بهجت؛
'''فصل نهم:''' در بیان احادیث راجعه به حضور قلب. از رسول خدا روایت است که «عبادت کن خدای تعالی را چنانچه گویا او را  میبینی و اگر تو او را  نمیبینی او تو را  میبیند ».


فصل هفتم: در بيان تفهيم؛
'''فصل دهم:''' در دعوت به تحصیل حضور قلب. اکنون که فضیلت و خواص


فصل هشتم: در بيان حضور قلب؛
حضور قلب را عقلاً و نقلاً دانستی و ضررهای ترک آن را فهمیدی، علم تنها کفایت نکند بلکه حجت را تمام تر نماید، دامن همت به کمر زن و آنچه را دانستی در صدد تحصیل آن باش و علم خود را علمی کن تا استفاده از آن بری و برخوردار از آن شوی .


فصل نهم: در بيان احاديث حضور قلب؛
'''فصل یازدهم:''' در بیان دوای  هرزهگری خیال؛ بدان که هر یک از قوای ظاهره و باطنه نفس قابل تربیت و تعلیم است با ارتیاض مخصوص، مثلاً چشم انسان قادر نیست که به یک نقطه معیّنه یا در نور شدید، مثل نور عین شمس، مدتی طولانی نگاه کند بدون بهم خوردن پلکهای آن، ولی اگر انسان چشم را تربیت کند، چنانچه بعضی از اصحاب ریاضات باطله برای مقاصد عمل  میکنند، ممکن است چند ساعت متمادی در قرص آفتاب نظر را بدوزد….


فصل دهم: در دعوت به تحصيل حضور قلب؛
'''فصل دوازدهم:''' در بیان آنکه حبّ دنیا باعث تشتّت خیال است. باید دانست که به حب فطرت و جبلّت قلب به هر چه علاقه و محبت پیدا کرد، قبله توجه آن همان محبوب است و اگر اشتغال به امری مانع از تفکر در حال محبوب و جمال مطلوب شود به مجرد آنکه آن اشتغال کم شود و آن مانع از میان برخیزد، فوراً قلب به سوی محبوب خود پرواز نموده متعلّق به دامن آن شود .


فصل يازدهم: در بيان دواى هرزرى خيال؛
مقاله ثانیه: در مقدمات نماز و بعضی آداب قلبیّه آن. شامل دو مقصد است. مقصد اول در طهارت و مقصد دوم در شمّه ای از آداب لباس .


فصل دوازدهم: در بيان تشتت خيال به سبب حب دنيا؛
'''مقصد اول، فصل اول:''' در بیان اجمالی طهور است. چنانچه در سابق اشاره به آن شد، از برای نماز غیر از این صورت حقیقی است و غیر از این ظاهر باطنی است و همانطور که صورت آن را آداب و شرایط صوریهّ است، باطن آن را نیز آداب و شرایطی است که شخص سالک باید آنها را مراعات کند. پس، از برای طهارت صورت و آداب صورتی است که بیان آنها از وظیفه این اوراق خارج است، و فقهاء مذهب جعفری اعلی الله کلمتهم و رفع الله درجتهم بیان آن را  فرمودهاند .


تتمه این مقاله نيز در بيان اعراض از دنياست.
'''فصل دوم:''' در اشاره به مراتب طهور است. بدان که انسان تا در عالم طبیعت و منزلگاه ماده هیولائی است، در تحت تصرفات جنود الهیه و جنود ابلیسیه است و جنود الهیه جنود رحمت و سلامت و سعادت نور و طهارت و کمال است، و جنود ابلیس در مقابل آن است .


مقاله دوم: در مقدمات نماز و بعضى آداب قلبيه آن است كه در پنج مقصد به شرح زير بيان مى‌شود:
… و باید دانست که پس از آلودگی فطرت، تطهیر آن ممکن است و تا انسان در این نشأة است، خروج از تصرف شیطان برای او مقدور و میسر است و وارد شدن در حزب ملائکه الله، که جنود رحمانی الهی هستند میسر است .


مقصد اول: در طهارت است كه طى هفت فصل به شرح زير ارائه مى‌شود:
'''فصل سوم:''' در آداب قلبیّه سالک است هنگام توجه به آداب برای طهارت و تفکر نما در صفای آب و رقت و طهارت و برکت آن و لطافت ممزوج شدن آن با هر چیزی. و استعمال کن آن را در تطهیر آن اعضائی که خداوند امر فرموده تو را به پاکیزه نمودن آنها .


فصل اول: در بيان اجمالى طهور است؛
باید صفای تو با خدای تعالی در همه طاعاتت مثل صفای آب باشد در وقتی که نازل نمود آن را از آسمان و نامید آن را «طهور .»


فصل دوم: در بيان مراتب طهور معنوى؛
'''فصل چهارم:''' در طهورات و آن یا آب است، و آن در این باب اصل است ،یا «ارض» است .


فصل سوم: در آداب قلبيه سالك هنگام توجه به آب؛
بدان که انسان سالک را به طریق کلّی دو طریق است برای وصول به مقصد اعلی و مقام قرب ربوبیّت: یکی از آن دو، که مقام اولیّت و اصالت دارد، سیر الی الله است به توجه به مقام رحمت مطلقه و خصوصاً رحمت رحیمیه که رحمتی است که هر موجودی را به کمال لایق خود می رساند .


فصل چهارم: در طهور با آب و خاکريال
'''فصل پنجم:''' در     شمهای از آداب وضو است به حسب باطن و قلب. و  


فصل پنجم: درباره آداب وضو به حسب باطن و قلب؛
تطهیر اعضای ظاهریهّ «ظلّ» طهارت قلبیّه و روحیّه است برای کمّل، و دستور و «وسیله» آنها است برای اهل سلوک و انسان در حجاب تعیّن اعضا و طهارات آنها است و در آن حدّ واقف است، از اهل سلوک نیست و در حیطه باقی مانده، و چون اشتغال به مراتب طهارات ظاهریه و باطنیه پیدا کرد .


فصل ششم: در غسل و آداب قلبيه آن؛
'''فصل ششم:''' در غسل است و آداب قلبیّه آن پس، آداب قلبیّه آن است که سالک الی الله در وقت غسل وقوف به تطهیر ظاهر و غسل بدن، که قشر ادنی و حظّ دنیا است، نکند و توجه به جنابت باطنی قلب و سرّ روح کند و غسل از آن را لازمه شناسد، پس از غلبه نفس بهیمیّه و شأن حیوانی بر نفس انسانیّه و شئون رحمانی بپرهیزد….


فصل هفتم: در آداب باطنيه ازاله نجاست و تطهير از اخباث است.
'''فصل هفتم:''' در پاره ای از آداب باطنیه ازاله نجات و تطهیر از اخباث است. پس، یکی از مراتب ازاله خَبَث، ازاله اخباث اوهام فاسده است که مانع از قرب الی الله و معراج مؤمنین است. و یکی از معانی و مقامات جامعیّت نبوّت ختمیّه، بلکه دلایل بر خاتمیت، آن است که در جمع مقامات نفسیّه تمام حقوق و حظوظ آن را از جمیع شئون شریعت استفاده فرموده .


مقصد دوم: در شمه‌اى از آداب لباس است كه طى دو مقام به شرح زير بيان مى‌شود:
مقصد دوم: در شمه ای از آداب لباس است و در آن دو مقام است .


مقام اول: در آداب مطلق لباس است؛
مقام اول: در آداب مطلق لباس است. مقام دوم: در پاره ای از آداب لباس مصلّی است .


مقام دوم: در پاره‌اى از آداب لباس مصلى مى‌باشد كه در دو باب مطرح مى‌شود:
مقاله ثالیه: در مقارنات نماز


باب اول: در سرّ طهارت لباس؛
خاتمه کتاب: در آداب بعضی از امور داخله و خارجه نماز است.


باب دوم: در اعتبارات قلبيه ستر عورت.
در تسبیحات اربعه است که در رکعت ثالت و رابع نماز خوانده می شود و اسرار و آداب قلبیه آن به قدر مناسب است و آن متقوم به چهار رکن است:  


مقصد سوم: در آداب قلبيه مكان مصلى است كه در دو فصل به شرح زير آمده است:
رکن اول: در «تسبیح» است، و آن، تنزیه از توصیف به تحمید و تحلیل است که از مقامات شامله است .


فصل اول: در معرفت مكان؛
رکن دوم: «تحمید» است. و آن، مقام توحید فعلی است که مناسب حال قیام است و مناسب قرائت است .


فصل دوم: در بعضى آداب اباحه مكان.
رکن سوم: «تهلیل» است. و از برای آن مقاماتی است: یکی مقام نفی الوهیت فعلیّه است که عبارت اجزای لا مؤثر فی الوجود الا لله است. و این مؤکد حصر «تحمید» بلکه موجب و مسبّب آن است .


مقصد چهارم: در آداب قلبيه وقت است كه در دو فصل به شرح زير آمده است:
رکن چهارم: «تکبیر» است و آن نیز تکبیر از توصیف است، گویی که عبد در اول ورود در «تحمید» و «تهلیل»، تنزیه از توصیف نموده، و پس از فراغ از آن نیز تنزیه و تکبیر از توصیف نماید، که تحمید و تهلیلش محفوف به اعتراف به تقصیر و تذللّ باشد.
 
فصل اول: در مراقبت از اوقات صلاة؛
 
فصل دوم: در طريقه حصول آن است.
 
مقصد پنجم: در بعضى آداب استقبال است كه در دو فصل به شرح زير آمده است:
 
فصل اول: در سرّ اجمالى استقبال؛
 
فصل دوم: در بعضى آداب قلبيه استقبال.
 
مقاله سوم: در مقارنات نماز است كه در هشت باب و فصول مختلف به شرح زير بيان شده است:
 
باب اول: در پنج فصل است به شرح زير:
 
فصل اول: در بيان سرّ و آداب اجمالى اذان و اقامه؛
 
فصل دوم در بعضى آداب و اسرار تكبيرات اذان و اقامه؛
 
فصل سوم: در آداب شهادت به الوهيت و ارتباط آن با اذان و اقامه؛
 
فصل چهارم: در بعضى آداب شهادت رسالت و ولايت؛
 
فصل پنجم: در بعضى آداب حيعلات.
 
باب دوم: در قيام است كه در دو فصل به شرح زير آمده است:
 
فصل اول: در سرّ اجمالى قيام؛
 
فصل دوم: در آداب قيام است.
 
باب سوم: در سرّ نيت و آداب آن است كه پنج فصل به شرح زير دارد:
 
فصل اول: در حقيقت نيت؛
 
فصل دوم: بيان ادب اخلاص و حقيقت آن؛
 
فصل سوم: در بعضى مراتب اخلاص نيت؛
 
فصل چهارم: اشاره به ديدگاه‌هاى مختلف نسبت به اهل معرفت؛
 
فصل پنجم: در ذكر بعضى درجات ديگر اخلاص؛
 
باب چهارم: در تفسير سوره مبارکه حمد، توحيد و قدر است كه طى دو مصباح به شرح زير بيان مى‌شود:
 
مصباح اول: در آداب مطلقه قرائت قرآن مى‌باشد كه در شش فصل به شرح زير ارائه مى‌گردد:
 
فصل اول: در آداب تعظيم؛
 
فصل دوم: در بيان منزلت، مقاصد و مطالب قرآن؛
 
فصل سوم: در راه استفاده از قرآن؛
 
فصل چهارم: در موانع و حجب استفاده از قرآن؛
 
فصل پنجم: در حضور قلب و ادب تفكر در قرائت قرآن؛
 
فصل ششم: در ادب تطبيق مى‌باشد.
 
مصباح دوم: در شمه‌اى از آداب قرائت در نماز است كه در هفت فصل به شرح زير ارائه مى‌شود:
 
فصل اول: در مراتب و مدارج قرائت و طوايف قاريان؛
 
فصل دوم: در بعضى آداب استعاذه؛
 
فصل سوم: در بيان بعضى اركان استعاذه؛
 
فصل چهارم: در بعضى آداب تسمیه؛
 
فصل پنجم: اجمالى از تفسير سوره حمد و شمه‌اى از آداب تحمید و قرائت؛
 
فصل ششم: شمه‌اى از تفسير سوره مبارکه توحيد؛
 
فصل هفتم: شمه‌اى از تفسير سوره مبارکه قدر؛
 
باب پنجم: در شمه‌اى از آداب و اسرار ركوع است كه طى پنج فصل به شرح زير بيان شده است:
 
فصل اول: در مفاد و اشارات تكبير قبل از ركوع و ادب آن؛
 
فصل دوم: در آداب انحناى ركوعى؛
 
فصل سوم: در ركوع صلاة معراج رسول‌اللّه(ص)؛
 
فصل چهارم: روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] راجع به لطايف و اسرار ركوع؛
 
فصل پنجم: در سرّ رفع رأس از ركوع و آداب آن.
 
باب ششم: در اشاره اجماليه به اسرار و آداب سجود است كه در چهار فصل به شرح زير مطرح شده است:
 
فصل اول: در سرّ اجمالى سجود و آداب قلبيه آن؛
 
فصل دوم: روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در آداب سجود؛
 
فصل سوم: در بيان مفاد و معناى هيئت و حال و ذكر سجود؛
 
فصل چهارم: در احوال ساجد در وقت سجود است.
 
باب هفتم: در اشاره اجماليه به آداب تشهد است كه در دو فصل به شرح زير بيان شده است:
 
فصل اول: در معنا و اثر شهادت به توحيد و رسالت در اذان و اقامه و تشهد؛
 
فصل دوم: روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در آداب تشهد است.
 
باب هشتم: در آداب سلام است كه در دو فصل به شرح زير آمده است:
 
فصل اول: در مقامى است كه مصلى در آن سلام مى‌گوید و شرط حقيقى بودن سلام او؛
 
فصل دوم: روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] پيرامون معنا و سرّ سلام نماز و آداب آن.
 
خاتمه: در آداب بعضى از امور خارجه و داخله نماز است كه در سه فصل به شرح زير عنوان مى‌شود:
 
فصل اول: اسرار و آداب و اركان تسبيحات اربعه؛
 
فصل دوم: در آداب قلبيه قنوت و حال و مقام نمازگزار در آن؛
 
فصل سوم: در تعقيبات نماز و ادعيه خاص هر روز.
 
در ختم کتاب، مصنف بزرگوار مى‌فرمايد: «مناسب بود كه این رساله را با ذكر موانع معنویه نماز از قبيل ريا، عجب و امثال آن، به پایان مى‌رساندم، ولى به دليل شرح بعضى احاديث مربوط به این امور، در کتاب «شرح اربعين حديث» و نيز به دليل كثرت اشتغال، از این امر منصرف گشتم».
 
در مقايسه اجمالى بين کتاب «سرّ الصلاة» و «آداب الصلاة» مشخص مى‌شود كه «سرّ الصلاة» فنى‌تر است؛ به همین جهت، خلاصه و موجز و پررمز است، اما «آداب الصلاة» به زبان عام‌تر بيان شده، در نتيجه مفصل‌تر است، البته عام‌تر بودن زبان «آداب الصلاة» به معناى این نيست كه عامه مردم به‌راحتى بتوانند از آن استفاده كنند بلكه نسبت به کتاب «سرّ الصلاة» عام‌تر است. در واقع، هر دو کتاب برای اهل سلوك نوشته شده است؛ منتها «سرّ الصلاة» برای خواص اهل سلوك و عرفان، بلكه برای اخص خواص این طايفه است و «آداب الصلاة» برای عموم این طايفه.


==وضعيت کتاب==
==وضعيت کتاب==