۱۴۶٬۹۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ته اند' به 'تهاند') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ده اند' به 'دهاند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
توجّه به رنگ و نور که نویسنده اصالت و اعتبار مفهومیآن را در عرفان به شخص شیخ [[نجمالدّین کبری]] برمیگرداند و وی را بانی نظریهی رنگ و نور قلمداد میکند البتّه بی جهت نیست، زیرا [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجم کبری]] نخستین کسی است که در عرفان از طریق مشاهدات و رؤیاهای سالکان که با رنگ و نور مواجه میشدند حالات ایشان را تأویل و کار سلوکی ایشان را متذکّر میشد. کتاب ارزندهی شیخ نیز با نام [[فوائح الجمال و فواتح الجلال|فوائح الجمال]] که توسّط [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] تصحیح و منتشر شده نیز بر این امر گواه است، ضمن این که در آثاری که [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] دربارهی [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجم کبری]] و دیگر مشایخ بزرگ از خلفای او نوشته است همین مقوله را تأیید و تأکید میکند. | توجّه به رنگ و نور که نویسنده اصالت و اعتبار مفهومیآن را در عرفان به شخص شیخ [[نجمالدّین کبری]] برمیگرداند و وی را بانی نظریهی رنگ و نور قلمداد میکند البتّه بی جهت نیست، زیرا [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجم کبری]] نخستین کسی است که در عرفان از طریق مشاهدات و رؤیاهای سالکان که با رنگ و نور مواجه میشدند حالات ایشان را تأویل و کار سلوکی ایشان را متذکّر میشد. کتاب ارزندهی شیخ نیز با نام [[فوائح الجمال و فواتح الجلال|فوائح الجمال]] که توسّط [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] تصحیح و منتشر شده نیز بر این امر گواه است، ضمن این که در آثاری که [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] دربارهی [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجم کبری]] و دیگر مشایخ بزرگ از خلفای او نوشته است همین مقوله را تأیید و تأکید میکند. | ||
به هر جهت کتاب تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور در استمرار دیگر مشایخ مکتب کبرویه است که هر یک به نوعی به تفسیر رنگ و نور پرداخته و آن را بسیار با اهمیّیّت | به هر جهت کتاب تأویلات باطنی در شهود معنوی رنگ و نور در استمرار دیگر مشایخ مکتب کبرویه است که هر یک به نوعی به تفسیر رنگ و نور پرداخته و آن را بسیار با اهمیّیّت شمردهاند. غیر از نامبردگان کسانی به مانند: [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجمالدّین رازی]]، [[مجدالدّین بغدادی]]، [[سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید|سعدالدّین حموی]]، [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|نورالدّین اسفراینی]]، [[باخرزی، سعید بن مطهر|سیفالدّین باخرزی]]، [[نسفی، عزیزالدین بن محمد|عزیزالدّین نسفی]]، [[امیر علی همدانی]] و برخی دیگر در همین باره مطالبی را نوشته و در آثار خود دارند. | ||