۱۰۶٬۸۵۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات زندگینامه | عنوان = | تصویر = NUR00000.jpg | اندازه تصویر = | توضیح تصویر = | نام کامل = ابوحمزه محمد بن کعب قرظی مدنی | نامهای دیگر = ابوعبدالله | لقب = | تخلص = | نسب = قرظی مدنی | نام پدر = کعب | ولادت = 20-30-40ق | محل تولد = | کشور تولد = | محل زن...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'صلّى اللّه علیه و آله' به 'صلّىاللّهعلیهوآله') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
ترمذى مىگوید: «از قتیبه شنیدم که مىگفت: گفتهاند که محمد بن کعب در زمان حیات پیامبر متولد شد!». ابن حجر مىگوید: «این سخن حقیقت ندارد. | ترمذى مىگوید: «از قتیبه شنیدم که مىگفت: گفتهاند که محمد بن کعب در زمان حیات پیامبر متولد شد!». ابن حجر مىگوید: «این سخن حقیقت ندارد. | ||
آن که در زمان حیات پیامبر متولد شده پدرش بود، اما خودش در اواخر خلافت امیرمؤمنان به سال 40 متولد گردیده است»، ولى با توجه به اینکه او از امیرمؤمنان، ابن مسعود، ابوذر و امثال آنان روایت کرده، بایستى ولادت او خیلى پیش از سال 40 بوده باشد؛ خصوصا اینکه تصریح شده او در سال 108 فوت کرده و 78 سال سن داشته است. بنابراین به نظر مىرسد ولادت او در خلافت عمر، سال 20 بوده است. همچنین ابن شهرآشوب از محمد بن منصور سرخسى از محمد بن کعب قرظى روایت کرده که او پیامبر | آن که در زمان حیات پیامبر متولد شده پدرش بود، اما خودش در اواخر خلافت امیرمؤمنان به سال 40 متولد گردیده است»، ولى با توجه به اینکه او از امیرمؤمنان، ابن مسعود، ابوذر و امثال آنان روایت کرده، بایستى ولادت او خیلى پیش از سال 40 بوده باشد؛ خصوصا اینکه تصریح شده او در سال 108 فوت کرده و 78 سال سن داشته است. بنابراین به نظر مىرسد ولادت او در خلافت عمر، سال 20 بوده است. همچنین ابن شهرآشوب از محمد بن منصور سرخسى از محمد بن کعب قرظى روایت کرده که او پیامبر صلّىاللّهعلیهوآله را در خواب دید. حضرت به او 18 دانه خرما داد، و آن را چنین تعبیر کرد که 18 سال زندگى خواهد کرد. فراموش نمود تا اینکه روزى در جمع فراوانى، خدمت على بن موسى الرضا علیهالسّلام که به سفر خراسان مىرفت رسید، و در جلوى حضرت، طبقى از خرما گذاشته شده بود. | ||
حضرت 18 دانه خرما برداشتند و به او دادند. او بیشتر خواست. حضرت فرمود: «اگر جدم رسول خدا | حضرت 18 دانه خرما برداشتند و به او دادند. او بیشتر خواست. حضرت فرمود: «اگر جدم رسول خدا صلّىاللّهعلیهوآله به تو بیشتر داده بود، من هم مىدادم». | ||
به نظر ما این ماجرا به پسرش حمزه یا عبداللّه یا یکى از نوادگان او منسوب است؛ زیرا مسافرت امام به خراسان در سال 200 بوده است. البته این روایت را مرحوم صدوق نقل کرده و به ابوحبیب نباجى نسبت داده است<ref>معرفت، محمدهادی، ج1، ص355-356</ref>. | به نظر ما این ماجرا به پسرش حمزه یا عبداللّه یا یکى از نوادگان او منسوب است؛ زیرا مسافرت امام به خراسان در سال 200 بوده است. البته این روایت را مرحوم صدوق نقل کرده و به ابوحبیب نباجى نسبت داده است<ref>معرفت، محمدهادی، ج1، ص355-356</ref>. |