قرظی، محمد بن کعب

    از ویکی‌نور
    قرظی، محمد بن کعب
    NUR00000.jpg
    نام کاملابوحمزه محمد بن کعب قرظی مدنی
    نام‌های دیگرابوعبدالله
    نسبقرظی مدنی
    نام پدرکعب
    ولادت20-30-40ق
    محل زندگیمدینه
    رحلت108ق
    مدفنمدینه
    طول عمر78
    فرزندانحمزه – عبدالله
    دیناسلام
    مذهبتشیع

    محمد بن کعب قرظى (متوفای 108ق)، کنیه‌اش ابوحمزه و بنابر قولى ابوعبداللّه مدنى است؛ ابتدا در کوفه و سپس در مدینه سکونت کرد. در «خلاصه» آمده است: «در مدینه و سپس در کوفه بود. او یکى از دانشمندان (برجسته) بود.

    قرظی در کلام بزرگان

    ابن عون، مى‌گوید: من کسى را از قرظى داناتر به تأویل قرآن ندیده‌ام». ابن سعد در شرح حال ابوبرده مى‌گوید: «از پیامبر روایت نموده که حضرت فرمود: مردى از دو گروه کاهنان خواهد آمد و قرآن را چنان خواهد آموخت که کسى پس از وى چنان نیاموخته باشد. ربیعه مى‌گوید: ما پیش خود مى‌گفتیم: او محمد بن کعب قرظى است؛ زیرا مقصود از دو گروه کاهنان دو قبیله بنى قریظه و بنى نضیر بودند».

    ابن حجر مى‌گوید: «او از على بن ابى‌طالب، عبداللّه بن مسعود، ابوذر، ابوالدرداء، زید بن ارقم، عبداللّه بن عباس، عبداللّه بن جعفر بن ابى‌طالب، براء بن عازب، جابر بن عبداللّه، أنس و دیگران نقل حدیث کرده است. ابن سعد در «طبقات» مى‌گوید: او فردى ثقه، کثیرالحدیث و پرهیزگار بود. عجلى مى‌گوید: از مردم مدینه، تابعى، ثقه، مردى صالح و عالم به قرآن بود.

    ولادت و وفات

    ابن حبان مى‌گوید: او از بزرگان مدینه از نظر علمى و فقهى بود. به سال 108 در سن 78 سالگى درگذشت.

    گفته‌اند: در حادثه سقوط سقف مسجدالنبى به همراه گروهى در زیر آوار جان داد».

    ترمذى مى‌گوید: «از قتیبه شنیدم که مى‌گفت: گفته‌اند که محمد بن کعب در زمان حیات پیامبر متولد شد!». ابن حجر مى‌گوید: «این سخن حقیقت ندارد.

    آن که در زمان حیات پیامبر متولد شده پدرش بود، اما خودش در اواخر خلافت امیرمؤمنان به سال 40 متولد گردیده است»، ولى با توجه به اینکه او از امیرمؤمنان، ابن مسعود، ابوذر و امثال آنان روایت کرده، بایستى ولادت او خیلى پیش از سال 40 بوده باشد؛ خصوصا اینکه تصریح شده او در سال 108 فوت کرده و 78 سال سن داشته است. بنابراین به نظر مى‌رسد ولادت او در خلافت عمر، سال 20 بوده است. همچنین ابن شهرآشوب از محمد بن منصور سرخسى از محمد بن کعب قرظى روایت کرده که او پیامبر صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله را در خواب دید. حضرت به او 18 دانه خرما داد، و آن را چنین تعبیر کرد که 18 سال زندگى خواهد کرد. فراموش نمود تا اینکه روزى در جمع فراوانى، خدمت على بن موسى الرضا علیه‌السّلام که به سفر خراسان مى‌رفت رسید، و در جلوى حضرت، طبقى از خرما گذاشته شده بود.

    حضرت 18 دانه خرما برداشتند و به او دادند. او بیشتر خواست. حضرت فرمود: «اگر جدم رسول خدا صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله به تو بیشتر داده بود، من هم مى‌دادم».

    به نظر ما این ماجرا به پسرش حمزه یا عبداللّه یا یکى از نوادگان او منسوب است؛ زیرا مسافرت امام به خراسان در سال 200 بوده است. البته این روایت را مرحوم صدوق نقل کرده و به ابوحبیب نباجى نسبت داده است[۱].

    پانویس

    1. معرفت، محمدهادی، ج1، ص355-356

    منابع مقاله

    معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ یکم، 1379-1380ش.

    وابسته‌ها