۱۰۶٬۴۶۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'نعمت الله' به 'نعمتالله') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
کتاب مورد نظر بسیار عالمانه نوشته شده و شواهدی که از آیات ارائه داده با نوع بخش بندی و شرح و تفسیر اثری خواندنی و استناد کردنی را رقم زده است. چنان مینماید که در این کتاب جایی خالی برای مطلب دیگر وجود نداشته باشد، زیرا از همه ی جوانب به این مقوله پرداخته و آن را مورد بحث و ررسی قرار داده است. توجّه به گستردگی مطالبی که در فهرست کتاب وجود دارد کافی است تا گسترده و عمیق بودن اثر را خاطرنشان نماید. اینهمه استفاده از آیات و دقّت در الفاظ آن و بحث در متشابهات و مترادفات و ریشههای آن و چینش آیات به نوعی که خود به تفسیر خود بپردازد کاری بزرگ و استادانه است. | کتاب مورد نظر بسیار عالمانه نوشته شده و شواهدی که از آیات ارائه داده با نوع بخش بندی و شرح و تفسیر اثری خواندنی و استناد کردنی را رقم زده است. چنان مینماید که در این کتاب جایی خالی برای مطلب دیگر وجود نداشته باشد، زیرا از همه ی جوانب به این مقوله پرداخته و آن را مورد بحث و ررسی قرار داده است. توجّه به گستردگی مطالبی که در فهرست کتاب وجود دارد کافی است تا گسترده و عمیق بودن اثر را خاطرنشان نماید. اینهمه استفاده از آیات و دقّت در الفاظ آن و بحث در متشابهات و مترادفات و ریشههای آن و چینش آیات به نوعی که خود به تفسیر خود بپردازد کاری بزرگ و استادانه است. | ||
نویسنده در بخشی از مقدّمه ی کتاب میگوید: گفتنی است که این پژوهش که در سال 1362 آماده شده بود و در سال 65 برای چاپ نخست آماده میشد تقریباً اوّلین اثر تحقیقی و گسترده پیرامون ذکر قرآنی به حساب میآمد، چه پیش از این کاری در خور صورت نگرفته و در ذیل آیات مربوطه ی آن هم بسیار مختصر شرحی در تفاسیر وجود داشت. که کمک چندانی به فهم این موضوع گسترده و | نویسنده در بخشی از مقدّمه ی کتاب میگوید: گفتنی است که این پژوهش که در سال 1362 آماده شده بود و در سال 65 برای چاپ نخست آماده میشد تقریباً اوّلین اثر تحقیقی و گسترده پیرامون ذکر قرآنی به حساب میآمد، چه پیش از این کاری در خور صورت نگرفته و در ذیل آیات مربوطه ی آن هم بسیار مختصر شرحی در تفاسیر وجود داشت. که کمک چندانی به فهم این موضوع گسترده و ریشهای قرآن نمیکرد. در این نوشتار که هم اکنون در برابر شماست تقریباً آنچه بایسته بوده ثبت شده و چیزی از این بابت فروگذار نگشته است و تا جایی که مقبول و مقدور بوده با شرط اختصار مطالب، نهایت سعی صورت گرفته تا به شایستگی از آیات جهت طرح همه جانبه ی ذکر استفاده شود. به هر تقدیر این اثر که به واسطه ی درج و تحلیل آیات قرآنی نمیتوان ناچیزش شمرد را به عنوان خدمتی قرآنی به برادران ایمانی تلقی کرده و از حضرتش میطلبیم که ما را اهل ذکر قرار دهد و از ذکر به مذکور برساند، و در ما چنان شایستگی ایجاد کند که دستی به باطن قرآن نیز داشته باشیم<ref>مقدّمه، صص 14-13</ref>. | ||
کتاب در هندسهی یاد چنانکه از فهرست مطالب آن بر میآید دارای 12 بخش است که هر بخش به مقولهی خاصی از ذکر میپردازد و در مجموع هر چه که باید را در این خصوص بدون جاانداختن نکته ای در کار تدوین میکند و در واقع در حکم دایرة المعارفی کامل از ذکرِ قرآنی است که مستند اهل شریعت و طریقت است. بخش نخست بنیاد یاد نامیده شده است و در آن، ذکر را باغی معطّر و خوش و خرّم در نظر گرفته است، چنانکه میگوید: برای سیر در باغ ذکر و سیبستان سرخ حقیقت باید از خود فارغ شد، باید از نسیان به در آمد، باید همه حضور شد، باید یاد گرفت که همه صیرورت و شدنهای متوالی شد و بی این تجربیات ارزنده -ی عالم معنا هرگز بهره وری از باغ دلنشین ذکر شدنی نخواهد بود. در این باغ کسانی ورود مییابند و حضور پیدا میکنند که از خود فارغ و از غیر غایب می شوند، در آنجا برای سیر و برای چشیدن میوههای خوش آب و رنگ ذکر، باید بی خویش رفت، و این بی خویشی یعنی راه یافتن به «او» و تا به او راه نیابی بی خویش نشوی که سیل بنیان کن حضورِ اوست که قادر است هر «غیری» را هرچند که «خودِ» فرد باشد را از ریشه بکند و یکباره به بیابان عدم ببرد<ref>متن، ص 16</ref>. | کتاب در هندسهی یاد چنانکه از فهرست مطالب آن بر میآید دارای 12 بخش است که هر بخش به مقولهی خاصی از ذکر میپردازد و در مجموع هر چه که باید را در این خصوص بدون جاانداختن نکته ای در کار تدوین میکند و در واقع در حکم دایرة المعارفی کامل از ذکرِ قرآنی است که مستند اهل شریعت و طریقت است. بخش نخست بنیاد یاد نامیده شده است و در آن، ذکر را باغی معطّر و خوش و خرّم در نظر گرفته است، چنانکه میگوید: برای سیر در باغ ذکر و سیبستان سرخ حقیقت باید از خود فارغ شد، باید از نسیان به در آمد، باید همه حضور شد، باید یاد گرفت که همه صیرورت و شدنهای متوالی شد و بی این تجربیات ارزنده -ی عالم معنا هرگز بهره وری از باغ دلنشین ذکر شدنی نخواهد بود. در این باغ کسانی ورود مییابند و حضور پیدا میکنند که از خود فارغ و از غیر غایب می شوند، در آنجا برای سیر و برای چشیدن میوههای خوش آب و رنگ ذکر، باید بی خویش رفت، و این بی خویشی یعنی راه یافتن به «او» و تا به او راه نیابی بی خویش نشوی که سیل بنیان کن حضورِ اوست که قادر است هر «غیری» را هرچند که «خودِ» فرد باشد را از ریشه بکند و یکباره به بیابان عدم ببرد<ref>متن، ص 16</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
بخش دوّم «یاد، بنیاد دین و عرفان» نام گرفته و البتّه راست و دقیق است که دین و عرفان بدون ذکر حق محلّی از اعراب و نشانی از حقیقت ندارند و لذا ذکر میتواند بنیاد دین و عرفان تلقّی شود. در این راستاد آیات متعدّدی از جای جای قرآن مورد استشهاد واقع میشود تا اعتبار و ارزش ذکر را به عنوان پایه ی دین و عرفان نمایش بدهد. نویسنده در بخشی از این کتاب مینویسد: | بخش دوّم «یاد، بنیاد دین و عرفان» نام گرفته و البتّه راست و دقیق است که دین و عرفان بدون ذکر حق محلّی از اعراب و نشانی از حقیقت ندارند و لذا ذکر میتواند بنیاد دین و عرفان تلقّی شود. در این راستاد آیات متعدّدی از جای جای قرآن مورد استشهاد واقع میشود تا اعتبار و ارزش ذکر را به عنوان پایه ی دین و عرفان نمایش بدهد. نویسنده در بخشی از این کتاب مینویسد: | ||
باری این ذکر، قوام دین و عرفان، و شریعت و طریقت است. اگر نماز به منزله ی ستون دین ـ الصّلوة عمود الدّین ـ برشمرده شده و هم در حکم معراجی ـ الصّلوة معراج المؤمن ـ درآمده است و هم اسباب پاک شدن معنوی سالکان و هم باعث دوری جستن از فحشا و منکر است ـ «'''إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ'''»<ref>سوره عنکبوت، آیه 45</ref>. ـ از آن روست که قوام آن بر ذکر است که فرمود: «'''أَقِمِ الصَّلَاةَ وَلَذِكْرُی'''»<ref>سوره طه، آیه 14</ref>. و اگر نماز به یاد او نباشد البتّه که بیتأثیر و خالی از اثر است. آنچه تأثیرگذار است یاد اوست که این «یاد» اسباب ارتباط خالق و مخلوق و انسان و خداست. آرامش راستین سالک الی اللّه نیز در پرتو همین ذکر تحقّق مییابد و تا سالک به ذکر در نیاید و ذاکر نشود و مذکور را پیدا و حاضر نیابد سلوکش خام و بی نتیجه است، و | باری این ذکر، قوام دین و عرفان، و شریعت و طریقت است. اگر نماز به منزله ی ستون دین ـ الصّلوة عمود الدّین ـ برشمرده شده و هم در حکم معراجی ـ الصّلوة معراج المؤمن ـ درآمده است و هم اسباب پاک شدن معنوی سالکان و هم باعث دوری جستن از فحشا و منکر است ـ «'''إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ'''»<ref>سوره عنکبوت، آیه 45</ref>. ـ از آن روست که قوام آن بر ذکر است که فرمود: «'''أَقِمِ الصَّلَاةَ وَلَذِكْرُی'''»<ref>سوره طه، آیه 14</ref>. و اگر نماز به یاد او نباشد البتّه که بیتأثیر و خالی از اثر است. آنچه تأثیرگذار است یاد اوست که این «یاد» اسباب ارتباط خالق و مخلوق و انسان و خداست. آرامش راستین سالک الی اللّه نیز در پرتو همین ذکر تحقّق مییابد و تا سالک به ذکر در نیاید و ذاکر نشود و مذکور را پیدا و حاضر نیابد سلوکش خام و بی نتیجه است، و اینهمه از برای آن است که آدمیتوسط او به آرامش برسد و مایه و پایه ی این آرامش چیزی جز ذکر نیست، یعنی یاد او<ref>متن، صص 31-30</ref>. | ||
در همین بخش است که ذکر را از بابت الفاظی که در پیشوندهای خود دارد در ارتباط با «الله» و «ربّ» به اقسامیتقسیم میکند که واقعاً جای دقّت دارد. زیرا نویسنده بر این است که کلام خداوند و وحی قدسی چیزی را بی جهت و بی دلیل فرو نمیفرستد، حتّی لفظ قرآن هم که حجّیّت تام و تمام دارد ما را بر آن میدارد که به همنشینی الفاظ بیش از پیش دقّت کنیم که در درون هر یک از آنها حقایقی نهفته است که باید با تأمّل و تدبّر به آن رسید. لذا ذکر الله و ذکر رب قابل تحلیل است. ذکر اسم الله و ذکر اسم رب نیز همینطور. ذکر نعمتالله و ذکر نعمت رب و ذکر آلاء الله قابل تأمّل است. ذکر آیات الله و آیات ربّ و نهایتاً ذکر ایّام الله. این موارد نشان از آن دارد که نویسنده به تک تک واژگان مورد بحث توجّه داشته و کاملاً عالمانه بحث را زیر نظر گرفته است. | در همین بخش است که ذکر را از بابت الفاظی که در پیشوندهای خود دارد در ارتباط با «الله» و «ربّ» به اقسامیتقسیم میکند که واقعاً جای دقّت دارد. زیرا نویسنده بر این است که کلام خداوند و وحی قدسی چیزی را بی جهت و بی دلیل فرو نمیفرستد، حتّی لفظ قرآن هم که حجّیّت تام و تمام دارد ما را بر آن میدارد که به همنشینی الفاظ بیش از پیش دقّت کنیم که در درون هر یک از آنها حقایقی نهفته است که باید با تأمّل و تدبّر به آن رسید. لذا ذکر الله و ذکر رب قابل تحلیل است. ذکر اسم الله و ذکر اسم رب نیز همینطور. ذکر نعمتالله و ذکر نعمت رب و ذکر آلاء الله قابل تأمّل است. ذکر آیات الله و آیات ربّ و نهایتاً ذکر ایّام الله. این موارد نشان از آن دارد که نویسنده به تک تک واژگان مورد بحث توجّه داشته و کاملاً عالمانه بحث را زیر نظر گرفته است. |